برخی از آقایون واقعاً کم لطف و بی اعتنا هستند. خانمها به شدت نیازمند تشکر و قدردانی بوده و تمایل دارند که طرف مقابل همواره و در همه حال علاقه و محبت خود را به آنها ابراز کند. خانمها به کسی احتیاج دارند که بتوانند از نظر روحی با او ارتباط برقرار کنند. آنها کسی را می خواهند که بتوانند با تمام وجود به او اعتماد کنند؛ به دنبال یافتن مردی هستند که بتوانند با او آزادانه در مورد مشکلات خود صحبت کنند و آمال و آرزوهای آتی خود را مطرح نمایند. اصولاً خانمها موجودات عجیب و مرموزی هستند، اما اگر فقط بخواهید و بتوانید صادقانه نقش یک شریک و همدم عاشق را بازی کنید آنها هم با اخلاص تمام معنای عشق حقیقی را به شما نشان خواهند داد. اگر در پی بدست آوردن عشق حقیقی خود هستید، باید با رفتار و گفتار خود به او اثبات کنید که صمیمانه دوستش می دارید.
مراحل
1- مهربان باشید و در تمام شرایط با او اظهار همدردی کرده و درکش کنید. خانمها عاشق مردهایی هستند که دلسوز و مهربان بوده و قلباً برایشان ارزش و اهمیت قائل باشند. یک خانم تمایل دارد عبارت "چه مرد خوبی!" را دائماً در مورد کسی که با او وارد رابطه شده است، تکرار کند. او دوست دارد که شوهرش هرچند وقت یکبار به او بگوید که تا چه حد برایش مهم است و این امر را در رفتارهایش نیز به او ثابت کند! بی دلیل به او گل، کادو، و کارت هدیه بدهید، به او زنگ بزنید، و یا زمانیکه خانه نیست روی منشی تلفنی پیامی عاشقانه برایش بگذارید!!! به هر حال هر کار کوچکی که فکرش را می کنید انجام دهید تا او متوجه شود که شما برایش اهمیت قائل هستید.
2- به او کادوهایی با فکر قبلی هدیه بدهید. خانم ها عاشق این هستند که طرف مقابل آنها را سورپرایز کند. این هدایا لازم نیست که حتماً گرانقیمت باشند تا او را خوشحال کنند، بلکه فقط کافیست این کار را از صمیم قلب خود انجام دهید. ارزش یک هدیه هیچ ربطی به قیمت آن ندارد بلکه فکری که ورای آن بوده و دلیل خریداری است که آنرا ارزشمند می کند. این هدیه های گاه و بی گاه به خانم نشان می دهد که تنها کسی است که شما در ذهن خود به او فکر می کنید و برایش ارزش و اهمیت قائل هستید.
3- لازم نیست حتماً منتظر رسیدن تولد و یا روز خاص دیگری باشید. بی هیچ دلیل خاصی برایش گل و جواهرات خریداری کنید. حتی اگر در کنار هم نیستید، می توانید از قبل هدیه ی مورد نظر را سفارش دهید تا دقیقاً آنرا در همان تاریخ خاصی که در نظر دارید برایتان ارسال نمایند. بهتر است که بیشتر بر روی جواهرات هزینه کنید، تنها یک جفت گوشواره ساده شادی عمیقی را در قلب او ایجاد می کند. از جمله سایر موارد هم می توان به یک شاخه از گلی که او دوست می دارد و یا یک دست لباس زیبا اشاره کرد. برخی از آقایون تصور می کنند که باید حتماً پولدار باشند تا بتوانند این کارها را انجام دهند، اما اینچنین نیست، تنها کافی است که کمی بیشتر فکر خود را به کار بیندازید. اگر خانمتان شاغل است می توانید یکی از روزهای سال که برایش اهمیت خاصی دارد، هدیه هایتان را به دفتر کارش ارسال نمایید و او را بیش از پیش هیجان زده کنید. با این کار نه تنها او احساس غرور می کند بلکه اطرافیانش هم متوجه می شوند که چقدر خوب با او برخورد شده و نازپرورده بار آمده و این مطلب برای خانم از اهمیت بالایی برخوردار می باشد.
4- هیچ موقع روز تولد، سال نو، ولنتاین، روز مادر و ... را فراموش نکنید. همه دوستانش در این روز هدایای کوچک محبت آمیزی را دریافت می کنند. خانم ها همسر خود را در این موارد با دیگران مقایسه می کنند تا ببینند او تا چه حد به آنها اهمیت می دهد. اگر می خواهید همچنان شاهزاده ی رویاهای همسرتان باقی بمانید بهتر است هدیه ی ویژه ای را برای او در نظر بگیرید. به هر حال یک چیز کوچک هم خیلی بهتر از هیچ چیز است.
5- مودب باشید و از او تمجید کنید. خانم ها دوست دارند شما از واژه های "لطفاً" ، "ببخشید"، "قول می دهم" و "متشکرم" استفاده نمایید. از او بپرسید که روز خود را چگونه گذرانده؛ به او بگویید که زیبا، قشنگ، و با نمک است، و چه چشم های زیبا و نافذی دارد. به او بگویید که برایتان فوق العاده ترین فرد دنیاست. از او به خاطر تمام کارهایی که برایتان انجام می دهد تشکر کنید. علاوه بر این به او بگویید که جز جنبه ی فیزیکی و جسمانی خصوصیات پیچیده ی زیادی در وجودش نهفته است که کشف همه ی آنها مدت زیادی به طول می انجامد.
6- شنونده خوبی باشید. برای افکار و عقاید او ارزش قائل باشید. نقاط قوت و افکار ناب او را تشخیص دهید. حتی اگر در برخی از موارد با او هم عقیده نیستید، نکات مثبتی را در نظریاتش پیدا کرده و به او یادآوری کنید. این مسئله ضروری است که او احساس کند در مقابل شما یک انسان کامل است. هیچ موقع او را خرد نکنید حتی به شوخی! مسئله ای منحصر بفردی که تا کنون هیچ کس به او نگفته است را پیدا کرده و به خاطر آن ستایشش کنید.
7- هنگامیکه در جایی هستید که نمی توانید آشکارا ابراز علاقه کنید، به او نگاه کرده و لبخند گرمی نثارش کنید. دست هایش را همیشه در دست بگیرید و تا آنجاییکه می توانید نزدیکش باشید. زمانیکه افراد دیگری هم اطراف شما هستند، می توانید بوسه ای بر پیشانی و یا دستش بزنید تا هم در انظار از او قدردانی کرده باشید و هم به نوعی عشق و محبت خود را به او ابراز نموده باشید. مثل یک نجیب زاده با او برخورد کنید. همیشه درها را برایش باز کنید، شاید بعضی ها بگویند که این کارها قدیمی شده است، اما این امر نشانی از احترام است و ادب و احترام هم چیزی نیست که رنگ کهنگی به خود بگیرد. این امر به عنوان نوعی نزاکت عمومی قلمداد می شود. لازم به ذکر است که این کار را نباید فقط به مجامع عمومی محدود کنید. در مواقعی که خودتان دو نفر هم هستید، همیشه اجازه دهید او اول وارد شود، چرا که او یک "خانم" است. در خرید خانه به او کمک کنید. در خرید لباس همراهی اش کنید، این کار سبب می شود یک ایده از لباس هایی که او دوست دارد هم بگیرید. مطمئن باشید که این تجربه بعدها به شما کمک خواهد کرد.
8- سعی کنید به بهترین نحو با او صحبت کنید. به حرف هایش گوش دهید، منظورش را درک کنید، در حین مکالمه با او ارتباط چشمی برقرار کنید تا متوجه شود که کل توجهتان را به او معطوف کرده اید. به او اظهار علاقه کنید و خودتان را مشتاق نشان دهید. از سوی دیگر برخورد بازی با او داشته باشید. اعتقادات، نظریات، و برنامه ریزی های خود را با او در میان بگذارید، می توانید او را از کلیه ی مشکلات و مسائل خود با خبر کنید. وقتیکه او مشکلات خود را با شما در میان می گذارد، سعی کنید تا آنجا که می توانید صحبت هایش را قطع نکنید، نظریات مختلف در مورد راه حل های مختلف را با او در میان بگذارید، اما اگر خودش مسیر دیگری را انتخاب کرد ایرادی به او نگیرید و باز هم او را همراهی کنید.
9- در مورد او با دوستانتان خودتان و دوستان خودش با افتخار صحبت کنید و نشان دهید از اینکه با او هستید به خود می بالید. این کار به ویژه زمانیکه ارتباط در حال پیشروی به سمت جلوست اهمیت بیشتری پیدا می کند. او نیاز دارد که بداند شما دوستش می دارید و دوستان و اطرافیان نیز از این امر مطلع گردند.
10- زمانیکه در حال تعریف و تمجید از او هستید مستقیماً به چشم هایش نگاه کنید.
11- رویدادهای خاص مانند تولد، سالگردهای مهم، روز عشاق، و غیره را به خاطر داشته باشید و در عین حال توجه داشته باشید که شما باید در تمام روزهای سال علاقه خود را به او ابراز کنید و این روزها به عنوان سمبلی هستند که شما علاقه و توجه خود را بیش از پیش به او نشان خواهید داد.
12- لبخند بزنید و احترام او را نگه دارید.
13- به یاد داشته باشید: کار مهم است اما او هم به اندازه کار مهم است. هیچ موقع به دلیل مشغله ی کاری اولویتهای او را لغو نکنید. همچنین در کارهای خانه به او کمک کنید، اگر می بینید کاری باید تمام شود، بدون اینکه انتظار داشته باشید خانم آنرا انجام دهد، خودتان انجامش دهید.
14- از نظر جنسی او را تامین کنید. هر زمان که شرایط را مناسب دیدید، او را از احساسات خود با خبر نمایید؛ اما زمانیکه خانم می گوید تمایل دارد تا وقت با کیفیت تر و خاص تری را در کنار شما بگذراند تصور نکنید که منظورش تختخواب است! معمولاً منظورش این است که مدت زمانی را دو نفره با هم بگذرانید، حال چه یک فیلم تماشا کنید چه با اتومبیل در سطح شهر چرخ بزنید.
15- به او بگویید که زیباست. "خوشگل" بودن و "جذاب" بودن جایگاههای خاص خود را دارند اما زیبایی مقوله ای است که مستقیماً روی قلب می نشیند. البته بعضی وقت ها همسرتان ممکن است واقعاً خوشگل و جذاب شود پس تعلل نکنید و به او بگویید. نکته ی قابل توجه در این زمینه این است که نباید بیش از اندازه به او بگویید که با نمک و ملوس است! به هر حال او یک خانم است نه یک کودک خردسال. دقت کنید و ببینید که کدام قسمت از ضمیر او نیاز به تقویت بیشتری دارد و روی همان منطقه تمرکز کنید.
16- به جای اینکه دائماً در مورد ظاهر او صحبت کنید کمی هم به باطنش علاقه نشان دهید. سعی کنید گاه و بی گاه به خصوصیاتی که در اعماق وجودش نهفته است، بپردازید. ببینید از چه استعدادهای خاصی برخوردار است. خلاق است یا شوخ و خوش مشرب؟ در مورد طرز فکرش پیرامون زندگی سوال کنید، آیا با او موافق هستید؟ به او بگویید که چه احساسی دارید؛ خانم ها حس مهم تلقی شدن را دوست می دارند.
17- اگر کاری انجام داده اید که موجبات ناراحتی او فراهم آمده است، پیش از شروع هرگونه بحثی، عذرخواهی کنید. بعداً می توانید در مورد کاری که انجام داده اید توضیح داده و دلایل خود را بیان نمایید. به آرامی صحبت کنید و حرفهای خود را کاملاً صادقانه بیان نماید. خانم ها در تشخیص صداقت مهارت خاصی دارند. زمانیکه یک چنین برخوردی را از جانب شما مشاهده کنند، از دعوا صرفنظر کرده و موضوع را به طور کلی فراموش می کند.
