مهمترین و حساس ترین عضو بدن که در عین حال نقش مهمی در زیبایی ایفا می کند, پوست است. بهتر است
بگوییم پایه زیبایی صورت داشتن پوستی زیبا , سالم و نرم است. به چند نکته مهم برای داشتم پوستی سالم
توجه کنید:
1 - تغذیه مناسب اثر بسیار مطلوبی روی پوست صورت دارد. میوه و سبزیجات تازه( بخصوص سبزیجاتی که رنگی هستند مانند هویچ, گوجه فرنگی و کرفس) را حتما در رژیم غذایی خود جای دهید.
2 - از خوردن سرخ کردنی ها و سسهای چرب خودداری کنید.
این را بدانید که اولین اصل برای داشتن پوست زیبا و شاداب , درونی سالم است.
3 - یکی از مهمترین مراقبت های پوست ،تمیز نگاه داشتن آن است. گرد و غبار , آلودگی هوا, کم بودن رطوبت هوا از جمله عواملی هستند که باعث پیری زود رس می شوند.
اما در ابتدا به چگونگی تمیز کردن پوست صورت می پردازیم:
بهترین روش برای از بین بردن آلودگی پوست, پاک کننده های مناسب است هرگز از صابون عادی برای شستشو صورت استفاده نکنید زیرا باعث خشکی و شکستگی آن می شود.
هرگز با آرایش نخوابید, زیرا بهترین زمان برای تغذیه و تنفس پوست ،شب هاست. بنابر این قبل از خواب صورت خود را تمیز کنید و سپس کرم شب و دور چشم را استفاده کنید.
برای تمیز کردن صورت به این نکات توجه کنید:
1 - ابتدا صورت خود را با شیر پاک کن تمیز نموده سپس با آب فراوان 10 تا 15 بار شستشو دهید.
2 - بدون اینکه پوست را خشک کنید بعد از 5 دقیقه کرم شب را به صورت مالیده و کرم دور چشم را زیر چشم از استخوان بالای گونه به طرف داخل با نوک انگشتان با حرکاتی آرام بمالید.
هرگز دور چشم را ماساژ ندهید زیرا پوست این ناحیه بسیار حساس است , سعی کنید همیشه دور چشم را مرطوب نگه دارید.
شلوار های جین کشی زیبا هستند اما هرکسی در آن احساس راحتی نمیکند. در عوض شلوارهای جین راسته، شبیه شلوارهای کش هستند اما پاچه آنها تنگ و چسب نیست. این نوع شلوارهای جین راسته شما را قد بلندتر و باریک تر نشان میدهند.
اگر میخواهید یک کیف را در چند فصل استفاده کنید، به پیشنهاد ما توجه کنید. یک کیف کلاسیک با ظاهری شبیه خورجین شتر. حتما به سایز آن توجه کنید که زیاد بزرگ یا کوچک نباشد . به راحتی میتوانید آن را با انواع جینها یا کت و شلوار ست کنید.
استفاده از طلا و نقره با هم به نظر موجه میرسند، اما هیچ وقت گوشوارههای طلا با نگین قرمز را به همراه ساعت طلای زرد و گردنبند طلا سفید نیاندازید.
در این صورت انگار یادتان رفته که چه نوع جواهراتی را با هم به کار بردهاید و به نظر میرسد که فقط خواستهاید جواهراتی را که دارید به نمایش بگذارید بدون اینکه هیچگونه هماهنگی داشته باشد.
اگر موهای سفیدتان رشد زیادی دارند و دایم باید آن را رنگ کنید از رنگ موهای تیوپی استفاده کنید.این تیوپهای رنگ درد سر وکثیفی مخلوط کردن اکسیدان و رنگ را ندارند چون هر دو با هم از تیوپ خارج میشوند.
آیا میخواهید هرچه سریعتر از شر چین و چروکهایتان خلاص شوید؟ میتوانید نوارهای کاغذی مخصوص را از داروخانه تهیه کنید( البته اگر این چسبها در داروخانههای ایران هم موجود باشد) و شبها قبل از خواب آن را روی خطهای پیشانی و یا چروکهای دور چشم بچسبانید و صبح آنها را کنده و در همان نقاط کرم ضد چروک بمالید.
اگر پوستی خشک دارید به جای استفاده از پنکیک یا رژگونههای پودری از کرم پودر یا رژگونههای کرمی استفاده کنید.
سایهای را انتخاب کنید که از رنگ طبیعی گونههایتان روشنتر باشد چون چهره شما را شاداب و زندهتر نشان میدهد. با انگشت اشاره رژگونه کرمی را روی گونه با ضربات کوچک پخش کنید.
اگر به حفاظت از چشمتان در مقابل اشعه ماوراء بنفش توجه نمیکنید منتظر افزایش خطر بیماریهای چشمتان باشید.
بنابراین به دنبال عینکهای آفتابی باشید که حداقل 99 درصد اشعههای ura و urb را برگردانند.
پیراهنهای نخی مخصوصا برای تابستان بسیار مناسب و زیبا هستند اما مراقب طرح روی آن باشید. گلهای روشن باید کوچک باشند و گلهای تیره درشت. میتوانید آن را با یک ژاکت خشک و شق ورق یا یک کمربند سفت و پهن بپوشید.
مجله زندگی ایده ال
رازهای او را هیچ گاه به کسی نگویید ، آن رازها تنها برای گوشهای شما هستند.
زوج های ازدواج کرده ای که به یکدیگر عشق می ورزند، هزاران پیام به یکدیگر می دهند، بدون اینکه حرف بزنند، گاهی سکوت بیانگر خیلی حرفهاست.
گاهی به او بگویید که عاشقش هستید و بدون او کامل نبودید.
به او کمک کنید آن چه را که مورد علاقه شماست بیاموزد.
وقتی راجع به او صحبت می کنید، وی را بالا ببرید (به او شخصیت دهید) و هرگز او را کوچک نکنید.
برای او چتری بخرید و آن را در جایی بگذارید که او بتواند آن را پیدا کند.
اگر با بچه ها مشغول بازی کردن است ، تو هم به آن ها ملحق شو و به او اجازه بده که با آنها، بازیهای پر صدا بکند. اگر این کار او را شاد می کند، حرفی نیست.
تنها بیان کردن مسئله ای درست در مکانی درست هنر نیست، بلکه خودداری از بیان مطالب مسئله ساز در موقعیت های نادرست هنر است.
شما باید برای همسرتان آن طور آماده شوید که دوست دارید او برای شما آماده شود.
بیشتر زنان به خاطر احساس رضایت می خواهند کار کنند، زیرا بیکاری، بطالت و افسردگی می آورد.
کمتر زنی که نیازهای عاطفی و مالی او بر آورده می شود، نیاز به کار کردن در خود می بیند.
تفکر« شوهر خدای دوم در عصر توسعه و فرهنگ»، جواب نمی دهد. دوباره سنجی بعضی از باورها لازم است.
مشکلات شغلی خود را با همسرتان در میان بگذارید اگر نتوانست راهنماییتان کند، حداقل شرایط شما را درک می کند.
اگر کار می کند سعی نکنید از میزان درآمدش مطلع شوید، اجازه بدهید کم کم خودش راه شریک شدن در مخارج زندگی را می آموزد.
گاهی اجازه بدهید کنترل تلویزیون را او در دست بگیرد، در این صورت احساسش به شما بهتر می شود.
منبع :برگزیده از مجله فضیلت خانواده و کتاب های تسخیر قلب 1 و 2
نویسنده : رابرت اکرمن - مترجم : کیهان نیا
منبع:سایت تبیان
مشورت ادراک و هشیاری دهد
عقلها مرعقل را یاری دهد
گفت پیغمبر بکن ای رأی زن
مـشورت کالمستشار مؤتمن(1)
مشاوره یعنی «پیوند عقلها با عقل خود» یک اصطلاح عام است که در برگیرنده ی فرایندهای متعددی نظیر مصاحبه، اجرای آزمون، راهنمایی، توصیه و سایر موارد مربوط به این امور است.
هدف مشاوره، یاری رساندن به فرد به منظور حل مشکلات او، طرح و نقشه برای آینده ی وی، تغییر نگاه و نگرش شخص به حیات و زندگی و کمک هایی فکری از این قبیل است.
روان شناس مشاور کسی است که با تخصص خود در زمینه ی راهنمایی و هدایت رفتاری، مسائل و مشکلات ازدواج، انتخاب شغل و حرفه، امور اجتماعی، مسائل تحصیلی و آموزشی و سایر موارد مربوط به دیگران کمک میکند.
مشاوره برای جوانان، از دو مفهوم مکمل برخوردار است، یکی آنکه دیگران با آنان مشورت کنند و دیگر اینکه آنان بتوانند با اطرافیانشان به مشورت بپردازند.
آثار مشاوره با نسل جوان
1- ورزیدگی نیروی فکر و اندیشه
مشاوره با جوان نیروی فکر و اندیشه او را عمیقتر و ورزیدهتر میکند، زیرا اصل مشورت، اتصال عقل دیگران با عقل خویش است و هر موقعیت مشاورهای، جوان را در برابر پرسشی قرار میدهد که لازم میداند به خوبی بیندیشد، و پاسخی شایسته ارائه کند و در حقیقت چنین فرصتی، زمینه را برای رشد و پرورش نیروی عقلانی، فراهم مینماید و او را از جامعنگری و پختگی فکری بیشتری در مقایسه با همسالان خود که در چنین شرایطی نیستند، برخوردار میسازد.
