تأثیرات طلاق در فرزندان را می توان به ترتیب زیر طبقه بندی کرد:
1- ایجاد زمینه های وسواس در دختران و پسران: ( وسواس تکرار بدون اراده و افراطی اعمال و کارهای روزمره است )
2- بروز افسردگی در کودکان و نوجوانان: در این نوع بیماری اجتماعی، فرد فاقد احساس لذت یا درک کمتری از زندگی روزمره است، بی اشتهایی بر او چیره شده و خستگی به طور مداوم در ارگانیسم بدن وی مشاهده می شود.
3- به وجود آوردن زمینه های اضطراب: در نوجوانان حالتی شبیه به احساس ترس، نگرانی و تشویش به وجود می آید. در این بیماری علائم بیم از آینده در رفتار نوجوانان مشهود است. نوجوان با توجه به سستی مبانی خانواده از تفکر در مورد برنامه ریزی مدون برای حرکت های دسته جمعی و گروهی وحشت دارد.
4- ایجاد روحیه پرخاشگری و عصیان در نوجوانان: نتیجه محرومیت های مداوم از مهر و محبت پدری است. در این نوع بیماری چون نوجوان امکان مذاکره حضوری و مستقیم و متقابل با پدر و مادر خود را نمی یابد و از طرفی سؤال های خود را بی جواب می بیند، روحیه عصیان و پرخاشگری در او به وجود می آید. رفتارهای پرخاشگرانه در اعمال و گفتار نوجوانانی که خانواده های آنان از همدیگر جدا شده اند کاملاً مشهود است.
5- بی قراری: این بیماری با شدت و ضعف در نوجوانان خانواده هایی که شاهد جدایی پدر و مادر خود بوده اند مشاهده می شود. حالتی که فرد در مقابل هرگونه عاملی تحریک پذیر است یعنی حتی در مقابل محرک های ضعیف عکس العمل شدید نشان می دهد.
6- حسادت سوءظن و سماجت، در نوجوانان خانواده هایی که والدین آنها از هم جدا شده اند این حساسیت ها دیده شده است. این گروه از نوجوانان در مقابل همراهان و همسالان خود حساسیت بیشتر و زیاده از حد نشان می دهند.
طلاق در بسیاری از موارد و مواقع ضروری است و زوجین ناگزیر به قبول این امر هستند. ولی در اغلب موارد جدایی ها در نتیجه توقعات بیجای احساسی، اقتصادی و عاطفی زوجین از همدیگر، سوءظن و بدبینی بی مورد، نداشتن صبر و گذشت در زندگی، حسادت بیش از حد زن و شوهر، پرخاشگری و تندخویی زن یا مرد و غرور و خودخواهی بی مورد صورت می گیرد.
بدیهی است درگیری های خانوادگی و مشاجره های پدر و مادر در حضور فرزندان، تأثیرات روحی شدیدی بر کودکان و نوجوانان ناظر بر صحنه می گذارند و در رفتارهای پرخاشگرانه کودکان و نوجوانان اثر مزمن بر جای خواهد گذاشت. به طور کلی کودکان و نوجوانان مرگ پدر و مادر خود را راحت تر از طلاق آنان پذیرا هستند، در فوت پدر و مادر پیوندهای عاطفی، شخصیتی و احساسی و رشته های ارتباط روانی گسسته نمی شود یا کمتر سست می شود و افسردگی و ملال، کوتاه مدت و زودگذر است. در حالی که آثار طویل المدت طلاق در پسران و دختران بیشتر است و مشکلات ناسازگاری در تشکیل خانواده را به وجود می آورد.
آنچه از پژوهش ها در امر طلاق برمی آید این است که دختران خانواده های تک سرپرست یعنی آنها که فقط با پدر یا مادر به سر می برند در معرض عوارض نامطلوبی چون انحرافات ازدواج زودرس، فرار از خانه و ترک تحصیل قراردارند. این امر در مورد گروه های اجتماعی و طبقاتی نیز صدق می کند.
البته وقتی پای نامادری و ناپدری به میان می آید تحول و پیچیدگی خاصی در زندگی کودکان و نوجوانان به وجود می آید.
آشنایی کودک و نوجوان با بستگان جدید، خواهرها، برادرها، دایی ها و عموهای نانتی گرچه گستره ای از دنیای تازه و متفاوت به وجود می آورد ولی اغلب فرزندان در جوار ناپدری و نامادری احساس خوشبختی و شادمانی نمی کنند. گرچه ممکن است زن یا شوهر با همسر جدید خود کاملاً خوشبخت باشد.در ایران بیشتر بچه های فراری و نوجوانان ساکن در کانون اصلاح و تربیت را قربانیان طلاق تشکیل می دهند .
بچه هایی که فقط با پدر یا مادر خود زندگی می کنند، اغلب دستخوش اختلالات عاطفی و روانی می شوند. اکثر قربانیان طلاق که همان کودکان و نوجوانان هستند به مادران خود بیشتر نزدیک هستند تا پدر، زیرا پدر جدا شده از مادر با بچه های خود بیشتر مثل یک خویشاوند رفتار می کند تا فرزند حال آنکه مادر هرگز از کودکش فاصله نمی گیرد و مهر و محبت و احساس مادری را زیر پا نمی گذارد. به قول یک جامعه شناس «هر طلاق مرگ تمدن کوچک خانواده است» اجبار و الزام به طلاق را در موارد و شرایط خاصی از زندگی مشترک باید پذیرا بود. براساس قوانین اجتماع احترام به آزادی های فردی ضرورتی اجتناب ناپذیر است ولی قبل از هر جدایی به میوه های نارس درخت زندگی بیندیشیم، نگذاریم ناهنجاری های جامعه آنها را مسموم کند.
تعجیل در داشتن فرزند در سال های خطر زندگی مشترک (سال های اول و دوم اصولاً سال های خطر برای زوج های جوان به شمار می رود) که ظاهراً برای تحکیم مبانی خانواده انجام می پذیرد کاری است که باید با تعمق صورت بگیرد زیرا در صورتی که به علل مختلف یاد شده بین زوجین جدایی روی دهد نخستین قربانیان، فرزندانی خواهند بود که از نفاق و تفرقه زوجین به جای مانده اند.
پس بیاییم عاقلانه بیندیشیم تا:
ـ ازدواج با بصیرت و بررسی صورت پذیرد.
ـ گروه های شغلی و طبقاتی مدنظر دختر، پسر و خانواده های آنان قرار گیرد.
ـ صداقت در گفتار ملاک باشد و از هرگونه دروغ مصلحتی برای ایجاد زمینه های وصلت جلوگیری شود.