18- باید علاقه او به تفریحاتی که ممکن است شما در آنها شرکت نداشته باشید را بپذیرید.
19- او را با یک وعده شام رمانتیک، ماساژ در جکوزی های آب گرم، و یا قرار ملاقات آخر هفته در پاتوق مورد علاقه غافلگیر کنید. تمام برنامه ریزی ها را خودتان انجام دهید و فقط او را با خودتان ببرید. همیشه همه ی تصمیم گیری ها را به عهده ی او نگذارید.
20- نسبت به دوستان، همکاران و اطرافیان مذکر او بدون هیچ دلیل خاصی حسادت نورزید؛ چراکه مطمئن باشید او تمام مدت در مورد شما صحبت می کند. آنها می دانند که شما او را تصاحب کرده اید.
21- با دوستان، همکاران، و خانواده خود در مورد او صحبت کنید و به آنها بگویید که خانمتان چقدر دوست داشتنی است. این امر سبب می شود که او احساس خوبی پیدا کند حتی اگر این کار را در مقابل خودش هم انجام ندهید او خودش متوجه می شود؛ خانها در این زمینه قدرت درک بالایی دارند. همچنین صحبت کردن به این قشنگی باعث می شود که شما زودتر یکدیگر را ملاقات کنید و از این ملاقاتها فقط اخبار خوش به گوش خواهد رسید.
22- همیشه مطمئن شوید که او را عزیز و خاص می شمارید. چراکه وقتی شما تنهای تنها هستید و هیچ تکیه گاهی ندارید، تنها اوست که در کنارتان می ایستد.
23- به خاطر داشته باشید که او یک "زن" است و ممکن است افکارش در مورد چیزهایی که می خواهد هر روز تغییر پیدا کند. به خاطر این مسئله از دست او عصبانی نشوید. اصلاً به خاطر این مسئله باید عاشق او شوید چراکه او خانم است این مسئله در مورد خانم ها کاملاً طبیعی است.
24- از تعریف و تمجید دست برندارید. شما نمیتوانید در ابتدای رابطه خودتان را مرد رویاهای او جا بزنید اما همین که ارتباط شما شکل گرفت دست از خوشرویی و جنتلمن بازی بردارید و بی توجه شوید! این کار درستی نیست و احساسات بدی را در خانم ایجاد می کند چراکه او با این کار احساس میکند خودش کاری را نادرست انجام داده که شما احساس قبلی خود را نسبت به او از دست داده اید. همچنین این امکان نیز وجود دارد که با خوش بگوید که چقدر حماقت به خرج داده که شما را از روز اول همانطوری که بوده اید، نشناخته است. اگر می خواهید علاقه اش نسبت به ما همیشه همچنان پابرجا بماند، باید همیشه همانطور که روز اول خودتان را نشان داده اید، باقی بمانید. گذشت زمان مهم نیست، و مهم نیست که چقدر شما با او احساس راحتی می کنید، خانم ها به مردانی گرایش پیدا می کنند که توانایی آنرا داشته باشند که برای تمام طول عمر خود عاشق باقی بمانند. بنابراین خودتان را بی علاقه نشان ندهید و کاری نکنید احساس کند شما مطمئن هستید که او را برای همیشه در اختیار دارید.
25- فضا را رمانتیک کرده و با او عشقبازی کنید. به هر حال این وظیفه ی مرد است که یک چنین کاری را انجام دهد. نظر او را به سمت خود جلب کنید. باید در ارتباط قدری عشق و فضای رمانتیک هم وجود داشت باشد. نه هر روز اما هر چند وقت یکبار لازم است. همه کارها و برنامه ریزی ها را خودتان را انجام دهید. خانم ها دوست دارند که شما آنها را جایی دعوت کنید. انتظار نداشته باشید که پس از آن اتفاق خاصی بیفتد. به هر حال اگر شیوه ی صحیح بازی را یاد بگیرید 9 بار اول که شما شروع کننده باشید، بار دهم خانم خودش این کار را انجام خواهد داد. توجه داشته باشید که اگر سالگرد خاصی است که شما باید یک برنامه ایده آل ترتیب دهید. بدانید که هزینه ای که شما برای انتخاب یک هدیه انتخاب می کنید او را خوشحال نخواهد کرد. بلکه احساسی که در آن هدیه وجود دارد او را خرسند می کند. یک کارت با دست نوشته های خودتان، به همراه یک شاخه گل رز و جعبه ای که در آن پر از شکلات های مورد علاقه اوست بیش از هر چیز دیگری خوشحالش می کند. اگر می خواهید قدری بیشتر خرج کنید فکر نمی کنم یک گردنبد و یا یک جفت گوشواره هزینه ای بیش از 100 هزار تومان در بر داشته باشد. این نشان می دهد که شما چقدر برایش اهمیت قائل هستید و واقعاً ارزش زیادی برایتان دارد. هیچ گاه از او نپرسید که دوست دارد چه هدیه ای برایش بخرید. خانم ها عاشق هدیه گرفتن هستند حتی می توانید یک چیز دست ساز به او بدهید تا او هم تا آخر عمرش آن را فراموش نکند.
26- اگر می خواهید در هنگام ارتباط جنسی بیشترین لذت را ببرید، تمام مراحل را در نظر گرفته و پله پله جلو بروید. اگر می بیند که خانم حرفی نمی زند به خاطر این است که احساس می کند این چیزی است که شما می خواهید. حتی اگر قبلاً هم این کار را انجام داده اید، باز هم برای رسیدن به نقطه ی مورد نظر کلیه گامهای نخستین را انجام دهید و هرگز فراموش نکنید که او عاشق پیشنوازی است.
27- به هر حال به خاطر داشته باشید که زن ها موجودات حساسی هستند. حتی سرسخت ترین خانم ها در تمنای عشق و دلداگی است. فکر کنید و احساسات خود را به طرق مختلف بروز دهید. هیچ چیز مثل یک نوشته عاشقانه کار نمی کند. مرد باشید! خانم ها دوست دارند که احساس کنید شما آنها را می خواهید و از بودن با آنها لذت می برید.
28- هنگام مشاجره و دعوا فکر نکنید که اگر حرف آخر را شما بزنید، برنده می شوید. این کار سبب می شود که شما یک فرد کم اطلاع و خودخواه جلوه کنید. خیلی آرام دلیل کارتان را توضیح دهید و به او زمان بدهید تا پاسخ دهد. بی حرمتی نکنید که به طور اتوماتیک بازنده میدان خواهید بود.
29- برنامه که ریخته اید را بدون هیچ دلیل قانع کنده ای برهم نزنید. در صورتی هم که مشکلی پیش آمد و مجبور بودید برنامه ای را به هم بزنید حتماً با او تماس بگیرید و به یک پیامک کوتاه اکتفا نکنید.
30- همیشه از او حمایت کنید و مطمئن شوید که کلیه ی نیازهایش برآورده می شوند. علاوه بر خانه، ماشین، وسایل برقی، خوراک، پوشاک، بهداشت و سایر مورد او همچنان نیاز دارد بداند که شما "او" و "فقط او" را دوست می دارید. همین امروز با هدیه ای که تا آخر عمرش از آن محافظت خواهد کرد، شگفت زده اش کنید – بله قلب خود را به او هدیه بدهید.
نکات
- قول هایی که به او داده اید را با بهانه های واهی زیر پا نگذارید.
- او را تحقیر نکرده، خردش نکنید و با او بدرفتاری ننمایید.
- در همه حال حامی او باشید.
- در کارهایی که می خواهد انجام دهد به او کمک کنید چه او به شما کمک کند چه نکند! به خاطر داشته باشید که شما فرد خودخواهی نیستید و از طرف مقابل هم یک چنین انتظاری را ندارید. زمانیکه شما هر چه در توان دارید برای او در طبق اخلاص بگذارید، او هم همین کار را انجام خواهد داد.
- به ظاهر خود برسید و به سر و وضعتان اهمیت بدهید.
- زمانیکه خانم تغییری در چهره ی خود می دهد و زیبا می شود، به او بگویید که زیبا شده.
- در همه حال کاری کنید که احساس کند منحصر بفرد است.
- اگر ارتباط شما مداوم است او را برای چند روز به جایی ببرید که واقعاً خاص است و چند روزی را با یک زندگی عاشقانه در کنار یکدیگر سپری کنید. اگر هم در ابتدای ارتباط هستید ترتیب یک شام رمانتیک را بدهید.
- اگر چیزی را می بیند که احساس می کنید او از دیدن آن خوشحال می شود، آنرا برایش خریداری نمایید. منتظر موقعیت خاصی نباشید.
- تا زمانیکه چیزی شما را آزار نداده، انتقاد نکنید. سعی کنید جهت مثبت همه چیز را ببینید.
- در زمان برقراری رابطه جنسی، پیش نوازی را فراموش نکنید. بهترین جای این ارتباط برای خیلی از خانم ها همین پیشنوازی است و این امر سبب ایجاد صمیمیت بیشتر در میان شما می شود.
- اجازه دهید خانم بداند از این که با او در ارتباط هستید چه احساسی دارید. نشان دهید که در دنیا دلتان نمی خواهد با هیچ کس دیگری جز او باشید و اگر احساس می کنید که با بیان این حرف، دروغ گفته اید، پس بدانید که واقعاً عاشق او نیستید.
- همیشه به او بگویید که برایتان مهم است، خاص است، و زیبا است.
- برایش شعر بنویسید زیرا شعر به راحتی می تواند عمیقترین احساسات یک نفر را به تصویر بکشد و اگر او ببیند که شما شعری را در وصف او سروده اید به احساسات شما نسبت به خودش پی می برد و واقعاً از این کار لذت می برد.
هشدار
- احترام گذاشتن به خانمها یک قضیه است و زیر سوال بردن ارزش و اعتبار فردی مسئله ای دیگر. سعی کنید در عین حال که به او احترام می گذارید ارزش های فردی خود را نیز حفظ کنید. کسیکه برای خود و ارزش های شخصی اش ارزش قائل می شود می تواند برای یک خانم خیلی جذاب تر باشد.
- در تعریف و تمجید از او مبالغه نکنید و همیشه حقیقت را ببینید. در غیر اینصورت او تصور می کند که همه حرف های شما دروغین، جعلی و ساختگی هستند و شما فرد متظاهر و خودنمایی هستید. همچنین به او بی توجهی نکنید چراکه خود به خود جذب کسی می شود که بیشتر از شما به او بها می دهد. خانم ها نیاز دارند که شما همواره آنها را بخواهید و طلب کنید.
- بعضی از آقایون از قیمت بالای حلقه های ازدواج شکایت می کنند؛ اما به خاطر داشته باشید این نشان عشق شماست، چیزی است که خانم تا آخر عمر خود آن را نگه می دارد، این مهمترین زیور آلاتی است که او گرفته و با افتخار بدست می اندازد. او می خواهد در تمام طول عمر در مورد آن با دوستانش صحبت کند. ما نمی گوییم که یک حلقه 5 میلیون تومانی بخرید اما برای انتخاب وقت بگذارید و از دیگران به ویژه دوستانش مشورت بخواهید، چراکه تمام خانم ها در مورد آرزوهایشان با دوستان خود صحبت می کنند. با اتکا به این روش می توانید یک انتخاب خاص داشته باشید.
- به خاطر داشته باشید که همه خانم ها مثل هم نبوده و با هم فرق دارند. هیچ موقع به او نگویید: "من برایت گل آوردم، همه خانم ها گل دوست دارند" و یا "باید چیزی را که برایت خریدم دوست داشته باشی، خیلی گران است"
- هیچ موقع قولی که نمی توانید به آن عمل کنید را ندهید. ممکن است تنها به همین خاطر او را از دست بدهید.