2- تأییدی بر احساس کفایت و قابلیت
پذیرش شخص در خانواده یا جامعه، باعث مراجعه افراد و کسب آراء و نظرات اوست. مشورت با جوان تأییدی بر احساس قابلیت فکری و کفایت عقلانی اوست و هر اقدام مشاورهای، پاسخی به نیاز جوان برای پذیرش و مقبولیت نزد دیگران است و حاصل آن، افزایش میزان اعتماد به نفس فرد خواهد بود.
3- برداشت جدیدی از مسئولیت
جوان پس از هر مشورتی که دیگران با وی ترتیب میدهند، برداشت جدیدی ازاحساس مسئولیت پیدا میکند. این امر به ویژه در خانواده بیشتر احساس میشود، زمانی که والدین با فرزند جوان خود به مشورت میپردازند، وی این گونه استنباط میکند که او در این زندگی منزوی، غریبه و جدا یا دور افتاده از دلها و دیدهها نیست، بلکه متعلق به این زندگی است، چون برای پیشرفت و بهبود همین زندگی از وی نظرخواهی مینمایند، لذا احساس مسئولیت بیشتری نسبت به خود و اطرافیان پیدا میکند.
4- کمتر شدن فاصلههای عاطفی
مشورت نوعی پیوند عاطفی و فکری است که صورت ظاهری آن جنبه ی فکری داشته و جنبه باطنی آن رنگ و لعاب عاطفی دارد. هر مشورتی که با نسل جوان انجام میشود، «فاصلههای عاطفی» کمتر میشود و احساس انس و محبت بین افراد با جوان بیشتر و بیشتر میگردد.
5- نوعی آموزش غیر مستقیم به نسل جوان
مشورت با نسل جوان نوعی آموزش غیر مستقیم محسوب میشود، زیرا وی از رفتار والدین و اطرافیان میآموزد که افراد بالغ به مشاوره به وی توجه دارند و چنین همّت مبارکی از سوی اطرافیان نه تنها با غرور و عزّت نفس آنان اصطکاک ندارد، بلکه جوان را آماده ی جمعنگری به جای «تکروی در زندگی» و بهرهوری از مصلحتاندیشی و تجربیات دیگران در چهره مشاوره مینماید.
شرایط مشاوره نسل جوان با دیگران:
ویژگیهای یک مشاور برای جوانان، با دیگر مشاوران در سطح عموم جامعه، به طور ریشهای و شیوهای متفاوت است؛ فراهم ساختن این شرایط باعث ایجاد تفاهم و اعتماد متقابل نسل جوان با اطرافیان است تا به طور سهل و ساده و به دور از هر گونه اضطراب و دلهره این مهم انجام شود.
بیدلیل نیست که در آموزههای دینی نخستین ویژگی مشاور «عقل و خردورزی» و سپس «دلسوزی» بیان شده و برکات آن «رشد و شکوفایی»، «یُمن و برکات بسیار» و «توفیق از پروردگار سبحان» معرفی گردیده است.(2)
کسانی که جوانان آنها را به عنوان مشاور برمیگزینند، بدون تردید باید واجد صفاتی برتر از معلّمان و مربیان نسل جوان باشند، همچون مبلغان دینی در دانشگاهها، افزون بر «دانش» موردِ نیاز جوانان، با «روش» گفتگو، جذب مخاطب و جلب اعتماد جوانان آشنا باشند و به دور از هر گونه ظاهرسازی، خاضعانه و خالصانه و در عین حال عالمانه و خردمندانه، ریشههای درد را بشناسند و پس از پایان سخن مشورت کننده، به شیوههای درمان رو کنند تا جوانان در فضایی با تفاهم و مبتنی بر اعتماد متقابل دفتر زندگی خود را بگشایند و سطر سطر مطالب خود را به صورت مشورت مطرح نمایند.
ویژگیهای مشاور نسل جوان
از مجموع صفات برجسته ی مشاورِ جوانان، به این ویژگیهای والا میتوان اشاره کرد:
1- سرمایه گذاری عاطفی
سطح سرمایه گذاری عاطفی بیشتر از سطح تبادل عاطفی است، در اولی دلجویی مشاور از مراجع مورد نظر مطرح است ولی در دومی، جریان داد و ستد عاطفی در حد تعادل میان دو شخصیت به میان میآید.
به یقین چنین سرمایه گذاری برای همگان به ویژه نسل جوان با توجه به احساسات پاک و اعتماد ارزشمندی که به انسانهای وارسته و خالص میکنند، ضرورتی بیشتر و بهتر خواهد داشت.
2- ثبات عاطفی
فرد در صورت برخورداری از عواطف با ثبات و یکدست در مراحل مختلف زندگی میتواند، اعتماد جوان را جلب کند و او را به گفتگو و مشاوره ترغیب نماید. والدین بیش از دیگران باید واجد چنین صفتی باشند.
3- تواضع و فروتنی
در مناسبات انسانی، نفوذ اخلاقی و جلب اعتماد دیگران در شرایطی امکانپذیر است که ارتباط افقی حاکم باشد. این امر در روابط متقابل جوانان و دیگران چشمگیرتر و تعیین کنندهتر است. زیرا جوانانی که احساس میکنند، مشاور از موضع برتر و موقعیت اقتدار با آنان مواجه میشود، دست به مقاومت میزنند و عکسالعمل مخالفی از خود بروز میدهند.
4- نیازشناسی جوانان
آگاهی و درک کامل اطرافیان به ویژه والدین از نیازهای مهم سنّی و مشکلات این دوران، توانایی خاصی به آنان میبخشد تا بر اساس نیازهای آنان، روشهایی را اتخاذ نمایند که به نتیجه ی مطلوب، یعنی تفاهم کامل منجر شود.
5- ارزشهای اخلاقی
پایبندی به یک نظام اخلاقی استوار، متقن و مستحکم الهی، اعتماد جوانان را به خوبی جلب میکند.(3) هرگاه نسل جوان ما انسان آگاه و هوشیاری را بنگرند که امواج زندگی و توفان شبهات او را عاجز و ناتوان نمیکند و چونان نخل استوار و تنومندی، سربلند و پر استقامت به اعتقادات دینی و دلبستگیهای الهی خود معتقد است، در تمامی عرصهها برتر از نزدیکان و اطرافیان به او اعتماد میکنند و چونان امینی رازدار و پدری مهربان یا برادری دلسوز و آگاه، تمامی فرازها و فرودهای حوادث زندگی خود را با او در میان میگذارند و از وی مدد میگیرند. به راستی چنین کامیابی برای یک مشاور، بهترین موفقیت و سربلندی محسوب نمیشود؟!
آری:
دل را نگاه گرم تو دیوانه میکند
آیینه را رخ تو پری خانه میکند
آزادگان به مشورت دل کنند کار
این عقده کار سبحه صد دانه میکند(4)
پینوشتها:
1)مولوی.
2) رسول اکرم (ص))؛ وسائل الشیعه، ج 12، ص 42.
3)جوان و نیروی چهارم زندگی، ص 122-119.
4)صائب.
منبع:پیام زن- با تغییروتلخیص
یکی از اقدامات مهم سازمان بهزیستی، راه اندازی و توسعه برنامه "صدای مشاور" است. این برنامه که به مشکلات و مسائل مراجعان خود از طریق تلفن پاسخ می دهد؛ می تواند خدمات مفیدی در جهت کمک به خانواده ها ارائه نماید. " صدای مشاور" از تعدادی خط تلفن تشکیل شده که افرادی با تخصص های مختلف مشاوره، از طریق این تلفن ها پاسخگوی سؤالات و مشکلات مراجعان خود می باشند. این برنامه با این که بسیار مفید است، ولی نمی تواند جای مشاوره حضوری را بگیرد چون اصولاً یکی از مشخصه های مشاوره رو در رو بودن آن است. بنابراین در جهت تکمیل این برنامه لازم است مراکز مشاوره خانواده نیز در قسمت های مختلف شهر تشکیل شود و مراجعان تلفنی به مراکز مذکور ارجاع داده شوند. تشکیل این مراکز در برنامه سازمان بهزیستی قرار گرفته و تعداد محدودی از آنها نیز شروع به کار نموده اند و امید می رود که به تدریج تعداد آنها را افزایش یابد.
در تماس تلفنی ایجاد رابطه تنها از طریق بیان و ارتباط کلامی است؛ حال آنکه ارتباط های غیر کلامی بسیار مهمتر و گویاتر است. در مقابل این خصیصه گفته می شود که در برنامه "صدای مشاور" چون مسائل خانواده ها اکثراً جنبه محرمانه دارد، مراجعان به علت عدم حضور ، مسائل و مشکلات محرمانه خود را راحت تر بیان می کنند. برای توضیح این مطلب باید گفت چنانچه مشاوره با توجه به اصول و فنون مربوط اجرا شود و رابطه حسنه برقرار گردد، مراجع با کمال راحتی و بدون هیچ شرم حضور مطالب خود را بیان خواهد نمود و مشاور با استفاده از ارتباط های کلامی و غیر کلامی و با کاربرد اصول و فنون مشاوره ، حداکثر کمک را در زمینه رفع مشکل به مراجع خواهد نمود.