ـ ملاک گزینش همسر، ایمان، تدین، صفا و همدلی باشد.
ـ شناخت کافی از خصوصیات اخلاقی، روحی و خانوادگی زوجین حاصل شود.
ـ سادگی، بی پیرایگی، قناعت، صبوری و محبت ستون های زندگی مشترک و زناشویی را تشکیل دهد.
ـ در این صورت جغد طلاق بر بام زندگی ها نخواهد نشست و باد خزان در بوستان های زندگی وزیدن نخواهد گرفت.
بهتر است برای ساماندهی به وضعیت زندگی کودکان و نوجوانان تک سرپرست که ناگزیرند زیر نظر پدر یا مادر خود زندگی کنند «واحد مددکاران ویژه طلاق» تشکیل شود تا قبل از صدور حکم پدران و مادران را در اعمال و رفتاری که باید بعد از طلاق با فرزندان خود داشته باشند توجیه کنند. به پدران و مادران باید آموزش داده شود که از بدگویی و بازگویی عیوب و نقایص یکدیگر پیش فرزندان خود (بعد از اجرای حکم طلاق) احتراز نموده و مظلوم نمایی نکنند، چون فرزند باید واقعیت جدایی پدر و مادر را به عنوان یک الزام و ضرورت زندگی پذیرا باشد و جایگاه حرمت متقابل پدر و مادر را حفظ کند.
تداوم ارتباط و تماس مددکاران ویژه طلاق با خانواده فرزندان تک سرپرست برای بررسی و حل مشکلات روانی ـ اجتماعی در سال های بعد از طلاق ضرورت دیگری است که از معضلات و نارسایی های احتمالی کودکان و نوجوانان جلوگیری می کند. بدیهی است گروه مددکاران ویژه طلاق باید دوره های کوتاه مدت روان شناسی کودک، روان شناسی خانواده و روان شناسی اجتماعی را بگذرانند و با مسائل بزهکاری و ناهنجاری های کودکان و نوجوانان آشنا شوند.
اکثر قربانیان طلاق که همان کودکان و نوجوانان هستند به مادران خود بیشتر نزدیک هستند تا پدر، زیرا پدر جدا شده از مادر با بچه های خود بیشتر مثل یک خویشاوند رفتار می کند تا فرزند حال آنکه مادر هرگز از کودکش فاصله نمی گیرد و مهر و محبت و احساس مادری را زیر پا نمی گذارد.
منابع:
بچه های طلاق- دکتر تایبر - مترجم : تورانداخت تمدن ، با مقدمه ای از دکتر قاسم قاضی
سوالات زیادی مطرح میگردد:
نظیر :
عشق چیست و چه تعریفهائی دارد؟
ابعاد عشق چیستند؟
علل عشق چیست؟ یا خاستگاههای عشق چیستند؟
انواع عشق کدامند؟
خصوصیات عشق کدامند؟
عشق چه چیزهائی نیست؟
سر انجام عشق چگونه است؟
عشق با زندگی چه رابطه هائی دارد؟
رابطه عشق و ازدواج چیست؟
جهت یافتن پاسخ این سوالات به وبلاگ زیر مراجعه کنید
از زمان های خیلی دور همواره این سؤال بین روان شناسان خانواده مطرح بوده است که آیا شباهت ها باعث به وجود آمدن ازدواج موفق می شود یا تفاوت ها؟
پژوهش های به عمل آمده نشان می هد که با ثبات ترین ازدواج ها آنهایی هستند که زن و شوهر بیشترین شباهت ها را با هم داشته اند. استفن وایت معتقد است:« با توجه به بررسی های بالینی، شباهت های اخلاقی و شخصیتی زن و شوهر روی موفقیت ازدواج آنها نقش تعیین کننده ای دارد،» میزان بی ثباتی و طلاق در زوج های به هم شبیه، کمتر مشاهده می شود. با توجه به نتایج به دست آمده، نداشتن شباهت با بی ثباتی و طلاق همراه است. بعضی از روان شناسان شباهت های موجود بین زوجین را در حکم سپرده بانکی تلقی می کنند و اشاره می کنند اگر میزان سپرده بانکی شما رقم بزرگی باشد و میزان بدهی بانکی شما کم باشد در آن صورت در مقابل بحران های اقتصادی بهتر می توانید مقاومت کنید و به نحو احسن می توانید احساس امنیت نمایید، ولی اگر میزان بدهی های شما نسبت به سپرده بانکی کم باشد به همان نسبت احتمال این که دچار مشکل شوید زیاد خواهد بود.
این تشبیه نشان می دهد که هر قدر تشابه بین زوجین بیشتر باشد به همان نسبت احتمال این که دچار بحران شوند زیاد خواهد شد، سؤالی که در اینجا مطرح می شود این است که وجود کدام یک از تشابهات مطلقاً برای ازدواج لازم هستند؟
هوش: اگر هوش زن و شوهر به یک اندازه باشد رابطه زناشویی با گرفتاری کمتری روبه رو می شود. توجه داشته باشید که «تحصیلات» ملاک نظر نیست چرا که بعضی از اشخاص بسیار باهوش به هر دلیل ممکن است به کالج و دانشگاه راه پیدا نکنند. منظور این است که زن و شوهر به لحاظ بهره هوشی باید در یک ردیف قرار داشته باشند، باید بتوانند اشیاء و امور را به یک شکل ببینند و درباره آنها به یک شکل صحبت کنند. اگر یکی از طرفین ازدواج اغلب گمان می کند که همسرش متوجه منظور او نشده است، شرایط خوشایندی بین آنها برقرار نمی شود.
بررسی های به عمل آمده نیز نشان می دهند، اگر بهره هوشی زن و شوهر در یک ردیف یا نزدیک به هم باشد ثبات ازدواج بیشتر می شود.
در پاسخ به این سؤال باید گفت وجود اختلافاتی که می توانند به خوشبختی زندگی زناشویی لطمه بزنند عبارت اند از:
اگر کسی به هنگام صرف غذا علاقه مند به صحبت باشد و همسرش بخواهد به هنگام صرف غذا سکوت کند و یا اگر یکی از طرفین ازدواج به صحبت تلفنی طولانی علاقه مند باشد زمینه های اختلاف را پایه ریزی کرده اند.
سؤالی که با توجه به مسائل فوق مطرح می شود این است اگر افرادی با هم ازدواج کنند که در موارد فوق اختلاف داشته باشند چه ویژگی را باید در خود بپرورانند تا بتوانند به زندگی زناشویی ادامه دهند؟
در پاسخ باید اشاره کرد، اگر زوجین دارای ویژگی انعطاف پذیری باشند می توانند به جای این که تحت تأثیر اختلافات قرار بگیرند با تفاوت ها کنار بیایند و برای حل مشکلات راه حل مناسب پیدا کنند.