- زمانیکه ناراحت است به او اهمیت بدهید و سریعاً دلیل غم و غصه اش را جویا شوید.
- اخطار: خانم ها دوست دارند مثل یک خانم با آنها برخورد شود. نمی خواهند که شما احساس کنید آنها را بی چون و چرا برای مابقی عمر خود در اختیار دارید. اگر دوستش دارید به او بگویید، به او نشان دهید، هر روز و هر ساعت او را در آغوش بگیرید. اگر این کار را انجام ندهید مطمئن باشید که او را از دست خواهید داد او در نهایت تعجب و با چشمانی اشکبار از شما دور می شود و می رود تا مردی را پیدا کند که احساس زن بودن را در وجودش آشکار نماید.
منبع: مردمان
یکی از لذت بخش ترین تجربیات زندگی مشترک این است که حرف مبهمی را بزنید و بدانید که همسرتان دقیقاً منظور شما را می فهمد.
توانایی در صحبت خودمانی، ایماء و اشاره، نکته پرانی و چشمک زدن و نظایر آن، نشانه ی نزدیکی و صمیمیت است. گفت و گویی که پایان خوش دارد نشانه صمیمیت است. طرفین می دانند که دیگری چه می گوید و تدریجاً از این که می توانند آزادانه حرف بزنند و منظور یکدیگر را بفهمند لذت می برند. اما در ازدواج های ناموفق ، لذت گفت و گو در فضای شکایت ها و گله مندی های خشمگینانه و سوءتفاهم ها گم می شود و جای اشارات دلنشین ابروها و چشمک های خوشایند را نگاه های خیره و اشارات انتقادی و بهانه گیری ها و تهدیدها پر می کند. چه اتفاقی می افتد؟ چرا صحبت های دلنشین از دست می روند؟ مسئله اینجاست که به مرور شیوه های متفاوت صحبت، منافع و چشم اندازهای متفاوت و سوءتفاهم ها روی هم انباشته می شوند و آهنگ دلپذیر صحبت را تغییر می دهند.
برخی از اشخاص نسبت به وضع ظاهر خود حساس هستند و بعضی دیگر به طرز صحبت خود با سایر اعضای خانواده حساسیت دارند. اگر با همسر خود صحبت می کنید، از توهین، تهمت و سرزنش بپرهیزید. از زدن برچسب مانند «شلخته»، «خودخواه» یا «بی ملاحظه»، «لجباز» و غیره خودداری کنید.
زن و شوهر ممکن است هنگام صحبت علی رغم حُسن نیت به بیراهه بروند. به جای صحبت نرم و ملایم ، با هم مشاجره کنند و چون یکی از آنها به قصد سبک کردن فضای سنگین صحبت، به شوخی حرفی بزند، دیگری چنان واکنش نشان دهد که انگار در شوخی هم قصد و شری در کار بوده است. در این شرایط هر اقدامی برای تلطیف فضای صحبت، نتیجه معکوس می دهد.
هم صحبتی زن و شوهر با هم، برای رشد و بقای احساس صمیمیت آنها نقش قطعی دارد. متأسفانه «بسیاری از زوج ها» و شاید بتوان گفت «اغلب» آنها از مهارت های لازم برای گفت و گو با یکدیگر برخوردار نیستند و بی آنکه بخواهند گرفتار سوءتفاهم و دلسردی و تکدر خاطر می شوند.
در این جا به چند نمونه از مسائل و مشکلاتی که بر سر راه گفت و گوی مؤثر همسران وجود دارد اشاره می کنیم:
1- مسئله: «نمی توانم با همسرم صادق باشم.»
2- مسئله: «نمی توانم خودم باشم» بسیاری از اشخاص مدعی هستند که نمی توانند با همسرشان راحت صحبت کنند، باید احتیاط کنند مبادا حرفی بزنند و همسرشان را ناراحت کنند. زنی شکایت می کند که «وقتی به شوهرم حرفی می زنم واکنش بسیار بدی نشان می دهد. باید مواظب باشم، باید روی کلماتم فکر کنم.»
سؤال می تواند آغازگر صحبت و ادامه آن ، و در نهایت اسباب توقف و ناتمام ماندن آن گردد. گاه یک سؤال دقیق و حساب شده می تواند به گونه ای اعجاب انگیز همسر شما را به صحبت تشویق کند. اما یک پرسش نابهنگام، طعنه آمیز یا بی تناسب می تواند از ادامه صحبت جلوگیری کند.
برای آموختن شیوه های جدید صحبت با همسر خود،کلمات را با سیاست و با رعایت همه جوانب ادا کنید، سعی کنید لحن خوشایندی داشته باشید. می توانید اگر خواستید یاد صحبت های مؤدبانه روزگار قبل از ازدواج بیفتید. استفاده از این طرز صحبت در مناسبات زناشویی، به خصوص اگر در برخورد با همسر خود لحن انتقاد آمیز دارید، ساده نیست. در این صورت برای ایجاد تغییر باید تلاش بیشتری کنید. شکستن عادت ها ساده نیست، اما با یاد گرفتن الگوهای جدید می توانید بدون کنترل و به طیب خاطر با همسرتان حرف بزنید.
3- مسئله: «همسرم مرتب سر من داد می کشد» به اعتقاد بعضی ها بلند صحبت کردن همسر، نشانه عصبانیت و حتی ضعف اخلاقی است. در این مورد زن و شوهر می توانند با گفت و گو، مسئله بلند صحبت کردن را حل کنند. زن یا مردی که از صدای بلند همسرش رنجیده ، باید این احتمال را در نظر بگیرد که ممکن است بلند صحبت کردن همسرش را اشتباه تفسیر کرده باشد. از سوی دیگر همسر نیز می تواند لحن صدای خود را ملایم تر کند. راه حل بهتر این است که کسی که از صدای بلند همسرش ناراحت می شود نسبت به آن حساسیت نشان ندهد. می تواند به ملایمت اعتراض کند، اما رنجشی به دل نگیرد.
4- مسئله: «شوهرم فقط به خودش فکر می کند و به صحبت های من گوش نمی دهد» بسیاری از زن ها از شوهرانشان انتظار دارند که از احساسات خودشان حرف بزنند، این موجب می شود که آنها نسبت به شوهرانشان احساس صمیمیت بیشتری کنند. واکنش احساسی زن و مرد نسبت به فراز و نشیب های زندگی، به آنها احساسی از وحدت و انسجام می بخشد. بسیاری از نویسندگان، احتیاط در ابراز احساسات از سوی مردها را یکی از اشکالات عمده آنها می دانند. بسیاری از زن ها هم درباره همسرشان همین نظر را دارند: «شوهرم مثل آهن سرد و خشک است. اگر احساساتش را بروز می داد خیلی بهتر می شد.» اما اغلب شوهرها، احتیاط در ابراز احساسات را دلیل نقص و ضعف نمی دانند. مردها در مقایسه با زن ها اغلب خویشتن نگری کمتری دارند و احتمالاً به قدر زن ها از احساسات خود، آگاه نیستند. مردی که به احساسات خانمش توجه می کند، نسبت به احساسات خودش هم حساس می شود.
5- مسئله: «با هم صحبت می کنیم اما صحبت ما سرد و بی روح است» مسئله این است که طرفین موضوعات مورد علاقه یکدیگر را طرح نمی کنند. از آن گذشته طراوت و شادابی گفت و گوهای اوایل آشنایی، دیگر وجود ندارد و طرفین اقدامی برای جلب نظر یکدیگر صورت نمی دهند. دلیل دیگر این است که زن و شوهر نتوانسته اند گفت و گو برای حل مشکلات را از مکالمات خوشایند جدا کنند. بنابراین وقتی یکی از آنها با یک تعریف محبت آمیز شروع می کند، دیگری ممکن است فرصت را برای طرح یکی از گرفتاری های خود مناسب بپندارد، در نتیجه گفت و گوی محبت آمیز و لذتبخش کمیاب می شود.
مقررات و آداب گفت و گو
قانون شماره 1- با همسر خود هماهنگ شوید.
زن و شوهر برای این که بتوانند با یکدیگر ارتباط سازنده برقرار کنند باید در مسیر صحبت یکدیگر قرار گیرند، زیرا در بسیاری از مواقع زن و شوهر با آنکه درباره ی موضوع واحدی صحبت می کنند اما روش صحبت آنها به قدری متفاوت است که نمی توانند با هم هماهنگ شوند. ممکن است زن یا شوهر قصد تسکین ناراحتی همسر خود را داشته باشد، اما بر شدت ناراحتی او بیفزاید. متأسفانه بسیاری از زوج ها در مخابره افکار و احساسات خود به یکدیگر با دشواری روبه رو هستند. بعضی خواسته هایشان را چنان طرح می کنند که به درک طرف مقابل منجر نمی شود؛ عقاید خود را مبهم طرح می کنند، از طرح موضوع اصلی طفره می روند ، حاشیه می روند و با این حال خیال می کنند که همسرشان موضوع را دقیقاً و آن طور که هست درک می کند. یکی بیش از حد وارد جزئیات می شود و دیگری به قدری در کلمات صرفه جویی می کند که کلامش تفهیم نمی شود و هر دو بر این باورند که به تفاهم میان خود کمک می کنند.
گاه به نظر می رسد که اصولاً به دو زبان متفاوت حرف می زنند. در این شرایط، هرگز عجیب نیست که زن و شوهر، هر دو ناراحت شوند، زیرا هر کدام بی خبر از تفصیر خویش، دیگری را به دیر فهمی و سرسختی متهم می کند.
توجه داشته باشید که همسر شما با گفت و گوی خود ، گاهی فقط به حمایت شما و گاهی نیز به راهنمایی های عملی شما نیاز دارد، پس باید نسبت به اشاره ها و احساسات همسرتان حساس باشید تا راه های مناسب ارتباط با همسرتان را پیدا کنید.
قانون شماره2 - با علاقه گوش بدهید.
گاهی اوقات زن شکایت می کند که شوهرش به حرف های او گوش نمی دهد و حال آنکه شوهر در مقام اعتراض مدعی است که همه حرف های او را شنیده است. بررسی های به عمل آمده نشان می دهد که در این زمینه اختلاف جنسی مشهودی وجود دارد. زن ها هنگام گوش کردن با ابراز کلماتی نظیر «آره»، «عجب» و تکان دادن سر، به گوینده می فهمانند که به حرف های او گوش می دهند و حال آن که مردها هنگام گوش دادن بیشتر سکوت می کنند.
گاه شما فراموش می کنید که گفت و گو مبادله اطلاعات و نقطه نظرهاست. صحبت کردن و جواب نگرفتن در حکم صحبت با دیوار است. اگر شما هنگام گوش دادن سکوت اختیار می کنید احتمالاً می توانید به اشاره کردن و تکان دادن سر، عادت کنید و نشان دهید که به راستی گوش می دهید و همسرتان را از تردید بیرون آورید.
قانون شماره 3: از قطع صحبت اجتناب کنید.
قطع صحبت برای کسی که این کار را می کند احتمالاً طبیعی به نظر می رسد اما ممکن است در کسی که صحبت او قطع می شود ایجاد نارضایتی و افکار منفی کند. «او به حرف هایم گوش نمی دهد، تنها می خواهد خودش حرف بزند.»