اصول کلی مشاوره ، جز آن که کاربرد آنها باید با در نظر گرفتن شرایط و مقتضیات خانواده انجام گیرد معتبر است. مشاوره از نظر تعداد مراجع دو نوع است: مشاوره فردی و مشاوره گروهی. در مشاوره خانواده از هر دو نوع مشاوره استفاده می شود؛ ولی اصل بر انجام مشاوره گروهی است، (مشاوره ای که تمام اعضای خانواده در آن شرکت داشته باشند) چون مشکلاتی که در خانواده وجود دارد غالباً به همه اعضا مربوط می شود، بنابراین باید کلیه اعضا از نظر تعیین نوع مشکل، و هدف های مشاوره ، در جلسات مشاوره مشارکت داشته باشند و همکاری نمایند. گاه الزاماً مشاوره ، "فردی" انجام می شود. مثل دانشجویی که از خانواده دور افتاده و به علتِ فراق و گرفتاری های مربوط به آن دچار ناراحتی و نگرانی است ، در این مورد چون خانواده در دسترس نیست الزاماً مشاوره به صورت فردی انجام می گیرد؛ و سپس می توان از طریق تلفن، مکاتبه، دیدار با خانواده یا به صورت های دیگر با اعضای خانواده تماس برقرار کرد.
مشکلاتی که در خانواده وجود دارد می تواند در ارتباط با افراد زیر باشد:
1- فرزندان؛
2- پدر و مادر؛
3- پدر بزرگ و مادر بزرگ؛
4- فامیل و سایر اعضای خانواده.
مشکل درباره هر یک از اعضای خانواده باشد مربوط به ساختار آن است، هر یک از اعضا در ایجاد و رفع مشکل ، نقش دارند. بنابراین مشاور باید به انحاء مختلف همه اعضا را به جلسه مشاوره بکشاند، و مشکلات را در جلسات گروهی مطرح نماید.
نمونه هایی از مسائل خانواده را می توان به شرح زیر برشمرد:
- فرزند عقب مانده ذهنی یا معلول جسمی و حرکتی؛
- فرزند با رفتارهای انحرافی و ناهنجار ( دزدی ، خرابکاری ، ناسازگاری ، ولگردی ، گوشه گیری ، زورگویی و...) ؛
- فرزند فراری از مدرسه ؛
- فرزند بی علاقه به تحصیل و کار؛
- ناهنجاری های رفتاری پدر و مادر؛
- تضاد فکری والدین در امور معیشتی و تربیتی فرزندان؛
- رفتارهای نادرست پدربزرگ و مادربزرگ در ارتباط با مسائل تربیتی فرزندان؛
- بیماری و از کارافتادگی پدربزرگ و مادربزرگ و سایر افراد خانواده؛
- امور مربوط به دید و بازدیدها و مهمانی های فامیل های مادر یا پدر ، و اختلاف نظر مادر یا پدر در این مورد؛
- روابط ناهنجار مادرشوهر با عروس ، یا برعکس.
گاهی اوقات مشکلات در ارتباط با حوادثی است که برای خانواده پیش می آید ؛ نظیر بیکار شدن پدر یا مادر، مرگ و میر اعضای خانواده ، بازنشستگی پدر و گرفتاری های مالی، بیماری غیر مترقبه ، متولدین جدید، عروس و داماد شدن فرزندان و نظایر آن.
مشاوران باید هر یک از آسیب ها و مشکل ها را جداگانه بررسی نمایند و حتی الامکان در جلسات مشاوره از کلیه اعضای خانواده استفاده کنند.
روش های مشاوره خانواده
دانستن اصول و روش های مشاوره خانواده به دلیل ساختار خاص و مشکلات و مسائل ویژه آن برای مشاورانی که در این زمینه کار می کنند، ضروری است. در اینجا به اهـّم روش ها اشاره می شود:
1- در نخستین مصاحبه بخصوص در مورد مشکلات کودکان، باید از اشخاص ذیربط از جمله والدین، معلمان و مشاور مدرسه دعوت به عمل آید. در مشاوره خانواده بویژه در جلسه مصاحبه ، حضور همه اعضا و افراد مربوط مورد تأکید است.
2- در مواردی که مشکل خانواده مربوط به فرزندان باشد و موضوع به جایی برسد که کودک باید تست شود؛ بهتر آن است که اعضای خانواده از پشت آیینه یک طرفه نحوه اجرا و جریان آزمون را ببینند؛ تا در زمان تجزیه و تحلیل تست آشنایی بیشتری داشته باشند.
3- در مشاوره خانواده بعضی مراجعان اجباراً برای مشاوره ارجاع شده اند؛ نظیر مراجعانی که از طرف مدرسه یا دادگاه مدنی خاص ارجاع می شوند. در این موارد که غالباً مراجعان ناراحت و عصبانی هستند مشاور باید با ایجاد رابطه حسنه ، آنان را برای مشاوره آماده نماید و در برخورد با آنان شرایط محیطی را نیز در نظر بگیرد.
4- مراجعانی هستند که مشکلشان در رابطه با خانواده است؛ ولی مایل نیستند اعضای خانواده درگیر مشاوره و درمان شوند. در این موارد مشاور نباید اجازه تصمیم گیری در انتخاب روش مشاوره و درمان را به مراجع بدهد؛ بهتر است او را نیز برای این که روش درمان را بپذیرد، آماده سازد.
5- مراجعانی که اصرار بر مشاوره انفرادی دارند، مصاحبه با آنان باید به تنهایی انجام شود؛ اما ادامه کار طولانی خواهد بود. گاه شروع با مصاحبه انفرادی ، فراخواندن افراد ذیربط در جلسات بعدی مصاحبه را دشوارتر می کند و در نتیجه درمان کندتر خواهد بود. شرکت افراد بیشتر در مصاحبه درمان را سریع تر و مؤثرتر می نماید. این مطالب را باید با این قبیل مراجعان در میان گذاشت.
(آنچه در رتبه، امتیاز یا حالت برترین است)
نویسنده: John H.Currier, Pastor
یکی از اولین چیزهایی که فرد قبل از ازدواج به آن احتیاج دارد شناخت خود است. من این ابزار را فراهم کردهام، شاید که به این امر کمک کند.
چه چیزی یا کسی اول از همه وارد زندگی شما شد؟ این سؤالی مهم در هر نوع رابطهای است. اگر شما بخواهید سه فرد مهم در زندگی، سه راه خرج کردن پول(بعد از ازدواج) و سه راه گذراندن اوقاتتان را بنویسید آنها چه خواهند بود؟ در زیر لیستی برای طرفین ازدواج قرار داده شده است با شروع کردن از مهمترین چیزها لیست مربوط به خود را کامل کنید.
اولویتهای شما در زندگی میزان وابستگیتان را به مردم تعیین میکند. یکی از مهمترین کارهای ازدواج عوض کردن وابستگی شما از خانوادهای که در آن رشد کردهاید به خانواده جدیدی که با همسرتان میسازید است. این تغییر میتواند همانقدر برای شما سخت باشد که برای خانوادهتان، ولی به هر حال ضروری است و شما و همسرتان باید واحد خانوادگی خود را توسعه دهید.
همچنین اولویتهای شما تعیین کننده مسیرها و اهدافی است که احساس میکنید در زندگی باید به آنها برسید.این مسیری است که شما انتخاب کردهاید تا شما را به جایی که میخواهید برساند.
افراد مهم در زندگی همسر افراد مهم در زندگی شوهر
راههای خرج کردن پول در زندگی همسر راههای خرج کردن پول در زندگی شوهر
راههای همسر برای گذراندن وقت راههای شوهر برای گذراندن وقت
آیا شما چیزهای مشابهی در زندگی میخواهید؟ اولویتهای شما در طول سالها همچنانکه رشد میکنید تغییر خواهد کرد. و اگر شما دو نفر، خوب ارتباط برقرار کنید متوجه میشوید اولویتهایتان در حال رشد و تغییر در مسیر هماهنگی با همدیگر است .
ارتباط
«من ارتباط را چتر فراگیری دیدم که همه بشریت را تحت پوشش و تأثیر خود قرار میدهد . وقتی فردی به زمین قدم میگذارد، ارتباط مهمترین عاملی است که نوع رابطه او را با دیگران و آنچه را که در جهان پیرامونش برای او اتفاق میافتد تعیین میکند . »
ویرجینیا استیر
ارتباط خوب هنر ارسال و دریافت پیام است . ما همواره در حال ارسال و دریافت پیام با یکدیگر هستیم . حتی وقتی که نه صحبت میکنیم و نه مینویسیم، در حال فرستادن پیامی از طریق حرکات بدن یا چشمهایمان و حتی با نگفتن یا انجام ندادنمان هستیم .
یکی از بزرگترین مشکلاتی که زوجهای جوان (و حتی گاهی اوقات زوجهای قدیمی) با آن دست به گریبانند، ارتباط است . این راهی دو طرفه است که هم به گیرنده و هم فرستنده نیاز دارد . مشکل وقتی است که فقط یکی از اینها هست یا بدتر، هیچکدام نیست .
شما از دو خانواده متفاوت آمدهاید . شما روشهای متفاوتی را برای ارتباط برقرار کردن با دیگران آموختهاید . بعضی افراد از خانوادههایی هستند که بلند صحبت کردن و یا حتی فریاد زدن در طول مشاجرات لفظی طبیعی است، در حالی که دیگران از چنین رفتاری وحشت دارند زیرا از خانوادهای ساکت و آرام آمدهاند . مهمترین عامل در یک ازدواج خوب ارتباط خوب است . در حالی که امور مالی، جنسی یا چیزهای دیگر ممکن است موضوع مشاجرات لفظی، نارضایتی از ازدواج و یا حتی جدایی شوند، ناتوانی زوجین در ارتباط برقرار کردن و یافتن راه حل ریشه مشکلات است . بنابراین باید پیغام درستی را برسانید .