در مورد انتخاب همسر به منظور ایجاد و تولید نسل سالم و صالح ، احادیث و روایات فراوانی وجود دارد که بسیاری از آنها حاکی از اهمیت قانون وراثت و ثأثیر عامل محیط است. پیامبر اسلام برای تولید نسل بهتر، دقیق ترین نکات را در امر انتخاب همسر گوشزد فرموده است که، به برخی از آنها اشاره می کنیم :
«با زن نباید صرفاً به خاطر زیبایی او ازدواج کرد. ممکن است همین زیبایی او را به پستی و ابتذال سوق دهد، و نه صرفاً برای مال و ثروتش چون ممکن است مال هم ، او را طاغی و سرکش سازد. با زن صرفاً به خاطر دین او ازدواج کن».
بهترین زنان شما، زیبا چهره ترین آنهاست .
و در حدیث دیگر آمده است که پیغمبر اسلام فرمود:
بهترین زن های امت من ، زیبا چهره ترین و اندک مِهر ترین آنهاست .
و نیز ازدواج با زن زیبا معمولاً فرزندان زیبا را نصیب انسان می سازد.
از سبزه ای که در میان کثافات و پلید ی ها می روید بپرهیزید. ( مراد زن زیبایی است که در محیط پست و آلوده پرورش یافته باشد.
با خویشاوندان نزدیک ازدواج نکنید زیرا فرزندی [که از آن به ثمر می رسد] نحیف و ضعیف خواهد بود.
از نظر علمی این طور است که اگر سلامتی طرفین تا چند پشت معلوم و صفات خانوادگی آنان شایسته می بود ازدواج با خویشاوندان موجب تقویت صفات خوب خانوادگی می شد. ولی چون دانستن سلامتی اجداد غیر ممکن است باید ازدواج میان خویشاوندان نزدیک ، ممنوع گردد، زیرا بعضی از بیماری های مخفی در افراد وجود دارد؛ که در شرایط خاصی ظاهر می شود. اگر فرض کنیم شخص سالمی (س) با شخصی که دارای بیماری ارثی نهفته ( م) باشد ، ازدواج کند، نتیجه از این قرار خواهد بود، س س + م س = س س × م م ، یعنی : نیمی از این فرزندان سالم خواهند بود ، و نیم دیگر از آنها به حسب ظاهر سالم هستند ولی نطفه ی بیماری ارثی در آنها نهفته می باشد. حال اگر یکی از این افراد که دارای بیماری ارثی نهفته است با یک شخص سالم ازدواج کند نتیجه به شرح زیر خواهد بود: م س ، دوم + س س ، دوم = س س × م س یعنی باز هم در اینجا نصف از عده ی فرزندان کاملاً سالم و نصف دیگر ظاهراً سالم خواهند بود؛ و نطفه ی بیماری ارثی در آنها نهفته است. ضمناً باید دانست که هیچ گونه تفاوتی ظاهراً بین این دو نوع فرزند دیده نمی شود. پس اگر افراد حامل نطفه ی بیماری با افراد کاملاً سالم ازدواج کنند هیچ وقت بیماری ارثی نهفته آشکار نخواهد شد. ولی هرگاه دو فرد که هر دو حامل بیماری ارثی نهفته باشند با هم ازدواج کنند بیماری ارثی نهفته ی آنان در بعضی فرزندانشان واضح خواهد شد از این قرار : 1م م + 2م س + 1س س = م س × م س یعنی یک فرزند، سالم خواهد بود. ضمناً لازم است گفته شود که ظهور بیماری ارثی نهفته – در ازدواج بین اشخاصی که هیچ گونه خویشاوندی با هم ندارند- نیز ممکن است وقوع یابد. ولی این احتمال در ازدواج میان خویشاوندان، بسیار زیاد است.
منبع : عشق و تاثیر آن در زندگی
طرح سؤال ، دریچه ای است که به سوی شناخت از یکدیگر گشوده می شود. البته مهم این است که به سؤال ها چگونه پاسخ داده شود. نحوه پاسخ دادن به سؤال ها، تصویری از طرف مقابل در ذهن دیگری می سازد. هرچه پاسخ ها واقعی تر و صادقانه تر باشند تصویری هم که ساخته می شود صحیح تر خواهد بود. این امر کمک می کند تا زن و مرد راه بهتری را در زندگی پیدا کنند، این راه می تواند به ازدواج و یا قطع رابطه و عدم ازدواج ختم شود. رسیدن به هر یک از این راه ها در صورتی که عاقلانه و درست باشد به نفع زن و مرد است. البته باید در نظر داشت که هیچ پاسخی درست یا اشتباه نیست.هدف از طرح پرسش، این است که متوجه شوید در شرایط خاص مورد نظر، چه رفتاری دارید و درباره گذشته و آینده چگونه فکر می کنید. برای خشنود کردن نامزدتان پاسخ هایتان را تغییر ندهید و از پاسخ های زیرکانه ای که بیانگر حقیقت نیستند خودداری کنید. پاسخ های غیرواقعی به منظور پیشگیری از جر و بحث، به نفع هیچ کس نیست.بهتر است به جای نامزدتان هم پاسخ ندهید و عقیده خاص خود را بیان کنید .مثلاً : اگر از شما می پرسند آیا بچه می خواهی یا نه؟ پاسخ ندهید که نامزدم بچه نمی خواهد.
یکسان بودن پاسخ ها و پرسش های مطرح شده، کلید خوشبختی در زندگی زناشویی نیست، بلکه برخورد شما با تفاوت ها تعیین کننده است. وقتی شما و نامزدتان در پاسخ به یک پرسش اختلاف عقیده دارید، راهنمایی های پیشنهادی «در شیوه گفتگو درباره تفاوت ها» را به کار بگیرید، زیرا به شما کمک می کند تا اختلاف هایتان را به تدریج حل کنید، وقتی دستتان را برای نامزدتان رو می کنید، آسوده می شود. به او می گویید: «ظاهر و باطن، من این هستم.» خودتان را صادقانه آشکار می کنید، باری از روی دوش خود برمی دارید و به اصطلاح توپ را در زمین بازی نامزدتان می اندازید و به او این امکان را می دهید که بدون هیچ فرض نادرستی تصمیم بگیرد و شما را بپذیرد.
اما وقتی نظر او برای شما قابل قبول نیست چه باید بکنید؟ اگر با پاسخ های نامزدتان موافق نباشید، چه خواهد شد؟ پی بردن به تفاوت ها به معنای اعلام ختم رابطه نیست، هرگز عدم اختلاف نظر، راز موفقیت زندگی مشترک به حساب نمی آید، اختلاف نظر با نامزدتان، فرصتی است تا مهارت های «مدیریت تفاوت ها» را بیاموزید.