قطع صحبت هم مانند سایر عادات ممکن است بخشی از طرز مکالمه اشخاص باشد و برخلاف برداشت احتمالی کسی که صحبتش قطع می شود ارتباطی با خود محوری و مخالفت و غیره ندارد. در اینجا نیز زن و مرد رفتار متفاوتی نشان می دهند. مردها بیش از زن ها صحبت را قطع می کنند، اما قطع صحبت آنها مشمول زن ها نیست، یعنی با مردهای دیگر هم که صحبت می کنند همین سیاست را دارند. بنابراین زنی که برای قطع صحبت از سوی همسرش دلایل منفی می تراشد باید به خاطر داشته باشد که این رفتار ممکن است مربوط به طرز صحبت او باشد. اما با این حال کسی که صحبت را قطع می کند باید به انتظار پایان صحبت بپرد و صبر کند. ممکن است مردی با تأنی و با جملات فاصله دار حرف بزند و زنش که حاضر جواب و بی قرار است مرتب به میان صحبت پریده، رشته کلام را قطع کند. در این شرایط ممکن است مرد عصبانی شود و زن را مورد انتقاد قرار دهد. غافل از این که رفتار خانم او دلایل عمیق تری دارد.
مردها در مقایسه با زن ها اغلب خویشتن نگری کمتری دارند و احتمالاً به قدر زن ها از احساسات خود، آگاه نیستند. مردی که به احساسات خانمش توجه می کند، نسبت به احساسات خودش هم حساس می شود.
قانون شماره4: ماهرانه سؤال کنید.
سؤال می تواند آغازگر صحبت و ادامه آن ، و در نهایت اسباب توقف و ناتمام ماندن آن گردد. بعضی ها طبیعتاً کم حرف هستند، در برخورد با این اشخاص می باید زمینه صحبت را فراهم نمود. گاه یک سؤال دقیق و حساب شده می تواند به گونه ای اعجاب انگیز همسر شما را به صحبت تشویق کند. اما یک پرسش نابهنگام، طعنه آمیز یا بی تناسب می تواند از ادامه صحبت جلوگیری کند. در برخی از مواقع، لحن عتاب انگیز و یا پرخاشگرانه سؤالات مسئله ساز می شود: «چرا دیشب دیر آمدی؟»، «چرا این همه به خودت رسیده ای؟ » در بسیاری از موارد سؤالاتی که با «چرا» شروع می شوند تولید اشکال می کنند، علتش این است که این قبیل سؤالات اغلب مخاطب را در موضع دفاعی قرار می دهد. با آنکه ممکن است سؤال کننده صرفاً برای کسب اطلاع سؤال کرده و منظور دیگری هم نداشته باشد، استفاده از کلمه «چرا» در شروع یک جمله سؤالی احتمالاً شما نت ها و خطاب های پدر و مادر در دوران کودکی را تداعی می کند: «چرا دیر کردی؟
از آن گذشته سؤالاتی که با «چرا» شروع می شوند، اغلب بی اعتمادی و یا حتی سوء ظن را تداعی می کند. می توان برای اجتناب از این مشکل ، سؤالات را به شکل دیگری مطرح کرد مثلاً به جای «چرا دیر کردی؟» می توان پرسید «مشکلی پیش آمده که دیر به منزل برگشتی؟» در این صورت همسرتان از این که شما نگران او هستید و یا دوست دارید در جریان مشکلات او قرار گیرید خوشحال خواهد شد.
قانون شماره 5: سیاست و نزاکت به خرج دهید.
شاید در ظاهر رعایت این قانون در روابط زناشویی عجیب به نظر برسد اما در عمل، هر کس حساسیت هایی دارد و حتی نزدیک ترین اشخاص ممکن است احساسات ما را جریحه دار کنند. برخی از اشخاص نسبت به وضع ظاهر خود حساس هستند و بعضی دیگر به طرز صحبت خود با سایر اعضای خانواده حساسیت دارند. اگر با همسر خود صحبت می کنید، از توهین، تهمت و سرزنش بپرهیزید. از زدن برچسب مانند «شلخته»، «خودخواه» یا «بی ملاحظه»، «لجباز» و غیره خودداری کنید. این برچسب ها با ایجاد تکدر خاطر، فضای حاکم بر گفت و گوی شما را تیره می کند. از مطلق گویی و استفاده از کلماتی مانند «هرگز» یا «همیشه» خودداری کنید. این واژه ها معمولاً اشتباه هستند. چون به ندرت همسری پیدا می شود که «هرگز» کارش را درست انجام ندهد و یا «همیشه» در انجام کاری کوتاهی کند.
- حرفتان را بزنید و از انتقاد خودداری کنید مثلاً به جای این که بگویید «تو هرگز به من کمک نمی کنی» بگویید «اگر در شستن ظرف ها به من کمک کنی بسیار ممنون می شوم».
ذهن خوانی نکنید، احتمال این که ذهن خوانی اشتباه باشد، زیاد است و در نتیجه زمینه عصبانیت همسرتان را فراهم می سازید. اگر فکر می کنید که همسرتان از شما دلگیر است بهتر است به او بگویید «احساس می کنم از من دلگیر هستی» تا او برای شما توضیح دهد.
صحبت با همسر خود، کلمات را با سیاست و با رعایت همه جوانب ادا کنید، سعی کنید لحن خوشایندی داشته باشید. می توانید اگر خواستید یاد صحبت های مؤدبانه روزگار قبل از ازدواج بیفتید. استفاده از این طرز صحبت در مناسبات زناشویی، به خصوص اگر در برخورد با همسر خود لحن انتقاد آمیز دارید.
اگر شنونده صحبت های همسرتان هستید این اصول را رعایت کنید
زمینه های توافق را پیدا کنید. ببینید با کدام یک از نکات مورد اشاره همسرتان موافق هستید تا در نقش مخالف او ظاهر نشوید« بله قبول دارم که اخیراً سرم خیلی شلوغ بوده است.»
مضامین منفی صحبت های همسرتان را ناشنیده بگیرید، بعید نیست که همسر شما در حالت دلخوری یا عصبانیت در بیان مسئله مبالغه کند. به «علت» عصبانیت توجه کنید و انتقادها و سرزنش ها را نادیده بگیرید.
- مطمئن شوید که منظور همسرتان را درک کرده اید، در غیر این صورت از او سؤال کنید . مثلاً: «فکر می کنم منظور تو این است که حاضر نیستی دخالت های مادرم را تحمل کنی. درست است؟»
از گفتن «متأسفم» ترسی به دل راه ندهید. روابط زناشویی ایجاب می کند که اگر خواسته و ناخواسته اسباب تکدر خاطر همسرتان را فراهم کرده اید در مقام پوزش برآیید و تأسف خود را به او اطلاع بدهید.
پیش از ازدواج......
پسر: آره. خیلی انتظار برام سخت بود.
دختر: می خوای ترکت کنم؟
پسر: نه! حتی فکرشم نکن.
دختر: دوستم داری؟
پسر: البته! خیلی زیاد!
دختر: تاحالا به من خیانت کردی؟
پسر: نه! این که اصلاً سوال کردن نداره؟
دختر: منو می بوسی؟
پسر: هر فرصتی که گیر بیارم!
دختر: کتکم میزنی؟
پسر: دیوونه ای؟ من از اون جور آدما نیستم!
دختر: می تونم بهت اعتماد کنم؟
پسر: بله!
دختر: عزیزم!
بعد از ازدواج......
کافیه عبارات را از پایین به بالا بخونید!
برخی خائن هستند. این امری متداول است و از سوی فرد خائن یک رفتار قابل قبول به شمار می رود. در حقیقت باید گفت که افراد خائن سعی می کنند که در بیشتر مواقع خود را باوفا جلوه دهند.
خانم ها و آقایونی که به طور مداوم با تعداد بیشماری از افراد همخوابه می شوند، برای خود و دیگران فجایعی را درست می کنند که خودشان هم از آن مطلع نیستند و اصلاً نمی دانند که در حال انجام چه کاری می باشند. اما علت چیست؟ در مورد مبحث "خیانت" باورهای نادرست زیادی وجود دارد که مردم را به سوی راه غلط رهنمون کرده و سبب می شود که شرایط بد حتی بدتر از آنچه که هست بشود. برخی از این باورهای نادرست به شرح زیر می باشند:
1- فقط آقایون خیانت می کنند. هر دو جنس میتوانند خائن باشند. کاملاً طبیعی است. موزارت در کمدی "کاسی فن توتی" (Cosi Fan Tutti) اعلام کرد که خانم ها هم مانند آقایون خیانت می کنند؛ اما باور عموم جوامع این است که تنها آقایون این کار را انجام می دهند . این روزها چند زنی و چند شوهری به یک اندازه در حال ترویج هستند. در فیلم "نورا افرون" هنرپیشه معروف خانم "مریل استریپ" نقش زنی را بازی می کند که شوهرش او را به خاطر زن دیگری رها می کند. او برای تسلی خاطر نزد پدرش می رود، اما پدرش هم حرف های او را رد می کند و مانند همه هم جنس هایش به او می گوید: "کار شوهرت کاملاً طبیعی است. اگر خواستار تک همسری هستی با یک قو ازدواج کن"
آمار دقیقی از تعداد افراد خیانت کار در دست نیست. اگر یک زن یا مرد به همسر خود دروغ بگوید، نمی توان اعتماد کرد که به آمارگیر یا سرشمار حقیقت را بگوید. طبق یک جمع بندی سر انگشتی می توان نتیجه گرفت که نیمی از مردان و 3/1 از زنان حداقل یکبار این کار را انجام داده اند. واقعاً آمار ویران کننده و وحشتناکی است.
اما هنوز هم افرادی هستند که در اکثر مواقع همچنان به همسران خود وفادار باقی می مانند. بدون وجود وفاداری دیگر هیچ گونه صمیمیتی در رابطه وجود نخواهد داشت و زندگی مشترک به یک جنگ تبدیل خواهد شد. وقتیکه یکی از زوجین متوجه بی وفایی های همسرش می شود در مقابل او جبهه گیری می کند و هر روز موقعیت هر دو طرف وخیم تر خواهد شد.
گونه های مختلفی از پرندگان و حیوانات وجود دارند که در آنها جنس نر کارهای مفیدتری غیر از اهدا اسپرم انجام می دهد و گفتنی است که آنها بطور ذاتی تا آخر عمر خود با یک جفت باقی می مانند. انسانها هم مانند سایر لانه سازها به طور ذاتی گرایش به تک همسری دارند، اما انسان موجودی هوشمند است و بسته به شرایط می تواند آموزه های جدیدی نظیر چند همسری و بی قاعدگی در امور جنسی را فرا گیرد. با این وجود حتی در فرهنگ هایی که طرفدار چند همسری هستند، بشر طبع واقعی خود را با عاشق شدن و پایبند بودن مادام العمر به یک نفر آشکار ساخته. البته اگر فرد بدون وجود دلایل کافی ارتباط قبلی خود را بر هم بزند و برای خود همسر جدیدی اختیار کند درحالیکه همسر قبلی او حی و حاضر باشد، دچار نوعی گم گشتگی غریزی خواهد شد که بخشی از تراژدی خیانت را تشکیل می دهد.
2- ارتباط پنهان عاشقانه می تواند برای استحکام زندگی مشترک مفید باشد. برخی معتقدند که معاشقه پنهانی می تواند روح زندگی را برای بار دیگر در یک ازدواج خسته کننده بیدار کند. فلسفه Play Boy که این روزها در صدر انقلاب جنسی قرار گرفته و در کل دنیا طرفداران بیشماری پیدا کرده مردم را به خیانت های پنهانی تشویق می کند. آنها بر این باورند که معاشقه های پنهانی حس مردانگی و زنانگی آقایون و خانم ها را زنده کرده و در واقع مردها را مرد و زن ها را زن نگه می دارد. اخیراً در برخی از کتاب های تازه منتشر شده نظیر "سکوت شهوانی زن امریکایی" به نوشته "انت لاسون و دالما هین" خانم ها حق دارند که تصورات جنسی و شهوانی خود را به عنوان روش دیگری برای رسیدن به حقوق مساوی، آزادانه بیان کنند.