برای داشتن یک زندگی خانوادگی شاد و پایدار مهمترین چیز اختصاص دادن زمان مفید به همسراست .تقریبا اغلب مشاهده میشود که یکی از طرفین این احساس را دارد که دیگر برای همسرش مهم نیست . اکنون زمان آن رسیده است که زمانی را یرای شریک شدن با یکدیگر کنار بگذاریم (لحظاتی با ارزش را ) و در چیزهایی که جدا از هم برایمان اتفاق افتاده است در طی ارتباطی خوب شریک شویم .
همیشه به خاطر داشته باشید که شریک شما چیزها را متفاوت از شما میبیند، متفاوت یعنی نه لزوما «غلط» یا «بد» بلکه فقط متفاوت و شما باید به اعتقادات دیگران احترام بگذارید . گوش دادن کلید فهمیدن است و عشق کلید حوصله .
در مجموعه سؤالاتی که فراهم کردهام از شما خواستهام که عبارات را بخوانید و سپس سریع پاسخ دهید «درست» یا «غلط» اولین پاسخ شما باید جوابتان باشد . هرکدام از شما باید جداگانه به سؤالات پاسخ دهید و سپس بعد از تکمیل مقایسه کنید .
20 سؤال اول درباره خانواده شما است:
1. سختترین موضوعی که میشود در خانواده ما درباره آن صحبت کرد سکس است .
2. در خانوده من وقتی والدینم عصبانی میشوند ممکن است به هم صدمه بزنند .
3. من در خانواده معمولا جمله «دوستت دارم» را میشنوم که میان افراد خانواده گفته میشود.
4. در خانواده من احساسات هر فرد مهم است و ما تشویق میشویم درباره آنها صحبت کنیم .
5. پدر من ممکن است چیزی بگوید و متفاوت عمل کند .
6. در خانواده من فریاد زدن یکی از راههای به دست آوردن چیزی است که میخواهیم .
7. در خانواده من بحث و جدل و دعوا زیاد است .
8. والدین من به حرفهایم گوش میدهند و سعی میکنند مرا بفهمند .
9. مادر من مسؤول خانه است و چیزی که میگوید قانون است .
10. پدر من حرف آخر را در همه موضوعها میزند .
11. در خانواده من احترام گذاشتن به حقوق و عقاید دیگران مهم است .
12. در خانواده من خدا و مسیح(ع) مرکز همه چیز است .
13. والدین من ممکن است ساعتها در حالی که عصبانی هستند صحبت نکنند .
14. در خانواده من افراد تشویق میشوند که آزادانه صحبت کنند .
15. صداقت و هماهنگی مهمترین چیزها در زندگی ما است .
16. خانواده من از بازی کزدن با هم لذت میبرند .
17. مادر من همیشه از پدرم تعریف میکند .
18. پدر من همیشه از مادرم تعریف میکند .
19. من زیاد میبینم که پدر و مادرم بعد از جدال، یکدیگر را میبوسند .
20. فریاد زدن در برابر یکدیگر در خانواده من عادی است .
در سؤالات بعدی باید پاسخ دهید که میخواهید چگونه با یکدیگر ارتباط برقرار کنید .
1. خیلی مهم است که تو احساسات مرا بپذیری .
2. من فکر میکنم که ما باید بتوانیم بدون درگیری با یکدیگر مخالفت کنیم .
3. بعضی اوقات من نمیتوانم آنچه را که واقعا فکر میکنم به تو بگویم .
4. من معتقدم که مجادله برای زندگی خانوادگی مضر است .
5. من معتقدم که هردوی مرد و زن باید بتوانند احساسات خود را بیان کنند .
6. من فکر میکنم میتوانم با توجه بشنوم .
7. من فکر میکنم اشکالی ندارد درباره زندگی خانوادگیمان با هرکس میخواهم صحبت کنم .
8. بعضی اوقات من به فضا احتیاج دارم تا بتوانم در مورد چیزی که دربارهاش آشفتهام صحبت کنم .
9. برای من مشکل است که در احساساتم شریک شوم .
10. وقتی مشکلی دارم مطمئنم تو آنجا خواهی بود تا به من کمک کنی .
11. بلند فریاد زدن مرا ناراحت میکند و وقتی اتفاق میافتد عقب نشینی میکنم .
12. فکر میکنم مشکل است بدون عصبانی کردن تو از تو انتقاد کنم .
13. بعضی اوقات من نیارمند زمانی برای خودم هستم ولی این به این معنی نیست که تورا دوست ندارم .
14. من فکر میکنم باید بتوانیم حرف همدیگر را قطع کنیم و یکدیگر را بیازاریم .
15. مشکلترین مسأله بین ما برای حرف زدن مذهب است .
16. من فکر میکنم تو مرتبا حرف مرا قطع میکنی .
17. من علاقهمند به میانهروی برای حفظ صلح در روابطمان هستم .
18. من دوست دارم درست قبل از زمان خواب درباره موضوعات مهم صحبت کنیم .
19. گاهی اوقات ممکن است من خیلی زورگو و یکدنده باشم .
20. عدم توافق در خانواده میتواند عادی باشد به شرطی که افراد منصفانه بحث کنند و به تحلیل آن بپردازند .
21. برای من خیلی مهم است که بدانم تو چه احساس میکنی یا چگونه فکر میکنی .
22. من خیلی نسبت به انتقاد کردن حساسم .
23. من معتقدم که برای تو خیلی مهم است که همیشه راستگو باشی .
24. من وقتی عصبانی هستم و تو میپزسی اشکال کجاست جواب خواهم داد: هیچی .
25. من فکر میکنم مرد باید رئیس خانه باشد .
26. برای من خیلی مشکل است وقتی تصمیمی گرفتهام آن را عوض کنم .
27. من فکر میکنم اشکالی ندارد اسراری را از هم مخفی کنیم .
28. من معتقدم که تو همیشه حرف مرا قطع میکنی و سعی میکنی بر من فرمان برانی .
29. من فکر میکنم اگر نتوانی راه خود را بروی عصبانیت را به من ابراز خواهی کرد .
30. وقتی به من اجازه میدهی به تو کمک کنم به تو احساس نزدیکی میکنم .
حال که به هر دو بخش سؤالات ارتباط پاسخ دادهاید وقت آن است که مقایسه کنید . وقت آن نیست که اشکالات یکدیگر را بگیرید بلکه وقت آن است که ببینید چه وجوه اشتراکی دارید و نقاط قوتی را که میتوانید بسازید پیدا کنید .
پیمان نامه ارتباط
ازدواج نوع خاصی از رابطه است، میثاقی دائمی است که باید در آن صادق، راستگو و بیآلایش باشید .
اول نام خود را در جای خالی روبروی مسؤولیتها یی که میپذیرید قرار دهید . البته شما میتوانید هر نوع تغییری که میخواهید به آنها بدهید تا با روابط شخصیتان هماهنگ شود .
من میفهمم که ارتباط کلید ازدواج موفق است، بنابراین با مسؤولیتهای زیر موافقت میکنم:
1. من میفهمم که ارتباط کلید فهمیدن است وموافقت میکنم که تا حد ممکن شفاف و بیآلایش باشم .
2. من موافقت میکنم که زمان خاص مسترکی را برای همراهی با همسرم بیابم تا توجهم را تنها متوجه او کنم .
3. وقتی چیز مهمی برای بحث کردن وجود دارد، من موافقت میکنم که تلویزیون و دیگر عوامل حواسپرتی را خاموش کنم و تمام توجهم را به همسرم اختصاص دهم .
4. من موافقت میکنم که در افکارم بیآلایش و صادقانه با همسرم شریک شوم و برای او این امکان را فراهم کنم که در افکارش بیآلایش و صادقانه با من شریک شود .
5. من موافقت میکنم که در احساساتم بیآلایش و صادقانه با همسرم شریک شوم .
6. من موافقت می کنم که شنونده متوجهی باشم .
7. من موافقت میکنم که هیچگاه نام روی همسرم نگذارم ، او را آزار ندهم و به او نگویم دوستت ندارم .
8. من موافقم که عدم توافق در بعضی موارد اشکالی ندارد .
9. من موافقت میکنم نسبت به آنچه می گویم و انجام میدهم مسؤولیت پذیر باشم .
10. من موافقت میکنم که هیچگاه برا یتو صحبت نکنم مگر اینکه با تو مشورت کرده باشم .
11. من موافقت می کنم که در برابر تو صادق باشم .
12. من موافقت میکنم که در هر روز زندگیت تو را در آغوش بگیرم .
13. من موافقت میکنم که در هر سالگرد ازدواجمان زمانی را با تو بگذرانم .
14. من موافقت میکنم اگر به هر دلیلی روبط ما با مشکل جدی مواجه شد همراه با تو برای گرفتن کمک حرفهای مراجعه کنم .
من با این پیماننامه ارتباط موافقت میکنم زیرا تو را دوست دارم و به تو احترام میگذارم و فقط بهترین راه برای خودمان در زندگی زناشویی میخواهم .