توجه به گذشته خود و تأثیر آن بر شکل گیری شخصیت شما و خواسته هایتان در زندگی، نخستین گام های آمادگی برای ازدواج است. معمولاً زندگی پدر و مادرها سرمشق زندگی ما می شود و اگر از این سرمشق خوشمان بیاید، کم و بیش می دانیم که شریک زندگیمان باید چه خصوصیاتی داشته باشد، اما اگر همان طور که بزرگتر می شویم، از رابطه پدر و مادرمان خوشمان نیاید، می توانیم آن را با الگوی مد نظرمان عوض کنیم.به دقت به روابط افرادی که شما و نامزدتان در کنار آنها بزرگ شده اید، توجه کنید. ویژگی هایی را که موجب ایجاد روابطی استوار و شاد شده و آنها که سبب تلخی زندگی شده اند به یاد بیاورید، مشخص کنید چه نگرش ها و رفتاری روابط این افراد را تیره و تار می کند. از اشتباهات و موفقیت های دیگران بیاموزید. اما توجه داشته باشید که خودتان را با آنها مقایسه و یا تشبیه نکنید. تصمیم بگیرید تجربیات مثبت را به کار ببندید و از رفتارهای منفی دوری کنید.
اگر از موهبت داشتن پدر و مادری خوشبخت برخوردار هستید، این شانس را دارید که بفهمید ازدواج موفق به چه عواملی نیاز دارد. تک تک پرسش ها را با صدای بلند برای نامزدتان بخوانید و هریک جداگانه بی آنکه حرف یکدیگر را قطع کنید به آنها پاسخ دهید، سپس در این باره صحبت کنید که آیا پاسخ هایتان بر زندگی مشترکتان تأثیر خواهند گذاشت یا نه و تأثیرش چگونه است.
1 - به عقیده شما چه عاملی پدر و مادرتان را در کنار هم نگه داشته است؟
2 - دوست دارید چه ویژگی هایی از زندگی پدر و مادرتان در زندگی شما هم وجود داشته باشد؟
3 - از چه ویژگی های زندگی پدر و مادرتان خوشتان نمی آید؟
4 - پدرتان چه رفتاری با مادرتان داشت؟ مادرتان چه رفتاری با پدرتان داشت؟
5 - آیا شما و نامزدتان می خواهید که همان رفتار پدر و مادرهایتان را نسبت به همدیگر داشته باشید؟
و ...
پژوهش ها نشان داده است کودکانی که پدر و مادرشان از هم جدا شده اند و بیشتر سال های رشد را فقط با پدر یا فقط با مادر گذرانده اند، به احتمال زیاد در زندگی زناشویی خود نیز مشکل داشته باشند، اما این به آن معنی نیست که نمی توان تغییری در این تقدیر ایجاد کرد. می توانید علل عدم موفقیت زندگی مشترک پدر و مادرتان را بررسی کنید و با اجتناب از آن رفتارها، شانس موفقیت خود را در زندگی زناشویی افزایش دهید.
نه تنها به دنبال شخصی می گردیم که آینده مان را با او سهیم شویم، بلکه فردی را می خواهیم که بخشی از گذشته مان نیز با او مشترک باشد. اگر پدر و مادر یا قوم و خویشی را تحسین می کردیم که مرفه بود، به احتمال زیاد در پی همسری هستیم که از نظر مالی تأمین باشد و احیاناً کمبودهایی را که در دوران کودکی و نوجوانی، احساس می کردیم پر کند. اگر احساس می کنید که دوران کودکی و نوجوانی تان بیش از حد جدی بوده است و خواهان شوخی و خنده بوده اید، احتمالاً خواهان همسری هستید که شما را سرگرم کند و بخنداند.
پاسخ های شما به پرسش های مربوط به گذشته مهم هستند، زیرا موجب می شوند تا بتوانید وضعیت های نشاط آور و دردآور زندگی تان را تشخیص دهید. با گفتگو درباره این رویدادها می توانید تصمیم بگیرید که برای ایجاد یک زندگی خانوادگی شادمان، چه اقداماتی باید انجام دهید.
اگر بیشتر پاسخ هایتان مثبت و شاد است، با گذشته تان در صلح هستید و احتمالاً خواستار زندگی مشترکی هستید شبیه به فضایی که در آن بزرگ شدید، چنانچه کل پاسخ هایتان منفی باشد، احتمالاً ناراحتی یا خشمی را از گذشته با خود حمل می کنید. درباره شیوه های رفع این خشم، گفتگو کنید و ببینید به عقیده شما این آزردگی چه تأثیری بر انتظارات شما از زندگی زناشویی می تواند داشته باشد.وقتی از شما پرسیده شد که دوست دارید زندگیتان شبیه به زندگی چه افرادی باشد آیا شما و نامزدتان یک زوج واقعی را مثال زدید یا شخصیت های یک فیلم را؟ آیا مدت ها با این زوج معاشرت کرده بودید یا فقط داستان آنها را بر صفحه تلویزیون دیده بودید؟ الزامی ندارد که همه الگوهای خوب روابط در یک زوج وجود داشته باشند. شما می توانید امیدوار باشید که ویژگی های گوناگون زوج های مختلف را سرمشق قرار دهید. برای نمونه می توانید مهر و محبت یک زوج و صرفه جویی زوج دیگر را آرمان خود قرار دهید.
تعداد کسانی که رها از پدر و مادر، زندگی زناشویی را آغاز می کنند، اندک است. چه پدر و مادرتان را دوست داشته باشید، چه از آنها دوری کنید و حتی اگر هیچ گاه آنها را نشناخته باشید، به هرحال بخشی از زندگی مشترک شما هستند و میزان دخالت آنها در زندگی شما یکی از موضوع های معمول اختلاف و بگو مگوی شما و همسرتان خواهد بود.
هر کدام جداگانه پاسخ هایتان را به پرسش های زیر بنویسید، پرسش ها در رابطه با پدر و مادر هر یک از شماست نه پدر و مادر همسرتان، سپس درباره پاسخ، گفتگو کنید و ببینید به عقیده شما چه تأثیری (مثبت یا منفی) بر زندگیتان خواهند داشت.
1 - آیا والدینتان نامزدتان را می پسندند؟
2 - آیا مهم است که پدر و مادرتان، نامزدتان را دوست داشته باشند؟
3 - چنانچه نامزدتان مورد تأیید پدر و مادرتان نباشد، چه تأثیری بر زندگی مشترکتان خواهد داشت؟
4 - اگر پدر و مادر و نامزدتان با هم اختلاف داشته باشند، احتمالاً از کدام طرف جانبداری می کنید؟
و ...