کاملاً طبیعی است که اگر خیانت پر سر و صدا و جنجالی انجام پذیرد، کل جهنم از آن با خبر می شوند و پی آمدهای آن به مراتب بدتر خواهند بود. بحران خیانت می تواند مشکلات بسیار زیادی را برای زندگی زناشویی ایجاد کند. به هر حال هر بحرانی نمودهای خاص خود را دارد و خیانت هم از این امر مستثنی نیست.
تصور افرادی که در صدد اصلاح جهان هستند، تا حدی خیالی و بیش از حد آرمان گرایانه است. آنها تصور می کنند که اگر خیانت مخفی بماند، بنیان خانوادگی استحکام بیشتری پیدا می کند. اما طبق 30 سال تحقیقاتی که من به صورت تخصصی در حوزه مربوطه انجام دادم، به نتایج کاملاً متضادی دست پیدا کردم. زمانیکه یکی از طرفین حدس می زند که همسرش در حال خیانت کردن به اوست، علاقه خود را نسبت به او از دست می دهد و در اکثر موارد زندگی از هم پاشیده می شود و طلاق حتمی است.
3- افراد به این دلیل خیانت می کنند که شریک زندگی خود را دوست نمی دارند. مردم برای توجیه کارهای خود زیاد از این حرف ها می زنند؛ اما با یک بررسی دقیق تر می بینیم که در اکثر موارد دو نفر پیش از معاشقه پنهانی زندگی کاملاً آرام و شادی را دنبال می کردند و مشکل خاصی هم نداشتند. چنین افرادی تنها به این دلیل وارد مقوله احساسی می شوند که بتوانند از طریق آن خیانت های بی دلیل خود را توجیه نمایند.
عاشق بودن لزوماً باعث نمی شود که افراد از حس شهوت خود دست بکشند. هر ازدواج خورشت غلیظی است از احساسات بیشماری است که شهوت، تنفر، ناکامی در عشق، خشم، و خودکشی نیز شامل آن می شود. شاید احمقانه باشد که بخواهید یک چنین رژیم غنی احساسی را تنها با بازگو کردن یک سوال: "دوستم داره؟ دوستم نداره؟" آن هم با کندن گلبرگ های گل نرگس جواب بدهید. به هر حال اکثر مردم این سوال را مطرح کرده و خوشان هم به آن پاسخ می دهند.
عاشق نبودن دلیل محکمی برای خیانت کردن نیست. تمام افرادی که خیانت می کنند عاشق کسی که با او رابطه پنهانی دارند نیستند.
4- افراد معاشقه می کنند چون بیش از حد شهوتران هستند. معاشقه تنها به ارتباط جنسی ختم نمی شود، نوعی رابطه اسرار آمیز در این میان وجود دارد که افراد را به سوی خود جلب می کند. خیانت به سکس محدود نمی شود بلکه به نادرستی، سوء نیت، و غیر صادق بودن مربوط می شود. افراد ولگرد و هوسران به راحتی با همه ارتباط برقرار می کنند و به کسی هم وفادار نمی شوند که بعداً بخواهند به او خیانت کنند؛ اما افراد به ظاهر وفادار مجبور می شوند که مخفیانه قرار ملاقات بگذارند.
این نوع معاشقه های پنهانی معمولاً شامل سکس هم هستند. این افراد با معشوق جدید خود رابطه جنسی برقرار می کنند تا اسراری داشته باشند و ارتباط را پر تنش، خطرناک و مهمتر از همه مهیج جلوه دهند. ممکن است قدری تلفنی با هم صحبت کنند و ارتباط جنسی رضایت بخشی هم نداشته باشند. من زوجی را می شناختم که 30 سال پیش در مورد مسائل جنسی با هم به مشکل برخورد کرده بودند و پس از آن صمیمیت میان آنها از بین رفته بود و هر دو جداگانه و در خارج از ارتباط زناشویی معاشقه می کردند و به هیچ وجه از زندگی جنسی مخفیانه خود راضی نبودند.
رویهم رفته افرادی که زندگی تک همسری را برای خود برگزیده اند بیش از کسانی که گاه و بیگاه با افراد مختلف ارتباط جنسی برقرار می کنند از زندگی جنسی خود لذت می برند.
5- معاشقه نشات گرفته از بی غیرتی و بی توجهی طرف مقابل است. در جوامع مرد سالار تصور بر این است که وقتی مردی به برقراری رابطه جنسی با زن های متعدد می پردازد به این دلیل است که همسرش از نظر احساسی و جنسی دارای کمبود و نقص است. از سوی دیگر فرهنگ های فمینیستی هم حاکی از این امر هستند که وقتی زنی به شوهرش خیانت می کند به این دلیل است که همسرش فرد نالایق و بی ارزشی است. افراد بسیاری بر این باورند که برقراری رابطه جنسی یک واکنش کاملاً نرمال به زندگی مشترک نا خوشایند است. خانواده، دوستان، همکاران و حتی آرایشگر فرد مورد نظر او را به ادامه کارهایش ترغیب می کنند. آنها معمولا در این شرایط تعصب های جنسیت پرستانه خود را نشان می دهند و ازدواج، تک همسری، صمیمت، و صداقت را زیر سوال برده و زن یا مرد را تشویق می کنند که به رفتار مخرب خود ادامه دهد و همه تقصیرها به گردن طرف مقابل بیندازد.
یکی از ترفندهایی که می توان به واسطه آن از عذاب وجدان رها شد، زیر سوال بردن اصل ازدواج است: خیلی زود بود، خیلی دیر بود، پس از واقعه ای خاص مجبور شدم ازدواج کنم و... عده بسیار زیادی از افراد هم گناه خود را به ویژگی های غیر قابل تغییر همسرشان نسبت می دهند، مثلاً: سنش زیاد است، قدش خیلی بلند است، خیلی سنتی است، خیلی بی تجربه است، و غیره. در هر دو حالت توجیهات غیر قابل قبول است و به بن بست خواهد رسید.
توجه کنید که شریک زندگی می تواند شما را بد بخت و تیره روز کند اما نمی تواند شما را خائن کند! با پیشرفت تمدن افراد باید یاد بگیرند که مسئولیت کارهایی که انجام می دهند را به عهده بگیرند. بعضی می خواهند با بهانه های بی پایه و اساس تقصیر را به گردن دیگری بیندازند: اینقدر همسرم سر من غر می زد که مجبور شدم این کار را انجام دهم، به خاطر کاری که پدرم در کودکی با من کرده نمی توانم از هرزگی و فاحشگی دست بردارم، او به سمت من آمد و دامنش خیلی کوتاه بود، من معتاد سکس هستم، و غیره. واقعاً مزخرف است. اگر واقعاً نمی توانید رفتارهای جنسی خود را کنترل کنید، پس اصلاً وارد اجتماع نشوید.
هیچ گاه خیانت به دلیل رفتار همسر ایجاد نمی گردد مگر اینکه اختیار آلت تناسلی شما به دست همسرتان باشد. هر کسی که اختیار چیزی را دارد خودش مسئول است.
6- بهتر است که وانمود کنید چیزی نمی دانید. بعضی ها سعی می کنند با بی توجهی از موارد ناخوشایند زندگی رد شوند و خودشان را ناراحت نکنند. در حالیکه می بینند خانه در حال فرو ریختن است، اما به خودشان زحمت داد زدن "آتش، آتش" را هم نمی دهند. در حقیقت سکوت سبب سوخت رسانی به معاشقه های پنهانی می شود، معاشقه ای که در خفا رشد پیدا کرده و پرورش می یابد. مشکل زمانی حل می شود که از رازها پرده برداری شود، و این امر به اتمام رابطه نامشروع کمک می کند.
یک فرضیه متحجرانه بر این اصل استوار است که فرد خائن هیچ گاه نباید به اعمال مخفیانه خود اعتراف کند تا طرف مقابل همواره در شک و تردید و دودلی باقی بماند و فکر کند که خودش دیوانه شده است. باید توجه داشت که دروغ گفتن های مداوم و انکار حقیقت غیر قابل بخشش ترین قسمت خیانت است.
یکی از مراجعینم خانمی بود که همسرش همیشه عادت به پیاده روی و دویدن داشت. پس از مدتی خانم متوجه شد که لباس های همسرش دیگر بوی عرق نمی دهند، به همین دلیل به او مشکوک شد و او را تا درب منزل منشی اش تعقیب کرد. خانم با شدت عصبانیت وارد خانه شد و همسرش را دید که بدون لباس در مقابلش ایستاده، از او پرسید: "اینجا چی کار می کنی؟" او پاسخ داد: "این من نیستم، تو دیوانه شده ای و توهم وجودت را فراگرفته" خانم از این حرف بیش از هر چیز دیگری ناراحت شد؛ او سال ها بعد توانست خیانت همسر خود را ببخشد اما هیچ گاه نتوانست حرف های آن روز شوهرش را فراموش کند. زمانیکه خیانت کشف شد، مطمئن باشید که با انکار آن به جایی نمی رسید اما اگر اعتراف کنید جای امیدواری وجود دارد.
اخیراً خانمی به من مراجعه کرده بود که 20 سال پیش از همسر پزشک خود جدا شده بود. خانم اظهار می داشت که شوهرش در زمان جدایی به او گفته: "بدن تو بویی بدی می دهد، نمی توانم آن را تحمل کنم، به این بو آلرژی پیدا کرده ام" و بعد به همین دلیل به زندگی مشترک خود خاتمه داده بودند. خانم آنقدر نسبت به این مسئله احساس بدی پیدا کرده بود و از خودش متنفرشد بود که پس از آن دیگر هیچ وقت نتوانسته بود مجدداً با کسی ارتباط برقرار کند.
به محض اینکه ماجرا را از زبان او شنیدم مشکوک شدم که قضیه چیز دیگری است. پس از بررسی های مداوم معلوم شد که شوهر این خانم از همان زمان معاشقه های پنهانی داشته و بعد از اینکه از هم جدا شده بودند، آقا با معشوقه خود ازدواج کرده. همینجا بود که شک 20 ساله خانم به یقین تبدیل شد و در حال حاضر احساس تنفر فردی او محو شده و به راحتی می تواند قرار ملاقات بگذارد.
7- پس از خیانت حتماً باید طلاق گرفت. برخی ها تصور می کنند که سریعاً پس از مشاهده خیانت باید طلاق بگیرند. هیچ گاه نباید در اوج عصبانیت تصمیم گیری کنید. با گذراندن چند جلسه مشاوره خانوادگی بسیاری از مشکلات و دلخوری ها از بین می روند.
معمولاً این مسئله مانند آنچه در فیلم ها مشاهده می کنید نیست: هر دو طرف داد بکشند، اشیا را به هم پرت کنند و یک سناریوی تراژدی بسازند؛ بهتر است ابتدا خود را آرام کنید و سپس مشکل را ریشه یابی کرده و به فکر چاره ای برای نجات زندگی مشترک خود باشید.
معمولاً دو نفر به این دلیل طلاق می گیرند که نمی توانند تصور کنند که مجدداً با هم زندگی کنند. این افراد ایده آل گرا به این دلیل که چهره فرشته ی باکره و یا شوالیه سفید خدشه دار شده است نمی خواهند با او زندگی کنند. در یک کارتون نیویورکی کابوی بی سر و پایی را می دیدیم که هر روز با یک خانم جدید وارد باری می شد که در نزدیکی محل سکونتش بود. یک روز صاحب بار از او پرسید تو چطور به زندگی مشترک خود با همسرت ادامه می دهی و کابوی در جواب او گفت: "همسرم منو به خوبی درک می کنه"
احساس گناه اگر از درون افراد نشات بگیرد خوب است اما اگر به دلیل خشم و عصبانیت همسر باشد، دردی را دوا نخواهد کرد. احساس گناه به رفع مشکلات کمک می کند، اما حس شرمساری باعث می شود فرد از وقایع فرار کرده و خود را از اطرافیانش پنهان سازد.