امضا
من با این پیماننامه ارتباط موافقت میکنم زیرا تو را دوست دارم و به تو احترام میگذارم و فقط بهترین راه برای خودمان در زندگی زناشویی میخواهم .
امضا
چه کسی چه کار کند؟
این بخش به این موضوع که «چه کسی چه کار کند؟» میپردازد . به این موضوع میپردازد که به نظر شما چگونه مسؤولیتهای زندگی تقسیم میشوند . حتی این کارهای کوچک هم مهم است . به یکدیگر اجازه دهید که بدانید چه کارهایی از دیگری انتظار دارید که انجام بدهد . بعد از جواب دادن به این سؤالات و مقایسه جوابها باید به دلایل بپردازید و سپس تصمیم بگیرید که چه کسی چه کار کند . کلید سوالات این خواهد بود هِِ:همسر، ش: شوهر، هر: هردو، هیچ: هیچکدام .
1. خرید خواروبار .
2. نگهداری از فرزندان وقتی مریضند .
3. انتخاب بیمه .
4. انتخاب برنامه تلویزیونی .
5. مرتب کردن باغچه .
6. کمک به بچهها در تکالیف مدرسه .
7. تعمیر وسائل خانه .
8. رئیس است .
9. انجام در آغوش گرفتن د رخانواده(؟)
10. انتخاب کلیسا .
11. بیرون گذاشتن زبالهها .
12. آماده کردن رختخوابها .
13. انتخاب خانه .
14. انجام فعالیتهای اجتماعی .
15. اتو کردن .
16. انتخاب محل مسافرت .
17. کار برای درآمد خانه .
18. جارو کردن خانه .
19. سالم نگهداشتن ماشینها .
20. شستن ماشینها .
21. چیدن اساسیه منزل .
22. خریدن لباس .
23. غذا پختن .
24. لباس خریدن.
25. انتخاب فعالیتی برای سرگرمی .
26. تنظیم بودجه و پرداخت صورتحسابها .
گرایشهای مذهبی
وقتی شما خدا را وارد روابط خود میکنید میثاقی خواهید داشت که به راحتی متزلزل نمیشود و به آسانی نمیشکند.
در کتاب مقدس، مسیح(ع) گفته است که روابط او با مردمش مثل ازدواج است . این نوعی خاص از رابطه، یک میثاق، یا در حقیقت نوعی وحدت است.این وحدت و همسانی وقتی شکل میگیرد که شما اعتقادات مشترکی داشته باشید . اینها پایه رابطه زناشویی شما است . با استفاده از این پایه شما نحوه ارتباط با یکدیگر، استانداردهای اخلاقی، ارزشها و اخلاقیات خود را تعیین میکنید .
شما دو نفر تا چه اندازه در اعتقادات مذهبی هماهنگ هستید ؟ خدا را چگونه میبینید ؟ خدا کیست ؟ آیا عیسی مسیح(ع) منجی شما است ؟ و معنی آن در نظر شما چیست ؟
آیا شما دو نفری به کلیسا میروید ؟ کدام کلیسا ؟ معمولا کی ؟ د رکلیسا چگونه هستید ؟ یا در غسل تعمید ؟ به نظر شما یک فرد در چه زمانی باید غسل تعمید داده شود، در کودکی که نمیدانید چه قولهایی به شما و از طرف شما داده می شود، یا در سنین بلوغ که خودتان تصمیم میگیرید و قول میدهید، و چگونه، با لمس کردن یا تعمید واقعی ؟
اینها تنها چند سؤال بود که به جنبههای مهم شما در زندگی مسیحی میپرداخت . تفاوتهای ابتدایی شما در اعتقادات مذهبی چگونه بر روابط شما و روابطتان با خانوادهتان تأثیر میگذارد ؟ آموختههای مذهبی و عقاید مذهبی شما میتواند آنقدر متفاوت باشد که فهم یک زوج ا زخدا و زندگی، و بنا براین هماهنگیشان تحت تأپیر قرار بگیرد . و این تفاوتهای اعتقادی میتواند تمام زندگی خانوادگی شما را شامل شود .
در زیر مجموعه سؤالات دیگری است که به شما کمک میکند که بفهمید چه مشترکاتی در اعتقادات دارید و چگونه از عهده تفاوتهایتان بر آیید. البته بهترین حالت این است که هردوی شما به فهم درستی از خدا برسید . هرکدام از شما بهتر است که جداگانه به سؤالات پاسخ دهبد و سپس برای مقایسه و مباحثه گرد هم آیید .
1. خانواده من فعالانه در تدریس و رهبری کلیسیا شرکت دارند.
2. خانواده من معتقدند بلافاصله پس از اینکه شما مسیح(ع) را به عنوان آقا و منجی پذیرفتبد باید غسل تعمید داده شوید .
3. والدین ما هر شب فبل از خواب برایمان دعا میکنند .
4. خانواده من معتقدند که کتاب مقدس تنها معنی درست خدا است .
5. خانواده من فقط در هنگام غذا دعا میخوانند .
6. خانواده من رفتن به کلیسا در یکشنبه را مهم میدانند .
7. خانواده من ازدواج را دائمی میدانند .
8. خانواده من فرزند را هدیهای ارزشمند از جانب خدا میدانند .
9. خانواده من فرو رفتن در آب را تنها شکل غسل تعمید میدانند .
10. خانواده من مرا مجبور میکنند به کلیسا بروم چه خواسته باشم یا نه .
11. خانواده من معتقدند خدا و مسیح باید مرکز زندگی فرد و خانواده باشند .
12. خانواده من در زمانهایی غیر از زمان غذا با هم دعا میخوانند .
13. خانواده من در مطالعه کتاب مقدس شرکت میکنند .
14. من معتقدم که والدینم میسحی هستند: آنها عیسی مسیح را به عنوان آقا و منجی خود میدانند .
15. من معتقدم که عیسی مسیح(ع) پسر خدا است .
16. والدین من معتقدند که بهشتی برای راستگویان وجود دارد که بعد از مرگ به آن میروند و جهنمی سوزان که بدکاران بعد از مرگ به آن میروند .
17. والدین من اعتقادات مذهبی قوی دارند .
18. والدین من معتقدند که عیسی(ع) از یک دختر باکره متولد شده است .
19. والدین من به دعا کردن برای مردگان اعتقاد دارند .
20. والدین من روزهای مقدس خدا را گرامی میدارند .
21. برای من مهم است که اعتقادات مذهبی والدینم را دنبال کنم زیرا به درستی آنها ایمان دارم.
22. من معتقدم که کلیسا فقط یک رئیس دارد و او عیسی مسیح (ع) است .
23. والدین من معتقدند که شما باید در هنگام تولد غسل تعمید داده شوید .
24. من فکر میکنم هر یکشنبه به کلیسا رفتن مهم است .
25. من معتقدم که فقط مردان باید در در کلیسا درس بدهند .
26. من معتقدم چون خدا ما را میبخشد ما هم باید یکدیگر را ببخشیم .
27. من معتقدم که کریسمس و عید پاک علاوه بر جشنهای مذهبی تعطیلاتی غیر مذهبی نیز هستند .
28. من فکر میکنم که دعا خواندن همسران با یکدیگر مهم است .
29. من فکر میکنم که مطالعه کتاب مقدس مهم است .
30. من فکر میکنم که برای ما مهم است که همراه همدیگر به کلیسا برویم .
31. برای من مهم است که همسرم یک مسیحی باشد .
32. من واقعا خود را شخصی زیاد مذهبی نمیدانم .
33. من فکر میکنم ازدواجی که خدا در آن نقش داشته باشد قویتر است .
34. من فکر نمیکنم باید عضو فرقه خاصی باشم تا یک مسیحی خوب شوم .
35. من معتقدم مسیح(ع)، خدا و روحالقدس شبیه هستند و یک تثلیث را ایجاد میکنند .
36. من معتقدم که کلیسا باید رویه حواریون و عیسی مسیح(ع) را که در کتاب مقدس آمده است دنبال کند .
37. من معتقدم که خدا فقط دوست داردکه ما آدم خوبی باشیم .
38. من معتقدم که خیلی مهم است زوجین اعتقادات مذهبی مشابهی داشته باشند .
39. من معتقدم مهم نیست فرد چه مذهبی داشته باشد زیرا همه ما در مسیر مشابهی به سوی خدا میرویم و دنبال کردن خدا در هرمسیری، مهم است .
40. من فکر میکنم مذهب زمینهای است که باید بیشتر درباره آن بحث کنیم .
اهمیتهای پول
یکی دیگر از زمینههایی که باعث مشکلات زیادی در ازدواجها میشود پول است – خیلی زیاد است، خیلی کم است، چگونه خرج شود و چه کسی آن را خرج کند، احساس ما درباره آن چیست؟ چهقدر مهم است ؟ طرز برخورد شما با پول به تعالیم مذهبی و مبدأ خانوادگیتان بستگی دارد . میثافهای جدید مسأله پول را بیشتر از دیگر مسائل – به استثنای فرمانروایی خدا – مورد بحث قرار میدهد . پیام کتاب مقدس درباره مسائل مالی شفاف است . ما باید به مردم عشق بورزیم و از اشیاء استفاده کنیم نه اینکه به اشیاء عشق بورزیم و از مردم استفاده کنیم . کتاب مقدس به ما میاموزد که باید مباشران خوبی برای پولمان باشیم و آن را خردمندانه خرج کنیم . ما نباید اشیاء را بیش از ارتباطها بیاندوزیم زیرا دل ما جایی است که اندوختههایمان باشد . بزرگترین گنجینهای که شما میتوانید داشته باشید رابطهتان با خدا و همراهی است که انتخاب کردهاید.