قابل درک است که هر یک از شما با پدر و مادر خودتان راحت تر باشید تا پدر و مادر آن یکی، هر چه باشد، شما به مدت یک عمر پدر و مادرتان را می شناسید. در حالی که احتمالاً تازه با پدر و مادر نامزدتان آشنا شده اید، اما همیشه به یاد داشته باشید که پدر و مادر همسرتان، پدر و مادر همسرتان هستند، تحقیر یا بی احترامی به آنها هیچ تفاوتی با توهین به پدر و مادر خودتان ندارد.
منبع: هزار و یک پرسش پیش از ازدواج؛ نوشته: مونیکا مندزلیهی؛ ترجمه فرناز فرود
ضرورت چند نکته :
خانواده هر دو نفراز نظر فرهنگی و سنت های رایج نزدیک به هم باشند.
تا سر حد امکان، تمکن مالی دو خانواده متناسب با یکدیگر باشد.
اگر هر دو نفر اهل یک شهر نیستند حداقل در سایر زمینه ها و آداب و رسوم نزدیک به هم باشند.
دیدگاه های دو خانواده از نظر مذهبی – سیاسی – اجتماعی و معاشرت نزدیک به هم باشند.
در خانواده دو طرف پدرسالاری یا مادرسالاری به صورت مطلق وجود نداشته باشد.
تناسب جسمی – شکل – قیافه و اندام هر دو نفر به هم نزدیک باشد تا حدی که تفاوت های موجود خیلی چشمگیر نباشد.
از نظر سن و سال متناسب باشند و به اصطلاع عامه «به هم بیایند».
از نظر میزان تحصیلات، اختلاف فاحش نداشته باشند.
در انتخاب محل سکونت یا محل کار اختلاف سلیقه نداشته باشند.
از نظر طرز تفکر و اندیشه اجتماعی به هم نزدیک باشند.
دیدگاهشان نسبت به زندگی یکسان باشد.
تفاوت های شخصیتی و خصوصیت های رفتاری فاحشی نداشته باشند.
تا آنجا که مقدور است بهره هوشی آنها نزدیک به هم باشد.
دارای دیدگاه های سیاسی گرایش های اعتقادی و افق های فکری نزدیک به هم باشند.
هر دو نفر استقلال رأی داشته باشند؛ یعنی شخصاً در امور زندگی تصمیم بگیرند نه با دهن بینی و تقلید از دیگران.
از نظر تفکرات مذهبی در دو قطب مخالف هم نباشند که این مورد بسیار مسئله ساز است.
داشتن اختلافاتی در موارد اشاره شده گرچه زندگی را سخت می کند و امکان تفاهم را به حداقل می رساند ولی به شرطی که طرفین اهل تغییر، رشد، تکامل و پیشرفت باشند، همزیستی را غیر ممکن نمی سازد.
تغییر این گونه عوامل و مواردی که در شخصیت آدمهاست در صورتی حاصل می شود که هر دو طرف قبول کنند وجود تفاوت های فاحش مسئله ساز است، پس شخص باید تغییر کند.
این تغییرات نیاز به طول زمان، آموزش علمی، خواستن و به کاربردن تمرینات لازم دارد. تنها «خواستن» کافی نیست؛ گذشت آگاهانه در زندگی و پاکسازی ذهن از تعصبات، نقش اساسی در تفاهم و سازندگی دارد.
این همه تلاش زمانی ثمربخش است که عشق و علاقه در میان باشد. عشق و علاقه زمینه ساز گذشت می شود و نقش مؤثری در میل به تغییر آدمی بازی می کنند. اگر اینها نباشند هیچ کس برای هدفی این چنین سخت تلاش نمی کند و اگر مهر و محبت باشد و سازندگی هم در پی آن بیاید، آن وقت زندگی معنای واقعی اش را پیدا می کند و این مهم نیز میسر نیست مگر به لطف فداکاری هر دو طرف؛ که تغییر در یک طرف هرگز کافی نبوده و نیست .
روش های مطالعه برای انتخاب همسر به دو گروه تقسیم شده است :
الف : روش های غیرمستقیم
در ابتدا برای شناخت فرد مورد نظر باید از افرادی که با وی در تماس هستند اطلاعات لازم کسب شود .
منابع کسب اطلاع به روش غیرمستقیم عبارت اند از:
1- همسایگان
2- خویشاوندان و دوستان خانواده
3- همکاران پدر و مادر و سایر اقوام
4- محل تحصیل و شغل
5- همکلاس ها و…
معمولاً کسی که می خواهد ازدواج کند باید در اطراف و جوانب به تفحص و جستجو بپردازد و درباره خانواده و همکاران، همکلاسی ها و دوستان فرد تحقیق و بررسی کند و از بین افراد ذی صلاح برای تکمیل اطلاعات خود اقدام کند.
برای انتخاب باید در زمینه های اجتماعی – فرهنگی – تحصیلات – وضعیت مالی – اخلاق و سن و شغل اطلاعات لازم کسب شود و فرد از نظر تطبیق وضعیت طرف مقابل با شرایط خودش بررسی های کافی به عمل آورد.
دین اسلام بررسی های مستقیم زن و مرد را در صورتی که قصد ازدواج داشته باشند مجاز دانسته است. پیغمبر اکرم (ص): در حدیثی فرموده اند: «وقتی خداوند خواستگاری زنی را به دل کسی انداخته باشد مانعی نیست که او را بنگرد».
با توجه به مطالب فوق مطالعه حضوری از نظر دیدن و کسب اطلاعات قبل از ازدواج (اگر هدف ازدواج باشد، نه کسب لذت) مانعی ندارد.
منابع
- مشاوره ازدواج و خانواده، تألیف سید مهدی حسینی
- جوانان و ازدواج (روان شناسی رفتار زوج های جوان)، تألیف ا. کیهان نیا
- زناشویی راز خوشبختی، تألیف دکتر کاظمی خلخالی
یک همسر مناسب چه خصوصیاتی دارد؟
قبل از انتخاب همسر این مسائل را در نظر بگیرید...
شریک زندگی خود را چگونه انتخاب کنید؟
معیارهایی مشترک در انتخاب همسر
بگویید چه شخصیتی دارید تا بگویم همسر مناسب شما چه شخصیتی باید داشته باشد؟
فروش کتاب های « روان شناسی » ، « خانواده » ، « زنان » و « متفرقه » در فروشگاه اینترنتی تبیان
شما خیلی دوستش دارید و او هم. اما چطور می توانید مطمئن باشید که او که شما خیلی خیلی دوستش دارید، آمادگی قدم گذاشتن به مرحله بالاتر و تشکیل خانواده را دارد؟ امروزه علامت های بسیاری وجود دارند که به وسیله آنها می توان واقعاً فهمید یک مرد جداً برای ازدواج آمادگی دارد یا نه.