جبران خیانت کار ساده ای نیست، اما شدنی است. نمی توان گفت کسانیکه خیانت کرده اند همه ارزش های فردی خود را زیر سوال برده اند. این افراد باید از اشتباهات خود درس بگیرند و در زندگی محتاط تر باشند تا بتواند در آینده زندگی بهتر و روشن تری را دنبال کنند.
اکثر آقایون نمی دانند وقتی می خواهند به دختری نزدیک شوند چه باید بگویند. به همین خاطر تصمیم گرفتیم شما را در این زمینه راهنمایی کنیم./font>
وقتی دختری که از او خوشتان می آید را می بینید، چه می کنید؟ می دوید و پنهان می شوید؟ از آن جمله های کلیشه ای تحویلش می دهید؟ یا با ترس همانجا می ایستید و نمی دانید که چه باید بگویید؟ اما بهترین چیزی که باید بگویید چیست؟/font>
اکثر آقایون در نزدیک شدن به خانم ها بزرگترین اشتباهشان این است که بیش از اندازه فکر می کنند که چه باید بگویند. تصورشان این است که یک کلام جادویی وجود دارد که در همه موقعیت ها جواب می دهد. این کلام جادویی را تمرین کرده و وقتی به فرد مورد نظرشان تحویل می دهند انتظار دارند که آن خانم فوراً جذب آنها شود./font>
اما متاسفانه این روش به ندرت عمل می کند. چون معمولاً بیشتر حرفهایی که می زنید بی ربط است. در جلب توجه یک خانم کلید کار اعتماد به نفسی است که به او نشان میدهید./font>
در زیر به 10 راه مطمئن برای برقراری ارتباط با خانم ها اشاره می کنیم:/font>
1) به محیط دقت کنید. درمورد چیزی که در محیط اطراف می بینید نظری بدهید. این روش مخصوصاً در فروشگاه و مغازه خیلی موثر است. مثلاً اگر او می خواهد یک ساندویچ مرغ سفارش دهد، از او بپرسید که ساندویچ مرغ های آن مغازه خوب هستند یا نه. /span>نظرتان را فوری در آن موقعیت خاص ابراز کنید تا کاملاً طبیعی به نظر برسد. مهم نیست که کجا باشید، همیشه نکته جالبی برای نظر دادن وجود دارد./span>/font>
2) لبخند بزنید. اینکار به او نشان می دهد که اعتماد به نفس دارید و رفتاری دوستانه دارید. یک لبخند طبیعی نه تنها به خودتان احساس خوبی می بخشد، بلکه برقراری رابطه را برای فرد مقابل نیز راحت تر می کند. /font>
3) دست دست نکنید. اگر برای نزدیک شدن به او تامل کنید، نشان می دهد که اعتماد به نفس ندارید و او فوراً نظر منفی راجع به شما پیدا خواهد کرد. وقتی او را می بینید، بعد از مدت زمان کمی به سمت او بروید و به او نشان دهید که مردی هستید که می داند چه می خواهد و دنبال آن رامی گیرد./font>
4) زبان بدن مثبت. اگر قوز کرده و سر رو به پایین به او نزدیک شوید، اطلاعات منفی درمورد خودتان به او منتقل خواهید کرد. پس صاف بایستید، شانه ها را عقب و سینه را جلوب دهید و محکم و البته ریلکس راه بروید./font>
5) نه خیلی سریع. /span>اگر خیلی تند راه بروید، زنگ هشدار درونی او به صدا در خواهد آمد. سعی کنید آرام و عادی به او نزدیک شوید و این بهترین راه برای ایجاد حس راحتی در فرد مقابلتان است./font>
6) ارتباط چشمی برقرار کنید. هیچوقت شما اولین کسی نباشید که ارتباط چشمی را وقتی نزدیک می شوید قطع کند. اگر چنین کاری بکنید، طرف مقابل تصور خواهد کرد از اینکه به او نزدیک شده اید احساس خوبی ندارید. وقتی از ارتباط چشمی قوی استفاده کنید، بیشتر به سمتتان کشیده خواهد شد. با تمرین در اینکار استاد خواهید شد./font>
7) گوش دهید. حتماً به حرفهایی که می زند خوب گوش دهید. هیچوقت جواب او را قبل از اینکه خوب درموردش فکر کرده باشید به زبان نیاورید. خانم ها عاشق مردهایی هستند که به جزئیات حرفهای آنها هم خوب گوش می دهد. /font>
8) بی قرار نباشید. لول خوردن و بیقرار بودن بعد از اینکه به فرد مورد نظرتان نزدیک شدید نشان می دهد که احساس راحتی نمی کنید. در اینصورت طرفتان هم چنین احساس پیدا می کند و بحث را ختم می کند. باید مراقب حرکاتتان باشید. حرکاتی انجام دهید که اعتماد به نفس و راحتی شما را به طرفتان مخابره کند نه ناراحتی و بی قراریتان را./font>
9) تن صدایتان را ملایم کنید. تن صدایتان ابزار بسیاری قوی است. بهترین راه این است که با صدایی آرام و در ضمن شوخ به او نزدیک شوید. همچنین می توانید با صدایی جدی شروع کنید و بگویید "امیدوارم کمی از ساندویچ را برای من نگه داشته باشید" و با لبخندی در ادامه آن به او بفهمانید که شوخی می کرده اید. همراه با دوستانتان روی تن صدایتان تمرین کمید./font>
10) با فاصله ازاو بایستید. مردهایی که موقع حرف زدن خیلی به سمت زن مورد نظرشان خم می شوند باعث می شوند که احساس ناراحتی به فرد مقابل دست بدهد. بهتر است کمی عقب تر بایستید و این باعث می شود نشان دهید که به حریم او احترام قائلید و از خودتان نیز مطمئن هستید./font>
رمز موفقیت در استفاده از این روش ها این است که تمرین کنید. این نکات را امتحان کنید و ببینید چه واکنشی دریافت می کنید. وقتی همه آنها را یکجا استفاده کنید مطمئن باشید که بهترین نتیجه عایدتان خواهد شد./font>
یک محقق مسائل خانواده بهنام والرستین یک تحقیق طولانی به مدت 15 سال بر روی کودکانی که والدین آنها طلاق گرفته بودند، انجام داد. وی پس از مصاحبه با کودکان 131 خانواده که والدین آنها از هم جدا شده بودند، به این نتیجه رسید که این کودکان مدتها غمگین بودهاند و حدود یک سوم کودکان در طی 5 سال اول بعد از طلاق دچار افسردگی شدند. تحقیق وی نشان داد که وضعیت پسرها در تحصیل، رابطه با همسالان و رفتار خشن با اعضای خانواده بدتر از دخترها بوده است، در حالی که دخترهایی که زیرسن بلوغ بوده و والدین آنها از هم طلاق گرفته بودند، سازگاری بیشتری با شرایط داشتند. با توجه به مسائل فوق، باید متوجه شده باشید که تطابق کودکان با تغییرات ناشی از طلاق چه اهمیت ویژهای میتواند داشته باشد. اما گاهی طلاق اجتناب ناپذیر است و قصد این نوشته هم این نیست که هشدار نسبت به وضعیت کودکان طلاق را تکرار کند: مسئله این است که نقش والدین در ایجاد تطابق انکارناپذیر بوده و میتوان بهسادگی،با در پیش گرفتن رفتارهای درست و صحیح در مقابل همسر و فرزندان، محیط بهتری را برای فرزندان طلاق به وجود آورد.
ترجمان طلاق
بهترین کار این است که شما و همسرتان، هر دو به کودکتان در مورد طلاق توضیح دهید. باید حتما مطمئن شوید که کودک شما متوجه این موضوع شده است که شما هنوز دوستش دارید و مراقبش هستید. راحت، آرام و صادقانه با فرزندتان صحبت کنید و از بحثوجدل و استفاده از عبارات نامانوس خودداری کنید. بهعنوان مثال میتوانید به کودک خود اینگونه بگویید که من و مادرت (یا پدرت) در کنار هم مشکلات بسیار زیادی داشتیم و بنابراین فکر میکنیم که بهترین کار برای همه ما این است که از هم جدا شویم.
بچههای خشم
پس از طلاق، ممکن است کودک در مورد مسائل کلی نظیر جایی که در آینده در آنجا زندگی خواهد کرد و یا مدرسهای که قرار است برود، نگران شود. باید سعی شود تغییرات زندگی کودک به حداقل ممکن برسد. اگر برخی از این تغییرات در حداقل ممکن بوده و با ثبات باشند بهطوری که پس از مدتی، وجود آنها برای کودک عادی شود. این موضوع به کودکان کمک میکند، تا احساس امنیت بیشتری داشته باشند. علاوه بر این، کودک ممکن است واکنشهای احساسی بسیار قوی به استرس ناشی از طلاق نشان دهد؛ واکنشهایی نظیر اندوه، اضطراب و یا افسردگی، اما شایعترین واکنش، خشم است. این خشم ممکن است فرو خورده شود و منجر به افسردگی شود و یا به بیرون ریخته شود و مشکلات رفتاری ایجاد کند.
بازگشت به گذشته
در طی این دوران پر استرس، احتمال دارد برخی از اطفال رفتارهایی را نشان دهند که در دوران نوزادی و اوایل کودکیشان داشتهاند. بهعنوان مثال، ممکن است آنها بخواهند که والدینشان به آنها غذا بدهند و یا اینکه مجددا شروع به مکیدن شستشان کنند و یا جای خود را هنگام خواب خیس کنند. علاوه بر این، باید در نظر داشته باشید که بروز واکنشهایی نظیر اضطراب جدایی در کودکان در اثر ترس از احتمال رها شدن آنها توسط والدین نیز یک واکنش شایع است. جهت کمک به کاهش استرس، کار مهمی که میتوانید انجام دهید، دادن وقت بیشتر به کودک جهت انجام امور روزمرهاش است. غیر از این، صرف وقت و رابطه دو طرفه شما با کودکتان میتواند بسیار کمک کننده باشد. کار دیگری که میتوانید جهت افزایش روحیه و کاهش استرس کودکان انجام دهید، این است که از یکی از افراد خانواده و یا یک دوست خانوادگی که از جنسیت والد طلاق گرفته است، خواهش کنید که مدتی را با کودک شما بگذراند و بهوی آرامش دهد. انجام این موارد همگی به کاهش استرس کودک کمک میکنند.
کودکان خود را از جنگ و جدلهای طلاق تا میتوانید، دور کنید.
چند نکته کاربردی
همانگونه که گفته شد، سازگاری بهتر و سریعتر کودک با طلاق و جدایی والدین عمدتا بستگی به این دارد که والدین چگونه با یکدیگر و نیز با کودکشان تعامل دارند. چند نکته بسیار مهم وجود دارند که والدین در هنگام طلاق باید حتما بهخاطر داشته باشند.
هرگز کودک خود را مجبور نکنید تا بین والدین، یکی از آنها را انتخاب کند.
هیچگاه از کودک بهعنوان وسیلهای جهت ردوبدل کردن پیغام بین یکدیگر استفاده نکنید.
هرگز در مورد مسائلی که به سرپرستی کودکتان، حمایت از وی و یا آینده وی مربوط میشود، در حضور کودکتان بحثوجدل نکنید. از تخلیه اطلاعاتی کودک در مورد همسرتان پرهیز کنید.
هیچگاه از کودک خود بهعنوان ابزاری جهت اذیت و آزار همسرتان استفاده نکنید.