شبیه همه دیگر زمینهها در رابطه زناشویی، ارتباط شما در زمینههای مالی اساسی است . پول چیزی جز وسیلهای برای مبادله نیست اما استفاده از آن باعث پیچیدگیهای احساسی زیادی مثل عشق، قدرت، روابط خانوادگی و ثروت شخصی میشود . برای برخی افراد کنترل کردن پول در خانواده به معنی قدرت داشتن او در خانواده است، پول برای شما به چه معنا است؟
بسیاری از ما چیزهای کمی درباره مدیریت پول آموختهایم . اما بسیاری از مشکلات مالی ما با شناخت از آموختههای کتاب مقدس درباره مدیریت پول قابل جلوگیری است . به خدا اجازه دهید که استانداردهای زندگی شما را در زمینه عشق و روش استفاده از پول تعیین کند . طرحی ساده و انعطاف پذیر برای برنامههای مالی خود بریزید تا به کمک آن به اهداف و اولویتهایی که با همدیگر تعیین کردهاید برسید . به خاطر داشته باشید که این طرحی مشترک است .
روش سادهای برای ثبت محلهای خرج درآمد ابداع کنید . با یکدیگر طوری ارتباط برقرار کنید که احساس کنید با هم دارید برای یک هدف مشترک کار میکنید، ارتباط برقرار کردن اساسی است . تصمیم بگیرید که چگونه از کارتهای اعتباری استفاده خواهید کرد . حدها را تعیین کنید و یک فرد بد استفاده کننده از کارتهای اعتباری نباشید . به طور شفاف بودجهتان را بین اهداف، اولویتها و ایجاد تغییر در خانواده تقسیم کنید .
مجموعه سؤالات زیر به شما کمک میکند که از احساسات و اولویتهای یکدیگر در مورد پول آگاه شوید .
1. من فکر میکنم اعلام کردن ورشکستگی اشکالی ندارد .
2. به نظر من مهم است که برنامهای یرای هزینهها داشته و سعی کنیم آن را رعایت نماییم .
3. من دقیقا میدانم که چه داراییهایی را باید بخرم .
4. من معتقدم که باید روزنامه و دیگر چیزها را بازیافت کنیم .
5. به نظر من مهم است که همسر، اعتباری به نام خودش داشته باشد .
6. کارتهای اعتباری باید هرماه تسویه حساب شوند .
7. همه پول ما باید یک جا جمع شود و مشترکا خرج گردد .
8. به نظر من مهم است که ما حسابهای بانکی شخصی داشته باشیم .
9. به نظر من ما باید لیستی مرتب از خواستههایمان داشته باشیم .
10. مسافرت از پس انداز کردن پول مهمتر است .
11. من برای خریدن خانه حاضرم قرض کنم .
12. من فکر میکنم باید کسی باشم که پول را کنترل میکند .
13. من همه حسابهایم را تا ریال آخر تسویه میکنم .
14. من فکر میکنم پسانداز کردن برای آینده مهم است .
15. به نظر من قمار اشکال ندارد .
16. برای من مهم است که پولی داشته باشم که برای خرج آن لازم نباشد به تو حساب پس بدهم .
17. من از دوستانم پول قرض نمیکنم .
18. مردان همیشه باید درآمدی بیشتر از زنان داشته باشند .
19. مرتب پول خواستن از تو، مرا ناراحت میکند .
20. من فکر میکنم باید بتوانم به دوست یا خویشاوندی پول قرض بدهم بدون اینکه از تو سؤال کنم .
21. وقتی ما به اندازه کافی پول برای رفع نیازهایمان داریم با تو بودن برای من از به دست آوردن پول بیشتر مهمتر است .
22. به نظر من مهم است که حداقل ده درصد درآمدمان را به کلیسا هدیه کنیم .
23. به نظر من مردان نقش اصلی را در برآورده کردن نیازهای خانواده دارند .
24. من میخواهم حداقل هر هفته یک بار در رستوران غذا بخورم .
25. من میخواهم که ما همیشه مطابق آخرین مدی باشیم که میتوانیم به دست آوریم .
26. من فکر میکنم در صورت نیاز، ما باید به والدینمان در سنین بالا کمک کنیم .
27. من فکر میکنم تمام سرمایهگذاریهای خانواده را باید شوهر انجام دهد .
روابط جنسی
لمس کردن یا در آغوش گرفتن چیزهایی نیستند که شما باید انجام بدهید آنها کارهایی هستند که باید انجام بدهید تا عشقتان را به یکدیگر نشان دهید . با توجه به اینکه ما میدانیم که روابط خوب برای ازدواج خوب لازم است، چیزی که به نظر میرسد حداقل زمینه ارتباط ما باشد روابط جنسی ما است .
هیچ کس چه زن و چه مرد نمیتواند ذهنها را بخواند . برای برآورده کردن نیازهای یکدیگر هر کدام از شما باید بتوانید خود را راحت و صادقانه در تمام زمینههای ارتباطتان توضیح دهید .
سالها جامعه ما سکس را چیزی فرض میکرده که نباید درباره آن صحبت شود . اگر از سکس صحبت میشده همیشه د رحالتی همراه با خجالت، فکاهی یا خشن بوده است، یا به عنوان یک وظیفه از آن صحبت شده، چیزی فقط مجبورید که آن را انجام دهید.
ارتباط جنسی شما چیزی فراتر از آمیزش ساده است آمیزش بدون آزادی برای مشارکت و بدون لذت بردن هنوز رابطه جنسی نیست . آنگاه است که یک وظیفه میِشود .
مهم است که بدانید خدا دیدگاه بسیار رفیعی درمورد تمایلات جنسی ما دارد . این را کتاب مقدس میآموزد . در فصل اول کتاب پیدایش، خداوند زن و مرد را برای همدیگر خلق کرد و ظرفیت عاشق و معشوق شدن را در آنها ایجاد کرد . خداوند روابط جنسی ما را متبرک کرده است .
بنابراین نیازهایتان را بفمید، چه چیزی شما را خوشحال و راضی میکند . درباره حالات و تکرارها و اینکه کجا باید لمس شود و کجا نه صحبت کنید . به همدیگر این آزادی را بدهید که خود را توضیح دهید . از تفاوتها لذت ببرید . نیازهای همسر شما بیان مناسب بودن یا نبودن شما نیست . وقتی شما نیازهای او را پذیرفتید شما آنطور که همسرتان میخواهد با او ارتباط برقرار میکنید . مهم است که بدانید اگر شما به روابط جنسی علاقهمند هستید نباید از آن به عنوان حربه یا جایزه استفاده کنید .
کلید کسب رضایت جنسی گذراندن زمانی برای ارتباط برقرار کردن در طول عشقبازی است . این روندی مرحله به مرحله و با نشانه است .
آمادگی راهنمایی کردن و راهنمای شدن به سمت کسب خشنودی بخشی از این روند است، مهمترین راز در خشنودی جنسی خشنود کردن شریکتان است . اگر همراهتان را خشنود کنید او نیز شما را خشنود میکند . اگر هردوی شما چنین چیزی را در ذهن داشته باشید آنگاه همه چیز خوب پیش میرود . شما میفهمید که چه باید بکنید و چه نباید،ا چه کاری خوشایند است و چه کاری نیست .
مجددا در زیر لیستی از عبارات است که برای شما درست یا غلط است . آنها را تنها، جواب بدهید و سپس برای مقایسه گرد هم آیید . به یاد داشته باشید الآن زمان خجالت کشیدن یا تهمت زدن نیست . اکنون زمان ارتباط برقرا کردن با یکدیگر از طریق عشق است .
1. در ازدواج ما، زن همیشه باید آماده برآورده کردن نیازهای جنسی همسرش باشد .
2. اگر من در طول ارتباط جنسی کاری کردم که ناخوشایند بود از همسرم انتظار دارم که به من بگوید .
3. من میخواهم که همسرم را خوشحال کنم بنابراین بیآلایش و صادقانه صحبت میکنم .
4. به نظر من مهم است که بدنمان تمیز باشد .
5. من فکر میکنم بعضی فعالیتهای جنسی ناپذیرفتنی است .
6. من اعتقاد دارم که بیشتر دانستن درباره نیازهای جنسی همسرم در غنی کردن ارتباط جنسیمان پس از ازدواج مؤثر است .
7. من معتقدم ما باید ارتباط برقرار کنیم پس باید بدانیم که چه چیزی برایمان خوشایند و چه چیزی ناخوشایند است .
8. من مثل یک بچه از نظر جنسی دست نخوردهام .
9. به نظر من مهم است بعد از یک روز جدایی همدیگر را عاشقانه ملاقات کنیم .
10. من اندکی از سکس میترسم .
11. به نظر من برای زن اشکالی ندارد که مرد را در مسیری که او را خوشنود میکند هدایت نماید .
12. به نظر من روابط جنسی خارج از ازدواج در حالی که همسرم آنها را نمیداند اشکالی ندارد.
13. من معتقدم اگر همسرم از کارهای جنسیی که من انجام میدهم راضی نباشد به هر حال میتوانم آنها را ادامه دهم .