به خاطر داشته باشید که اگر مردی همه این نشانه ها را هم داشته باشید، الزاماً به آن معنی نیست که شما همان پرنسس افسانه ای قصه اش باشید که به دنبالتان می گردد، بلکه به آن معناست که او آمادگی این را دارد که به شما نزدیک شود و شما را بیشتر بشناسد.
به هر حال تلاش های او برای ملاقات با شما صرفاً به این معناست که او از ملاقات یا صحبت با شما و فقط شما خوشحال و هیجان زده می شود و تلاش می کند که تصمیم بگیرد آیا شما همان نیمه گمشده اش هستید یا نه؟
نشانه هایی که شما به دنبالش می گردید اینها هستند:
درست شبیه زوج هایی که سعی می کنند اغلب اوقاتشان را با هم بگذرانند، شما هم طبیعتاً دوست دارید بیشتر بخش های زندگی تان را با هم بگذرانید.
بهترین وقتی که می توانید انعطاف پذیری او را مورد آزمایش قرار دهید وقتی است که می خواهید در برنامه ریزی یا برنامه زمان بندی شده تان تغییراتی بدهید. همیشه زمان هایی وجود دارند که شما لازم است آنها را جا به جا کنید یا در جای دیگری مشغول کار دیگری باشید. وقتی شما این تغییر را به او اطلاع می دهید، او نشان خواهد داد که نسبت به احتیاجات شما در برابر احتیاجات خودش چه احساسی دارد. او به طرز ناخودآگاه نشان خواهد داد که حاضر است امیالش را فدای رضایت شما بکند یا نه و آیا انسان سخاوتمند و بخشنده ای هست یا نه. مطمئناً قابل اطمینان و اعتماد بودن یکی از مهمترین صفاتی است که شما برای همسرتان به دنبالش می گردید، این طور نیست؟
اغلب این طور می گویند اما آیا او واقعاً از انجام تفریحی که دوست دارد می گذرد تا با شما باشد؟ بگذارید این طور فکر کنیم که شما فقط یک شب در هفته مرخصی دارید و این اتفاقاً مصادف شده است با شبی که مسابقه تیم محبوب او از تلویزیون پخش می شود و او ترجیح می دهد که آن شب را با شما بگذراند. هر وقت او کاری را که واقعاً دوست دارد رها کرد تا وقتش را با شما بگذراند، به این معنی است که به طرف شما در حال حرکت است. به خاطر داشته باشید که این کار معمولاً به طول نمی انجامد ولی در ابتدا نشانه خوبی است که او سعی دارد قلب شما را فتح کند.
وقتی شروع به دوست داشتن دیگری می کنیم تمایل داریم که از آینده خودمان بیشتر به او ببخشیم، چرا که او هنوز یک غریبه ناشناس است و ما سعی داریم او را بیشتر بشناسیم. امروز اغلب زوج ها بدون این که یکدیگر را بشناسند با هم ازدواج می کنند و بعد وقتی وجود مشکل را در می یابند که تقریباً به نزدیکش رسیده اند و راهی نمانده است.
صرف زمان برای ایجاد شناخت بهتر و بیشتر شالوده و پایه ساختمان روابط سالم و موفق در درازمدت است.
برگرفته از کتاب " مقدمه ای بر روان شناسی ازدواج "
ازدواج یک مرحله بسیار مهم زندگی و سنگ بنای تشکیل خانواده است که نه تنها برای زن و شوهر بلکه برای نسل های بعد نیز سرنوشت ساز است .
ازدواج عبارت است از یک قرارداد اجتماعی مبتنی بر توافق و سازش بین زن و مرد که موجب شروع زندگی مشترک می شود . بدین ترتیب آنها در غم و شادی و لذت و رنج یکدیگر سهیم می شوند و مشکلات زندگی را به یاری همدیگر حل می کنند .
نظر متخصصین در مورد خصوصیات جسمی برای ازدواج و بارداری
محدوده سنی مناسب برای ازدواج و تشکیل خانواده
زوجین ا ز لحاظ جسمی ، باید بلوغ کامل و از نظر روانی آمادگی پذیرش مسئولیت ازدواج را داشته باشند . در این مورد رعایت سن مناسب برای دختر و پسر ، زمینه های لازم جهت یک ازدواج موفق را فراهم می کند . به خاطر بسپارید که بیش از سن تقویمی ، سن عقلی ضامن بقای زندگی مشترک خواهد بود .
متخصصان سن مناسب ازدواج را برای دختران ۱۸ تا ۲۴ سال و برای پسران ۲۴ تا ۲۸ سال توصیه می کنند . معمولاً اختلاف سن ۲ تا ۶ سال بین دختر و پسر توصیه می شود .
یک زوج برای حفظ سلامت ، جلوگیری از پیری زودرس ، پیشگیری از مشکلات اقتصادی و تربیت فرزندان صالح و لایق باید بدانند که :
آزمایش های قبل از ازدواج
برای کسب اطمینان از سلامت زوجین انجام آزمایشهای زیر قبل از ازدواج ضروری است :
بیماریهای مقاربتی - که در زمان تماس جنسی از فردی به فرد دیگر منتقل می شوند - را می توان قبل از ازدواج و یا قبل از بارداری به وسیله معاینات و آزمایش های اختصاصی تشخیص داد . برخی از این بیماریها عبارتند از : سوزاک ، سیفلیس ، کلامیدیا ، ایدز و زگیل تناسلی . با تشخیص این گونه بیماریها می توان از ابتلا فرد دیگر ( همسر ) و نیز احتمالاً ابتلا به جنین در داخل رحم پیشگیری کرد .
مصرف سیگار ،الکل و مواد مخدر در زن یا مرد می تواند روی قدرت باروری مؤثر باشد و موجب ناباروری و یا کاهش ارتباط جنسی شود . در صورت حاملگی نیز عوارض بارداری ( افزایش خونریزی ، زایمان زودرس ) و نیز عوارض نوزادی ( ناهنجاریهای مادرزادی ،تأخیر رشد داخل رحمی جنین ، تولد نوزاد با وزن کم ، اختلالات رفتاری و عقب ماندگی ذهنی نوزاد و بالاخره افزایش مرگ و میر دوره نوزادی ) افزایش می یابد . لذا توصیه می شود معتادان به هر یک از این مواد قبل از اقدام به ازدواج و یا قبل از بارداری از مصرف سیگار ، الکل و مواد مخدر خودداری کنند .