مهمتر از همه، هرگز به کودکتان در مورد همسرتان بد نگویید. بچههای شما بهخوبی میفهمند که آنها مخلوطی از هر دو والد هستند. چنانچه شما بهطور مداوم از همسرتان بد بگویید و وی را مقصر و یک آدم نادرست قلمداد کنید، آنگاه کودکان شما حتی شاید به خودشان نیز شک کنند.
بیمها و امیدها
بسیاری از بچهها بهویژه در سنین قبل از مدرسه فکر میکنند که آنها به سبب طلاق والدینشان مورد سرزنش هستند. فکر میکنند که اگر آنها بچههای بدی نبودند، احتمال داشت که والدین آنها با یکدیگر بمانند و از هم جدا نشوند. حتی ممکن است که در مواردی ناگهان خشمگین شوند و آرزوی مرگ یکی از والدین خود را بکنند. شما باید مکررا به کودک خود اطمینان دهید که آنها هیچگونه تقصیری در مورد طلاق ندارند. بچهها بهویژه چنانچه در سنین ابتدایی باشند هنوز امید دارند که والدین آنها شاید دوباره به یکدیگر برگردند. صرف وقت هر یک از والدین بهطور جداگانه با کودک میتواند در سازگار شدن کودک شما با این واقعیت که والدین وی اکنون زندگی جداگانهای دارند، بسیار کمک کننده باشد.
لوسشان نکنید
شاید شما تصمیم بگیرید که جهت کاهش اندوه کودکتان در اثر طلاق، تعدادی از وظایف پدری و یا مادری خود را کاهش دهید. توجه داشته باشید که انجام این عمل تنها موجب لوس شدن کودک و نیز احساس عدم امنیت بیشتر در وی خواهد شد. بچهها در واقع خودشان ترجیح میدهند که یک زندگی منظم و یک برنامه معمول با حد و مرزهای مشخص داشته باشند، حتی اگر در ظاهر، از وجود محدودیتها ناراضی باشند. چنانچه کودک مدت زمانی را با یک والد و مدتی را با دیگری سپری کند، بهتر است که پدر و مادر سعی کنند تا قوانین مشابهی برای زندگی کودکشان داشته باشند. رعایت محدودیتها و پرهیز از دادن آزادی بیش از حد بهویژه در کودکان قبل از بلوغ اهمیت دارد زیرا آنها بیشتر امکان دارد که درگیر فعالیتهای پرخطر شوند.
توسل به مشاوره
آسیب روحی ناشی از طلاق در برخی از والدین ممکن است بهقدری شدید باشد که آنها حتی از فرزندانشان جهت کاهش ناراحتی و یا حتی راهنمایی کمک بگیرند. والدین باید از درخواست چنین مسئولیتهایی که خاص افراد بزرگسال است، پرهیز کنند. تغییرات و ناراحتی ناشی از طلاق برای هر کسی سخت است. بسیاری از افرادی که طلاق میگیرند، شاید به مشاوره احتیاج داشته باشند. حفظ و نگهداری سلامت احساسی و روحی شما در کمک کردن و همراهی کودکانتان در خلال این دوران سخت، بسیار کمک کننده است.
چنانچه کودک دچار مسائلی نظیر مشکلات تحصیلی، رفتارهای وسواسی و یا هراسهای غیرطبیعی، مشکلات خواب، مشکلات تغذیهای و یا تغییرات شخصیتی شده باشد، انجام مشاوره برای وی بسیار مفید و کمک کننده خواهد بود.
حق با بچههاست
پس از طلاق، قاعدتا تنها کاری که نمیخواهید انجام بدهید تماس و ارتباط با همسرتان است.با اینکه سخت است ولی بهتر است بهخاطر فرزندتان با کمک همسر سابقتان تلاش کنید که به اهداف مشترکی که همه والدین برای فرزندانشان دارند، برسید. سعی کنید همیشه به این فکر کنید که بچههایتان چه نیازهایی دارند نه اینکه شما چه میخواهید. در نظر داشته باشید که کمک به کودکانتان جهت نگهداری یک ارتباط قوی و عاطفی با هر دو والد مهمترین عمل برای کمک به فرزندانتان جهت سازگاری با طلاق است
یرفع الله الذین امنو منکم والذین اوتوالعلم الدرجات
با عنایت الهی و تلاش مستمر اعضای انجمن علمی – دانشجویی مشاوره با حمایت دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی و همکاری صمیمانه برخی مراکز و سازمانها نخستین همایش ملی دانشجویی مشاوره و دین را در تاریخ 5 خردادماه در دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران برگزار گردید.ضمن سپاسگزاری از همه همکاران، علاقه مندان و شرکت کنندگان امیدواریم نتایج و تجربیات بدست آمده راه وصول به اهداف مورد نظر همایش را تا حدی هموار نموده، سهمی را در ایجاد زمینه رشد و توسعه مطالعات میان رشته ای مشاوره و دین در جامعه اسلامی ایران ایفا کرده باشد. به همین مناسبت کمیته علمی و دبیران همایش نکانی را به عنوان بیانیه همایش متذکر می گردد.
امروز مسلم است که جهان بینی و مبانی فلسفی به فرآیند پژوهشی و علمی به ویژه در تعیین موضوع ، روش، اهداف و نیز تفسیر و نتایج حاصله مؤثر می باشد. بدین ترتیب پس از گذراندن بیش از یک قرن تسلط دیدگاه تجربه گرایی محض و رویکردهای تقلیل گرا درعلوم مدرن در دهه های اخیر شاهد گسترش نظریه های کل نگر و نیز شکل گیری گفتگوی پر ثمر میان علم و الهیات در حاشیه ی علوم متداول طبیعت گرا بوده ایم . پس از انقلاب اسلامی و تأکید رهبر عظیم الشان و فقید انقلاب اسلامی بر ضرورت وحدت وهمدلی و هم زبانی حوزه و دانشگاه به عنوان دو کانون اصلی علم شناسی و دین شناسی ، پرداختن به بحث "گفتگوی علم و دین " ضرورت مضاعفی پیدا کرده است . در حوزه ی بهداشت روان فرد و جامعه و خدمات مشاوران در این زمینه، تأثیر علم و دین در تمامی مراحل رشد شخصی ، آموزش تخصصی، فراگیری روش ها، مهارت ها و ارئه خدمات مشاوران را می توان مشاهده کرد .
بدون تردید در شرایط کنونی با توجه به نظریه های علمی حوزه ی مشاوره که اکثراً از بستر طبیعت گرائی و با تعریف خاصی از انسان برخاسته اند، تبیین و تعریف مناسبی از مشاوره ی دینی و یا مشاوره با استفاده از عناصر دین و معنویت، نیازمند تمهید مقدماتی است که به برخی از آن ها درذیل اشاره می کنیم :
1- نخستین قدم ، فراهم نمودن کتابخانه ی جامع و تخصصی علم ودین در حوزه های مختلف و بالاخص در حوزه ی بهداشت روان و دین در دانشگاه ها
2- اضافه نمودن ساعات تخصصی آموزشی مشاوره حساس به فرهنگ و معنویت و نیز روش شناسی تحقیقات میان رشته ای علم و الهیات برای دانشجویان مشاوره در مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد
3- تاسیس گرایش مشاوره و دین برای کارشناسی ارشد و دکتری
4- انجام مرتب و منظم کارگاه ها و همایش های داخلی و خارجی و دعوت از برجستگان و متخصصان این حوزه نیز می تواند زمینه ی مناسبی را برای ادامه ی این راه فراهم نماید .
در پایان با شکرگذاری به درگاه احدیت و با استمداد از انفاس قدسیه حضرت ولی عصر (عج) ، از همه ی کسانی که در این راه ما را مدد کردند تقدیر و تشکر می نمائیم و امیدواریم که این قدم پایان طریقت نبوده و به منزله قدم نخستین در این راه دشوار و طولانی تلقی شود .
من الله التوفیق
از طرف دبیر کمیته ی علمی و دبیران همایش
انجمن علمی – دانشجویی مشاوره دانشگاه تهران برگزار می کند.
اولین همایش علمی – دانشجویی مشاوره و دین
تاریخ برگزاری همایش 4 و 5 خرداد
کارگاه های آموزشی همایش: (۴ خردادماه)
1- Self review ( دکتر پورحسین) صبح از ساعت ۸ الی ۱۲
2- نظام مشاوره اسلامی (دکتر فقیهی) بعد الظهر از ساعت ۱۴ الی ۱۸
3- کاربرد دین در مشاوره ( دکتر خلیلی) صبح از ساعت ۸ الی ۱۲
4- مثبت نگری در روان درمانگری (دکتر خدایاری فرد) صبح از ساعت ۸ الی ۱۲
۵- مشاوره و رواندرمانی وجودی با تاکید بر مفاهیم دینی ( دکتر علی محمد نظری)
بعد الظهر از ساعت ۱۴ الی ۱۸
شرکت در این همایش برای عموم آزاد می باشد، ضمنا به شرکت کنندگان در همایش از نظام روان شناسی و مشاوره کشور مدرک بازآموزی اعطاء خواهد شد.
هزینه شرکت در هر کارگاه ۴۰ هزار تومان می باشد
هزینه شرکت در هر کارگاه برای دانشجویان( با ارائه کارت دانشجویی) ۲۰ هزار تومان می باشد
هزینه شرکت در هر کارگاه برای دانشجویان دانشگاه تهران( با ارائه کارت دانشجویی) ۱۵ هزار تومان می باشد
لازم به ذکر است که به دلیل استقبال مخاطبان علمی و پژوهشی از سراسر کشور، پذیرش شرکت کنندگان در همایش تنها از طریق ثبت نام دبیر خانه صورت می پذیرد.
آدرس دبیرخانه همایش: بزرگراه جلال آل احمــد، مقابل کوی نصر (گیشا)، خیابان نسیم، دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی، دفتر انجمن های علمی، اتاق 305 مراجعه فرمائید. تلفن: - 09365402019
۶۱۱۱۷۴۳۴(۰۲۱)
ساعات مراجعه به دبیرخانه همایش: شنبه تا چهارشنبه از ساعت 9 الی 14
قربانی آزار جنسی;
اکثر افرادی که مورد آزار جنسی و یا حتی آزار جسمی قرار گرفته اند حس میکنند که بدنشان از آنها گرفته شده است
آزار و سوءاستفاده جنسی در حالت کلی زمانی اتفاق می افتد که یک فرد بدون اطلاع و یا رضایت فرد دیگر از او لذت جنسی ببرد طوری که باعث تحقیر شخص شده و یا به شخص آسیب روحی و یا جسمی وارد شود.
آزار و سوءاستفاده جنسی درجات مختلف دارد. آزار جنسی میتواند جزو دسته جرم ها تلقی شود و جوامع مختلف مجازات های متفاوتی را برای افراد مجرم در نظر می گیرند.
آزار های جنسی به سه دسته تقسیم میشوند:
۱-آزارهای جسمی: یعنی چنانچه فردی شخص دیگر را مجبور به برقراری ارتباط جنسی کند در حالتی که فرد مایل به برقراری این ارتباط نباشد) تجاوز جنسی(و یا دستمالی کردن فرد دیگر در صورت عدم آگاهی و یا رضایت فرد.
۲- آزارهای روانی و روحی: یعنی کلماتی به کار برده شود که باعث احساس تحقیر شخص دیگر شود مثل متلک گویی، و یا دنبال کردن فرد و آزارهای تلفنی که شخص را مورد فشار روانی قرار دهد. یا حتی اگر فردی در حال تعویض لباس باشد و فرد دیگری بدون اطلاع وی به تماشای او پرداخته و لذت جنسی ببرد یک نوع از سوءاستفاده جنسی را مرتکب شده.