14. من معتقدم که کتابها و فیلمهای شهوتانگیز برای زندگی زناشویی سالم، مضر است .
15. من از اظهار علاقه (جنسی) در جمع لذت میبرم .
16. من باید وزن کم کنم .
17. برای زنان اشکال ندارد که فعالیت جنسی را آغاز کنند .
18. من از بوسیدن و در آغوش گرفتن عاشقانه لذت میبرم .
19. مردان درباره اینکه چگونه همسرشان را خوشنود کنند بیشتر از زنان میدانند .
20. من معتقدم این وظیفه مرد است که فعالیت جنسی را کنترل کند .
21. من دوست دارم که گاهی اوقات بدون انجام آمیزش، رابطه داشته باشم .
22. من وقتی برهنه هستم خجالت میکشم .
23. من تظاهر به ارگاسم (برانگیختگی جنسی ) خواهم کرد .
24. من درباره اینکه واقعا چگونه همسرم را از نظر جنسی خوشنود کنم گیج هستم .
25. من مبتذل صحبت کردن را در طول سکس دوست دارم .
26. سکس فقط باید در حالاتی مورد تأیید مذهب صورت پذیرد .
27. من اگر از نظر جنسی خوشنود نشوم آن را ابراز نخواهم کرد .
امیدوارم این مقاله به شما در داشتن ازدواجی محکم و صادقانه کمک کند. البته سؤالات بسیار زیاد دیگری هم هست که قبل و بعد از ازدواج برای شما ایجاد میشود. اگرچه اگر به یاد داشته باشید که ارتباط مسأله کلیدی است همه چیز به خوبی پیش خواهد رفت.
شریک زندگی خود را چگونه انتخاب کنید.
ازدواج یکی از مهمترین حوادثی است که در زندگی هر انسان رخ میدهد. لذا دارای اهمیتی در خور توجه است. نظر به اهمیت ازدواج و تشکیل خانواده و تأثیر آن در تداوم و استحکام خانواده، تربیت فرزندان، داشتن زندگی سالم توام با رضایت و خوشبختی و احساس موفقیت ضرورت دارد، دختران و پسران هنگام ازدواج ازخدمات مشاورهای مناسبی بهرهمند شوند و از این طریق با اهداف وظایف، و حقوق یکدیگر به خوبی آشنا شوند.
متأسفانه در جامعه ما در برخی موارد دختران و پسران بدون مطالعه و آگاهی کافی با برخورداری از احساس و ذوق منهای دقت در ابعاد گوناگون اخلاقی، جسمی و روانی با یکدیگر ازدواج میکنند.
پس از ازدواج نیز به دلایل عدم آگاهی، به این مشکلات دامن میزنند. در اینجا توجه شما جوانان عزیز را به نکاتی چند جهت انتخاب همسر جلب میکنیم.
1)نسبت به کل ماجرا واقعبین باشید. تابع احساسات نگردید و به شکل منطقی جوانب کار را بسنجید. در تداوم یک ازدواج دوستداشتن و عشق اگر چه شرط لازم است ولی کافی نیست. پس به سایر مسایل مهم نیز بپردازید. رویایی نیندیشید.
2) درباره دلیل تمایل طرف مقابل به ازدواج با خودتان تحقیق به عمل آورید. اگر این تمایل بنا به مصالحی از قبیل پول و ثروت، شهرت، خروج از کشور و غیره است از آن صرف نظر کنید.
3) شریک احتمالی زندگی خود را بشناسید.در چارچوب آنچه در دین و فرهنگ مجاز میباشد، قبل از تصمیمگیری برای ازدواج شریک احتمالی زندگی خود را بیشتر بشناسید. این شناخت یا به واسطه رفت و آمد و پرسشهای مستقیم حاصل میگردد و یا از طریق دیگر آشنایان. توجه داشته باشید دوستان فرد گاه برخی حقایق را پنهان میکنند.
پس شاید بهتر باشد در بعضی مواقع بطور غیرمستقیم به پاسخ برسید در مجموعه شما بایستی در مورد خلق و خو، افکار، عقاید، خواستهها، عادات، دیدگاهها، حساسیتها، نوع برخوردها، توانائیهای ارتباطی و . شناخت پیدا کنید. طرز برخورد فرد را در موقعیتهای بحرانی و در برابر مادیات بشناسید.
4) اعتقادات و باورهای مذهبی طرف مقابل را جویا شوید. عقاید و باورهای همسر احتمالی خود را در مورد آئین و مذهب جویا شوید و ببینید که آیا برداشت شما از دین سازگار است یا خیر. چرا که اگر نقطه نظرات این فرد برای شما قابل قبول نباشد احتمال وقوع مشکلات شدیدی پیشبینی میشود.مگر آنکه در این زمینه انعطافپذیر باشید و بتوانید خود را در چارچوب نظرات او قرارداده و شیوه زندگی او را بپذیرید. پس به طرف مقابل اجازه دهید به طور وضوح برداشت خود را از مذهب بگوید وانتظارات خود را در مورد شما بعنوان همسر، بیان نماید.
5) برخوردهای همسر احتمالی خود را در موقعیتهای مختلف بررسی کنید. هر چه بیشتر در شرایط متفاوت و متعددی همسر احتمالی خود را ملاقات کرده و مورد مشاهده قرار دهید، نشانههای بیشتری از طرز برخورد او با مردم و موقعیتهای مختلف در خواهید یافت.
6) خواستهها و انتظارات یکدیگر را مورد مطالعه قرار دهید. شما باید بدانید همسر آینده شما چه انتظاراتی از خودش و شما دارد. شما باید در مورد مسایل مهم زندگی به توافق برسید. بطور مثال شما باید بدانید:
? در چه شهر یا کشوری زندگی مشترک خود را آغاز خواهید کرد.
? زندگی خود را با خانواده همسر آغاز خواهید کرد یا بطور مستقل
? زمان بچهدار شدنتان حدوداً چه مدت پس از ازدواج خواهد بود.
? نظر همسر احتمالی شما در مورد شغل و فعالیتهای خارج از منزل چیست.
? نظر همسر احتمالی شما در مورد رابطهها و معاشرت خانوادگی و دوستانه چیست.و ..
درباره خانواده فرد موردنظر تحقیق کنید. خانواده فرد مورد نظر را بیشتر بشناسید. با فرهنگ و
باورهای آنها آشنا شوید رابطه فرد مذکور را با والدین خواهران و برادرانش جویا شوید. بررسی کنید که تعهد وی در قبال این افراد چگونه است ودر آینده چه تعهداتی نسبت به آنها دارد وتأثیر این موضوع بر زندگی شما چگونه خواهد بود نسبت به احساس خانواده در مورد این ازدواج واقف باشید.
8) با خود واقعیتان مشورت کنید به ندای درونی خود گوش فرا دهید. از خود بپرسید آیا این فرد همان کسی است که واقعاً به دنبالش بودهام. آیا میخواهم که این مرد یا زن، پدر یا مادر فرزند من باشد. اگر پاسخ صریحی ندارید دوباره بر روی موضوع تمرکز کنید و سعی کنید پاسخی قاطع برای آن بیابید چرا که ازدواج یکی از بزرگترین و مهمترین مسایل زندگی شما است و آینده فرزندان شما را تحتالشعاع قرار میدهد.
9) دلایل متناسبی برای ازدواجتان پیدا کنید و خود تصمیم گیرنده نهایی باشید. هرگز تحت فشار
برای ازدواج متقاعد نشوید. تنها خوب بودن احساسات اطرافیان در مورد طرف مقابل کافی نیست،قلب و منطق شما نیز باید در این کار رضایت دهد. ضمن احترام به تجربه و عقاید اطرافیان به ویژه والدین و حفظ آداب و رسوم فرهنگی و مذهبی تسلیم فشارهای اطرافیان نشوید.
10) نسبت به سلامت جسمانی و روانی طرف مقابل اطمینان حاصل کنید به خاطر بسپارید که سلامت جسمانی و روانی و عدم گرایش به مواد مخدر یکی از فاکتورهای مهم در انتخاب همسر است. بنابراین پیش از تصمیمگیری در مورد ازدواج در مورد نکات مذکور اطمینان حاصل کنید. مسلماً شریکی وابسته به مواد مخدر و دارای بیماری خاص جسمانی، آینده مبهمی را رقم میزند.
11) توجه داشته باشید که با شریک احتمالی زندگی خود در مواردی مانند طبقه اجتماعی، سن، میزان تحصیلات و توانائیهای هوشی تناسب داشته باشید. این موارد را جدی بگیرید.
12) عجله نکنید با توجه به این که بسیاری از ازدواجها به دلیل دستپاچگی و عجله کردن در تصمیمگیری در نهایت به شکست منتهی میشود در تصمیم خود برای قبول یک ازدواج عجله نداشته باشید. حتماً در مورد فردی که میخواهید عمری را با وی سپری کنید، تحقیق کنید. به شناخت برسید و وقت بگذارید صرفاً به دلیل ناامید شدن از ازدواج تن به یک ازدواج نامناسب ندهید و خود را به فهرست قربانیان ازدواج اضافه نکنید.
13)از خداوند کمک و راهنمایی بگیرید:با ایمان و توکل به خدا از او بخواهید تا در انتخاب صحیح
زندگی شما را یاری کرده و مسیر مناسبی را پیش رویتان قرار دهید.چنانچه پس از مطالعه نکات
مذکور هنوز در تصمیمگیری خود دچار تردید هستید میتوانید به مشاورین حاضر در مراکز مشاوره رجوع کرده و با آنها مشورت نمائید.