توصیه می شود زوجین قبل از بارداری به موارد زیر توجه کنند :
اگر چه سرخجه بیماری ویروسی ساده ای است ، لیکن ابتلا به آن در دوران بارداری برای جنین بسیار خطرناک است لذا به خانم هایی که تا کنون به بیماری سرخجه مبتلا نشده اند توصیه می شود که واکسن سرخجه را بزنند و تا مدت ۳ ماه بعد از زمان تزریق واکسن ، باردار نشوند .
در صورتی که Rh خون خانمی منفی باشد ، حتماً به Rh خون همسرش توجه شود تا در صورت مثبت بودن ، در دوران بارداری اقدامات لازم صورت گیرد .
تزریق یک دوره کامل واکسن کزاز به صورت ۵ نوبتی ( به فواصل ۱ ماهه ، ۶ ماهه ، ۱ ساله و ۲ ساله و بعد از هر ۱۰ سال یکبار به عنوان یادآورد ) توصیه می شود . بدین ترتیب از ابتلا به بیماری عفونی و بسیار خطرناک کزاز جلوگیری به عمل آمده ، مصونیت حاصل می شود .
تالاسمی
سلولهای قرمز خون انسان وظیفه اکسیژن رسانی به قسمتهای مختلف بدن را به عهده دارند . آنها این کار را از طریق ماده ای در درونشان به نام هموگلوبین انجام می دهند .
هموگلوبین دارای دو قسمت است . قسمت اول از چهار زنجیره ( رشته ) درست شده است و قسمت دوم را اتم آهن تشکیل می دهد .
هر گاه به علل مختلف ، مقدار آهن بدن کم شود ، باعث نوعی کم خونی به نام کم خونی فقر آهن می شود . اگر زنجیره های هموگلوبین دچار اشکال شوند ، یک بیماری ارثی خونی به نام تالاسمی ایجاد می شود . بسته به اینکه کدام زنجیره و چه تعداد از این چهار زنجیره هموگولوبین ، دچار اشکال شود ، انواع مختلف تالاسمی به وجود می آید .
تالاسمی مینور
تالاسمی مینور یک بیماری تلقی نمی شود بلکه در واقع یک مشخصه خونی است که مانند رنگ پوست به ارث می رسد . زندگی فرد مبتلا به تالاسمی مینور کاملاً عادی است و می تواند به فعالیتهای عادی روزمره بپردازد . فقط از طریق انجام آزمایش خون می توان مشخص کرد که فردی دارای ژن تالاسمی است .
تالاسمی ماژور
تالاسمی ماژور نوعی اختلال در هموگلوبین است و فرد مبتلا دچار کم خونی شدید خواهد شد . این بیماری در چند ماه اول زندگی نشانه های واضحی ندارد . از حدود شش ماهگی نشانه های بیماری آشکار می شوند که عبارتند از : تغییر قیافه صورت ، پوکی استخوانها ، اختلال رشد ، بلوغ جنسی تأخیری ، نارسایی قلبی ، اختلال عملکرد غدد داخلی مانند لوزالمعده و بروز دیابت ، مشکلات قلبی عروقی ، مشکلات گوارشی . بنابراین طول عمر این افراد از حد معمول کوتاهتر است .
چگونگی انتقال
اگر هم زن و هم مرد به صورت پنهان دچار این عارضه باشند در این صورت خطر جدی برای ابتلا فرزندانشان وجود دارد . با آزمایش ساده خون با مطلع شدن از این مشکل ، می توان با راهنمایی پزشکان از بروز آن برای فرزندان جلوگیری کرد .
پیش از ازدواج با یک آزمایش ساده خون می توان به وجود بیماری پی برد . اگر قبل از ازدواج ( خصوصاً در ازدواجهای فامیلی و یا در خانواده هایی که فرد مبتلا به تالاسی در آنها وجود دارد ) آزمایش خونی از دختر و پسر انجام گیرد ، در صورت مبتلا بودن آنها ، می توان به موضوع پی برد . در این حالت باید توصیه کرد که آن دو از ازدواج با هم صرف نظر کنند ، چرا که حاصل این ازدواج ممکن است کودکی مبتلا به تالاسمی باشد .
لذا به همه داوطلبین ازدواج توصیه می شود قبل از عقد ، حتماً آزمایش خون را جهت کشف تالاسمی انجام دهند و در صورت مبتلا شدن هر دو زوج ، از این ازدواج حتی الامکان صرف نظر کنند .
مشاوره ژنتیک و ازدواج های فامیلی
مشاوره ژنتیک را چنین تعریف می کنند :
« یک فرآیند آموزشی که به افراد مبتلا یا در معرض خطر کمک می کند تا طبیعت اختلال ژنتیکی (بیماری وارثتی ) و نحوه انتقال آن را بشناسند و موضوعات مرتبط با درمان این بیماریها و تنظیم خانواده را بهتر درک کنند . »
از اصلی ترین اهداف مشاوره ژنتیک ، مشخص کردن خطر وقوع یا تکرار یک بیماری ارثی در هر حاملگی است . تمام افرادی که هر یک از موارد زیر را در خود یا اجداد خود دارا هستند ، قبل از تصمیم به ازدواج یا قبل از بچه دار شدن یا در حین حاملگی و یا بعد از زایمان باید تحت مشاوره ژنتیک قرار گیرند ( که البته بهتر است قبل از تصمیم به ازدواج و یا قبل از بچه دار شدن باشد ) :
بنابراین مشاوره ژنتیک به خانواده ها و افراد کمک می کند تا :
ازدواجهای فامیلی
ازدواج فامیلی ازدواجی است که در آن زوجین با یکدیگر فامیل هستند و بنابراین ژنهای مشابه دارند . در حال حاضر هزاران نوع بیماری ارثی مختلف شناخته شده اند که ممکن است از طریق به ارث رسیدن ژنهای مشترک در پدر و مادر ، فرزندان را مبتلا سازند . این خطر در ازدواجهای فامیلی به علت وجود ژنهای مشترک بیشتر خواهد بود . این بدان معنا نیست که در ازدواجهای غیرفامیلی هیچگونه خطری وجود ندارد ، بلکه احتمال خطر پایین تر خواهد بود . بنابراین ازدواج فامیلی از نظر علم ژنتیک منطقی نیست .
جدول زیر ارتباط بین درجه خویشاوندی و درصد ژنهای مشترک را مشخص می کند :
درجه خویشاوندی |
افراد فامیل |
درصد ژنهای مشترک |
یک |
پدر ، مادر ،فرزندان ، خواهران و برادران |
50% |
دو |
خاله ها ، دایی ها ، عموها ، برادر و خواهرزاده ها |
25% |
سه |
دختر عمو ، پسر عمو ، دختر خاله ، پسر خاله ، دخترعمه ، پسرعمه ، دختردایی ، پسردایی |
12.5% |
چهار |
نوه خاله ،نوه دایی ،نوه عمو ، و نوه عمه |
6.25% |
پنج |
نتیجه خاله ، نتیجه دایی ،نتیجه عمو ،نتیجه عمه |
3.12% |
شش |
نبیره خاله ، نبیره دایی ، نبیره عمو ، نبیره عمه |
1.56% |
علل اختلالات ژنتیکی
به طوری که در یک خانم ۲۰ ساله احتمال به دنیا آوردن فرزند مبتلا به منگولیسم حدود یک در ۲۰۰۰ و در خانم ۴۰ ساله یک در ۱۰۰ است .
تعریف
ADHD اختلالی است که در آن پر تحرکی، بیتوجهی و رفتارهای ناگهانی بیشتر و شدیدتر از کودکان دیگر وجود دارد. 3 تا 5 درصد کودکان به این اختلال مبتلا هستند و در پسرها شایعتر است. ممکن است در بعضی بیشتر علائم پر تحرکی و رفتارهای ناگهانی و در گروهی علائم بیتوجهی بیشتر دیده شود. علائم این بیماری قبل از 7 سالگی شروع میشود ولی اغلب در دوران مدرسه مشکلات جدی ایجاد میگردد.
علت
این بیماری سالهاست که شناخته شده و عوامل متعددی در ایجاد آن نقش دارند. به نظر میرسد علت آن بیشتر به نقص در تکامل سیستم اعصاب مربوط باشد. کودکان مبتلا احتمالا در قسمتهایی از مغز که مسؤول توجه، تمرکز و تنظیم فعالیتهای حرکتی میباشد دچار نقص جزئی هستند. توارث و ژنتیک در این اختلال نقش دارد. همچنین در بعضی موارد در جریان حاملگی یا زایمان یا پس از آن صدمات جزئی به ساختمان مغز وارد میشود که میتواند باعث این مشکل گردد.
علائم
مشکل اصلی کودکان ADHD عدم توانایی آنها در حفظ و تنظیم رفتارشان است، در نتیجه اغلب نمیتوانند رفتار مناسبی که لحظه به لحظه با شرایط محیط هماهنگ باشد نشان دهند. خوابیدن و غذا خوردن آنها منظم نیست به نظر میرسد در همه چیز دخالت میکنند و مراقبت دائمی نیاز دارند. از نظر هیجانی ثبات ندارند، ناگهانی میخندند یا گریه میکنند و رفتارشان غیر قابل پیشبینی یا ارزیابی است. سریع از کوره در میروند و نمیتوانند پیامدهای رفتارشان را پیشبینی یا ارزیابی نمایند. در فعالیتهای خطرناک شرکت میکنند و احتمال صدمه دیدن آنها زیاد است. قبل از فکر کردن عمل میکنند، قبل از پایان سوال جواب میدهند، اشیا را پرتاب میکنند و ناخواسته به دیگران صدمه میزنند، پر فعالیت و پر تحرک هستند، هر لحظه در حال رفتن هستند، انگار موتوری درون بدن آنهاست که آنها را به حرکت دائمی مجبور میکند، نمیتوانند آرام بنشینند و بیقرار هستند. اختلال تمرکز در این کودکان در کارهایی که فعالیت دائم و جدی مغزی را لازم دارد مشهودتر است. آنها ممکن است در تماشای تلویزیون، بازی با کامپیوتر و فعالیتهای لذتبخش با کودکان دیگر تفاوتی نداشته باشند ولی در کارهایی که فعالیت مداوم مغزی و تمرکز لازم دارد (انجام تکلیف درسی) تفاوت آنها با کودکان دیگر نمایان میشود. به نظر میرسد مغز آنها اطلاعات محیطی را بیش از حد لازم میگیرد، یعنی در انتخاب توجه به اطلاعات ضروری و بیتوجهی و حذف اطلاعات غیر ضروری ضعف دارد. رعایت قوانین منزل و مدرسه برای آنان مشکل است و برای پیروی از قوانین توجه بیشتری لازم دارند. در انجام تکلیف مدرسه، تمرکز روی درس، رعایت قوانین مدرسه و داشتن روابط اجتماعی مناسب با همکلاسیها مشکل دارند. برای رسیدن به اهداف درازمدت برنامهریزی نمیکنند.
عوارض
رفتارکودکان ADHD روی عملکرد آنها در خانواده، اجتماع مردم و مدرسه تاثیر سوء میگذارد و باعث واکنشهای منفی اطرافیان، خانواده، کادر مدرسه و همسالان میشود. این رفتارها مشکلات جدی در مدرسه و اجتماع ایجاد میکند و باعث کاهش اعتماد به نفس و احساس بیکفایتی در این کودکان میگردد. ممکن است آنها از مدرسه و اجتماع متنفر گردند. کودکان طبیعی به خاطر رفتارهای مناسب و موفقیتهای تحصیلی و اجتماعی زمینه زیادی برای تشویق شدن دارند و همین تشویقها موجب پرورش اعتماد به نفس و عزت نفس در آنها میشود ولی کودکان دچار ADHD کمتر به این موفقیتها دسترسی پیدا میکنند. کودکان ADHD ممکن است به صورت ثانویه دچار اختلالات ارتباطی، مشکلات تحصیلی، اضطراب، افسردگی و بزهکاری شوند.
سیر
سیر ADHD متنوع است. بهبودی درصورت وقوع معمولا بین 12 تا 20 سالگی رخ میدهد و بهبودی قبل از 12 سالگی نادر است. گاهی علائم در بلوغ بهبود یافته و گاهی نیز تا بزرگسالی ادامه مییابد. با افزایش سن پر تحرکی کمتر شده ولی اختلال تمرکز و رفتارهای ناگهانی میتواند باقی بماند. در 15 تا 20 درصد موارد علائم همراه با افزایش سن ادامه می یابد. بدون درمان تنها یک سوم تا نصف کودکان دچار ADHD میتوانند با علائم خود در زندگی سازگار و منطبق باشند و بقیه مستعد بروز مشکلات ثانویه خواهند بود.
درمان
درمان هایی که برای کودکان ADHD به کار می رود می توانند به چهار گروه تقسیم گردد :
آموزش والدین و معلمین بخش مهمی از درمان را تشکیل میدهد و شامل دو بخش است.