چگونه هیجانات شدید را کنترل کنیم؟
بیشتر مردم، در زندگیشان هیجانات شدید و غیرقابل کنترل را تجربه کردهاند. در چنین مواقعی، شخص بسیار مایل است شدت خشم، غم و اضطراب و ناامیدی تحت کنترل او باشد. ممکن است شدت هیجانات بر رفتار و طرز برخورد فرد به گونهای تأثیر بگذارد که موجب رنجش و ناراحتی خود و اطرافیانش شود. در چنین لحظاتی چگونه میتوان این هیجانات را تحت کنترل درآورد؟
برای دستیابی به چنین توانایی به نکات زیر باید توجه فرمائید.
1) از چگونگی تنفس خویش آگاه باشید. سعی کنید تنفسی آرام و عمیق داشته باشید. با این عمل ساده به طور طبیعی میتوان ضربات قلب و فعالیت ذهن را آرام کرد. هر نوع انقباضی را در بدنتان به خصوص عضلات، شانهها، گردن و فک را بررسی و تعدیل کنید.
2) سعی کنید بر هیجانات خود مسلط شوید. هنگامی که با دیگران هستید زمان مساعدی برای ابراز هیجانات شدیدتان نیست. بنابراین،از آنها پوزش بخواهید و برای مدتی از آنها دور شوید. به آنها بگویید که احتیاج به زمانی دارید تا بر اعصابتان مسلط شوید و چند لحظه دیگر بر میگردید.
3) حتماً با افرادی دلسوز و مجرب ارتباط داشته باشید و مشکلات خود را با آنها در میان بگذارید. چنین ارتباطی به شما کمک خواهد کرد تا در حس و رفتارتان تعادلی برقرار کنید و احساس تنهایی و انزوا نکنید.
4) روشی دیگر برای کنترل کرن هیجانات، ثبت آنها در دفترچه یادداشت روزانه است. تحقیق جدیدی نشان داده است که چنین روشی، تأثیر قابل ملاحظهای بر افرادی که دچار حوادث شده بودند داشته است.
5) اگر موضوعی برایتان بسیار اهمیت دارد آن را بیپرده با دیگران مطرح کنید اما قبلاً در مورد آن موضوع و موقعیت خود خوب فکر کنید. به یاد داشته باشید 1که تغییر در ارتباطات به مرور زمان رخ میدهد و صحیح نیست که این تغییر براساس اصول غیرمنطقی و یا هیجانات زودگذر باشد.
6) با خودتان مهربان باشید. سعی کنید مرخصی کوتاهی داشته باشید و فعالیتهای مورد علاقه خود را انجام دهید. در این فاصله زمانی، ذهن شما آرامش لازم را باز خواهد یافت. به عنوان مثال مدت کوتاهی در پارک راه بروید یا غذای مورد علاقه خود را درست کنید و یا کتاب مورد علاقه خویش را بخوانید.
7) سعی کنید برای مدت کوتاهی به موضوعی که باعث آشفتگی شما شده است. فکر نکنید. چرا که در چنین شرایطی ذهن قدرت تصمیمگیری صحیح را ندارد. تصور کنید رنج و ناراحتی خود را درون جعبهای داخل کمدتان گذاشتهاید، در زمانی مناسب که آرامش بیشتری دارید این جعبه را از مکان خودبیرون آورید و بطور صحیح راه حلی برای مشکل و ناراحتیتان پیدا کنید.با انجام دادن فعالیتهای فیزیکی از قبیل ورزش کردن کلاس رفتن و یا سخت کار کردن سعی نمائید خود را خسته کنید و توجه و تمرکز خود را به کلاس، ورزش یا کار معطوف سازید.
8) کارهای همیشگی و امور روزمره خود را انجام دهید. بدین گونه زندگی شما تحت کنترل خواهد بود. فراموش نکنید که سرانجام لحظات پر اضطراب و هیجان به پایان خواهد رسید. شما قبلاً این واقعیت را تجربه کردهاید.
9) چنانچه مکرراً دچار احساسات و هیجانات شدید و ناراحتکننده میشوید حتماً با مشاوران مجرب مشورت کنید و یا کتابهای منتشر شده در این زمینه را بخوانید.
چگونه نه بگوئیم
همه شما بارها در موقعیتهایی قرار گرفتهاید که گفتن کلمه نه برایتان دشوار بوده است. برای مثال دوستی میخواسته کتاب خاصی را از شما قرض کند و شما مایل به آن کار نبودهاید. فردی شما را به منزلش دعوت کرده و شما مایل به پذیرفتن دعوت او نبودهاید اگر شما از آن دسته از افرادی هستید که به دفعات در مقابل چنین درخواستهایی تسلیم شده و با آنها موافقت میکنید و دائماً از این بابت احساس نارضایتی دارید ممکن است بخواهید بدانید که چرا هنگامی که نه گفتن راترجیح میدهید، "بله" میگوئید.
این احتمال وجود دارد که شما نگران از دست دادن ارتباطات مؤثر یا نگران وارد آمدن آسیبی به روابط باشید.چه بسا از نه گفتن احساس گناه میکنید چون آموختهاید برای اجتناب از آسیب وارد کردن به احساسات دیگران، از روی خواستههای خود دست بکشید. بدین ترتیب ممکن است احساس کنید با نفی آنها به دلیل خود خواهی و خودمداری، انسان بدی هستید زیرا به شما یاد داده شده که باید فداکار باشید و خود را نادیده انگارید. شما بیش از رضایت خودتان دلواپس و متوجه رضایت دیگران هستید وقتی از شما تقاضایی میشود ممکن است احساس کنید مورد لطف و موهبت قرار گرفتهاید. این امر سبب میشود تا احساس مهم بودن کنید و نگران آن باشید که در صورت مخالفت هرگز چنین تقاضایی از شما نشود اینها نمونههایی از احساسات دست و پا گیری هستند که میتوانند در آزادی عمل شما مداخله کنند.
چه راههای، گفتن کلمه "نه" را آسانتر میسازد؟
اولین کاری که باید انجام داد. تشخیص احساسات دست و پاگیر یا باورهایی است که در سر وجود دارند. برای مثال اگر دوستانتان میخواهند کتابی از شما قرض بگیرند و یا شما را به میهمانی دعوت کنند با گفتن کلمه نه چه نتایج منفی را پیشبینی میکنید؟
به نظر میرسد شما در ابتدا انتظار فاجعه آمیزی از "نه گفتن" تشخیص دادهاید. برای مثال ممکن است به خودتان بگوئید اگر پاسخ منفی بدهم چه بسا دوستم از این که آن کتاب را به او قرض ندادهام از من ناراحت بشود. ولی دوست شما به خاطر این گونه مسایل ناراحت نیست او احتمالاً به خاطر آن که کلمه نه را با صراحت به کار بردهاید، احترام بیشتری برای شما قائل خواهد شد.خود را نادیده انگاشتن سبب تحمیل رفتارهای ناخواستهای است که دیگران از شما میخواهند و این امر سبب میشود آنها نسبت به ابراز درخواست غیرمنطقی خود تشویق شوند . پس از آنکه باورها و اعتقادات خود را به شیوهای منطقی تر مرتب کردید برای گفتن کلمه نه آمادگی پیدا میکنید و از این امر احساس خوبی به شما دست خواهید داد.
قدم بعدی گفتن کلمه "نه" به شیوهای مستقیم به طرف مقابل است به گونهای که قاطعیت در صدا و رفتار موج بزند. برای آسانتر ساختن این مرحله در موقعیتهایی که خطر پایین وجود دارد گفتن پاسخهایی منفی را آغاز کنید به خصوص زمانی که کاملاً مطمئن هستید، که حق گفتن کلمه "نه" را دارید. با این تمرین اطمینان به خود را تمرین خواهید کرد و نیز توانایی گفتن کلمه نه را در موقعیتهای مشکلتر به دست خواهید آورد.
به طور معمول گفتن کلمه نه به برخی از افراد آسانتر از دیگران است احتمالاً این افراد برای شما، دوستان نزدیک غریبهها و خانواده هستند وقوع یک موقعیت را پیشبینی کنید و تمرین کنید که در آن موقعیت چه خواهید گفت. گفتن کلمه نه را به طریقی مستقیم و صریح تمرین نمائید نسبت به کلیه رفتارها خود و لحن کلامتان به هنگام گفتن جمله منفی آگاه باشید.در موقعیتهای مشکلتری که نسبت به ماهیت و چگونگی پاسخ خود مطمئن نیستید با گفتن جملهای "باید دربارهاش فکر کنم" به خود فرصت دهید سپس احساسات خود را بررسی کنید. ببینید چه عقاید و انتظارات نامعقول شما را به گفتن "نه" وا میدارد.
وقتی کلمه "نه" را به کار بردید و طرف مقابل همچنان برخواستهاش اصرار ورزید و اولین کلمه نه شما را نادیده انگاشت باید بر مخالفت خود پافشاری کنید.
تشخیص این امر مهم است که در این جا رفتار خود خواهانه سالم وجود دارد. شما حق دارید کلمه نه را بکار ببرید. از این کار احساس خوبی داشته باشید.
هر قدر به احساس شخصی و خواستههای خود توجه کنید، از گفتن "بله" به دیگران احساس رضایتمندی بیشتری خواهید کرد.