۳-سوء استفاده از موقعیت و اعتماد طرف مقابل در اعمال زور برای برقراری رابطه جنسی: مثلا فرد بزرگسالی که از بی دفاع بودن کودکی استفاده میکند و یا بدلیل نسبتی که با وی دارد او را به برقراری ارتباط جنسی تشویق و یا وادارد میکند. مثل معلم، پدر و مادر، و اقوام یا رئیسی که از موقعیت خودسوء استفاده کرده و کارمند خود را تحت فشار قرار میدهد.
هرگونه تعرض به فضای خصوصی افراد بدون درک آنها از شرایط وخواست آنها که باعث وارد آمدن فشار روحی و احساس تحقیر در فرد شود آزار و سوءاستفاده جنسی است. بنابراین متلک گفتن، دستمالی کردن افراد و بوق زدن و چشم چرانی،ایستادن بر سر راه افراد و مزاحمت های خیابانی و مسائلی از این دست هم جزو آزارها و سوئاستفاده های جنسی بشمار می روند.
بشنویدقسمت یازدهم برنامه درگوشی ها را اینجا بشنوپد
برخی افراد براثر ناآگاهی از قوانین و مناسبات قابل قبول اجتماعی دست به چنین کاری می زنند و برخی دیگر دچار اختلالات روحی و یا روانی هستند که آنها را به سمت ارتکاب به این اعمال ناپسند سوق می دهد.
سارا ونازنین:
در فرهنگ هایی که آموزش جنسی شرایط روحی طرف مقابل را در بر نمی گیرد موارد آزار جنسی شایع تر است.
البته آمارهای مربوط به این مسئله دقیق نیستند چون به دلایل زیادی از جمله دلایل زیر افراد ممکن است
گزارش این وقایع به مقامات را در اولویت قرار ندهند:
* فرد نمیداند به کجا و چه کسی مراجعه کند
* فرد نمیداند که این کاری که انجام شده آزار جنسی بوده و کاری نیست که همه انجام می دهند
* ترس از آبروریزی و شکستن حرمتهای فامیلی و خانوادگی
* ترس از اینکه متهم به دروغگویی و هرزگی شود
* فرد آزار دهنده شخص را تهدید کرده که اگر موضوع را بازگو کند خودش و یا عزیزانش تاوان آن را باز پس خواهند داد
افرادی که مورد آزار جنسی قرار گرفته اند بسته به نوع این آزار و اثری که روی آنها داشته میتوانند دچار اختلالات ریشه دار جنسی شوند بطور مثال فردی که بخصوص در دوران خردسالی و یا نوجوانی مورد آزار بوده در برقراری ارتباطات جنسی در آینده ممکن است دچار یک و یا چند مورد از این حالات شود:
* از برقراری ارتباط جنسی واهمه داشته باشد
* از برقراری ارتباط جنسی بشدت سرباز بزند
* به رابطه جنسی به عنوان یک وظیفه نگاه کند
* در برانگیخته شدن جنسی مشکل داشته باشد
* در صورتی که کسی به او دست بزند احساس انزجار، ترس و عصبانیت پیدا کند
* در حین برقراری ارتباط جنسی نتواند در لحظه حظور داشته باشد و از نظر فکری فرسنگ ها دور باشد.
* در روابط جنسی وسواس گونه و نامتعارف وارد شود
* برای خانم ها درد در هنگام دخول و یا غیر ممکن بودن دخول بر اثر انقباضات غیر طبیعی دهانه واژن
* برای آقایان مشکلات نعوظ و عدم کنترل بر روی زمان انزال
* تمایل داشتن به برقراری جنسی به همان صورتی که در هنگام آزار جنسی اتفاق افتاده
* خودآزاری جنسی و دیگر آزاری جنسی
فهرست بالا تنها موارد شایع را در بر میگیرد اما این اثرات میتواند از یک فرد تا فرد دیگر کاملا متفاوت باشد. بطور کلی اکثر این افراد در برقراری ارتباطات با دیگران دچار مشکل هستند به این صورت که یا بیش از حد صمیمی میشوند و یا از حد خاصی جلوتر نمیروند.
این نکته هم شایان ذکر است که آزار و سوء استفاده جنسی چه برای مردان و چه برای زنان، چه برای کودکان و چه برای افراد مسن وجود دارد و با وجود اینکه زنان و کودکان بیشتر مورد آزارهای جنسی قرار میگیرند اما مردان و افراد مسن هم از این قاءده مستثنا نیستند.
موقعیت همسر یا شریک جنسی فردی که مورد آزار جنسی قرار گرفته
فردی که مورد آزار جنسی واقع شده قربانی اول و شریک جنسی وی در واقع قربانی دوم این عمل است. همسریا شریک جنسی فردی که مورد آزار جنسی واقع شده ممکن است احساس طرد شدگی کند، مدام به این فکر کند که شاید کاری را انجام می دهد که فرد آزار دهنده با همسرش انجام داده و نمی داند کدام کار درست است و کدام ممکن است باعث برانگیخته شدن احساسات منفی در شریک جنسی اش شود و در عین حال نمی تواند گذشته همسرش را تغییر دهد.
در برخی موارد افرادی که مورد آزار جنسی واقع می شوند آگاه نیستند که خودشان به نوعی این رفتار را دعوت کرده اند
فرد ممکن است بشدت نسبت که فردی که این کار را انجام داده عصبانی باشد. در حالتی که فرد مورد آزار دچار زیاده خواهی جنسی و یا اعتیاد جنسی است ممکن است به شریک جنسی اش فشار بیش از حد آورده و باعث برانگیخته شدن احساسات منفی در وی شود. در برخی اوقات هردو فرد تجربه آزار جنسی داشته اند. در هر حالت این مهم است که زوج با هم مورد مشاوره قرار گیرند تا احساسات هردو در نظر گرفته شود.
درمان
همه افرادی که مورد آزار جنسی بوده اند ممکن است آمادگی شروع فرایند درمان را نداشته باشند. این افراد غالبا نیاز دارند که ابتدا درک درست و محکمی از خودشان داشته باشند و از سطح عزت نفس خوبی برخوردار شوند.
در مرحله بعدی آنها باید تمایل داشته باشند که رابطه جنسی شان را در سطحی عمیق تر تجربه کنند و مثلا بجای اینکه به رابطه جنسی به عنوان وظیفه نگاه کنند بخواهند که از آن لذت هم ببرند. این مسئله معمولا اتفاق نمی افتد تا زمانی که فرد احساسات خود را در مورد واقعه ای که اتفاق افتاده برای خود روشن کند و مثلا بداند که در مورد فردی که او را مورد آزار قرار داده چه حسی دارد؛ عصبانیت؟ ضعف؟ تحقیر؟ و غیره.
در مواقعی که زوج ها بر روی روابط جنسی شان کار می کنند دانستن اینکه یکی و یا هر دو فرد در این رابطه مورد آزار جنسی بوده اند برای مشاور ضروری است در غیر این صورت ممکن است مواردی را بحث کند و یا زوج را به انجام کارهایی تشویق کند که موضوع را بدتر کند.
--------------------------------------------------------
توصیه من این است که چنانچه در صدد شکافتن تجربه تان از آزار جنسی برآمدید حتما این روند را با همکاری مشاور خبره انجام دهید که در صورت لزوم بتواند به شما کمک کند تا احساساتی را که بر انگیخته میشوند را کنترل کرده و در جهت مثبت هدایت کنید.
در حالت ایده آل فردی که تخصص مشاوره زوج ها، مشاره جنسی و تجربه کار با قربانیان آزار جنسی را هم دارد توصیه میشود. هدف این نیست که فرد به داشتن رابطه جنسی تشویق شود.
هدف از این فرایند این است که فرد بتواند حد خود را بشناسد یعنی بداند در چه زمانی و با چه شخصی می خواهد ارتباط جنسی داشته باشد و تا چه حد می خواهد در این ارتباط پیش برود.
همچنین در صورت تمایل، قدرت برقراری ارتباط صمیمانه جنسی بدون ترس را پیدا کند. معمولا مراحل التیام در رابطه زوج ها به ترتیب زیر اتفاق می افتد اما ممکن است در هر زوجی متفاوت باشد:
* در وهله اول ببینند مشکل رابطه شان چیست. برای چه اصلا به این فکر افتاده اند که باید در این مورد فکر کنند (مثلا خانم از آغاز رابطه مشترکشان اصلا میل جنسی نداشته)
* هر دو درک مشترکی از مشکلی که در رابطه شان بوجود آمده (بر اثر سابقه آزار جنسی) پیدا کنند
* مثل یک تیم در مقابل واقعه عمل بکنند یعنی همدیگررا سرزنش و یا تحقیر نکنند
* رابطه جنسی با هم برقرار نکنند تا زمانی که واقعه را کاملا بررسی کنند و بدانند چه حرکتی میتواند یادآور آن واقعه ناخوشایند باشد تا ازانجام آن خودداری کنند.
* رابطه جنسی شان را دوباره از اول و با درک متقابل شروع کنند. مثلا برای هم توضیح دهند که چه کاری لذت بخش و چه کاری برایشان ناخوشاید است تا شریک جنسی شان بداند که در چه موقعیتی است و چه باید بکند. برخی اوقات راحت تر است که از توضیح ناخوشایند ها شروع کنید.
* جو را طوری آماده کنید که بتوانید به راحتی در مورد نگرانیها و ترس های خود صحبت کنید.
* معنای جدیدی از رابطه جنسی را در ذهن خود و شریک مقابلتان شکل دهید یعنی اگر مثلا رابطه جنسی را برای جلب محبت و یا از فرار تنبیه انجام می دادید حالا این رابطه را برقرار می کنید چون طرف مقابلتان را دوست دارید و چون میخواهید از این رابطه لذت ببرید.
بر طبق آمارهای موجود اکثر آزار دهنده های جنسی فرد مورد آزار را می شناختند و فرصت کافی داشته اند تا مقدمات را برای انجام این عمل فراهم کنند. بنابراین این مهم است که از کودکی فرزندان خود را در این زمینه آموزش دهیم.
ساده ترین کار این است که به آنها بیاموزیم چه نوع تماسی درست است و چه نوع تماسی درست نیست. فقط باید مراقب بود که اگر کودک را بیش از حد از دیگران بترسانیم در آینده نمی تواند ارتباطات سالمی برقرار کند و از هزگونه صمیمیتی می هراسند.
بهترین کار این است که با فرزند خود ارتباط نزدیکی برقرار کنید تا در صورت هرگونه مسئله ای بتواند موضوع را با شما در میان بگذارد. اکثر افرادی که در کودکی مورد آزار جنسی قرار گرفته اند موضوع را با هیچ کس در میان نگذاشته اند بدلیل اینکه می ترسیدند مورد تنبیه واقع شوند.
به عنوان مثال کودکی که توسط عموی خود مورد آزار جنسی واقع شده و مورد را با مادر خود در میان گذاشته مورد تنبیه واقع شده چون مادر نمیخواسته این مورد را باور کند و یا حتی اگر باور میکرده توانایی مطرح کردن این قضیه را با همسر خود نداشته و غیره. بنابراین تنبیه بچه بی دفاع و محکوم کردن وی به خیالبافی، گزینه راحت تری بوده.
رابطه عاشقانه
در برخی موارد افرادی که مورد آزار جنسی واقع می شوند آگاه نیستند که خودشان به نوعی این رفتار را دعوت کرده اند. بخصوص در مورد جوانها مثلا خانم جوانی که بعد از یک بعداز ظهر قدم زدن در پارک با دوست پسر خود به منزل وی میرود و بعد از کمی صحبت کردن شروع به بوسیدن هم می کنند.
کم کم بوسه طولانی تر میشود و خانم حس میکند که رابطه به مرحله دیگری کشیده میشود. اما طرف مقابل را متوجه نمی کند که تمایلی به پیشروی این ارتباط ندارد و یا نگران است که اگر چنین کاری بکند طرف مقابلش از او زده شده و یا او را طرد می کند.
بنابراین علیرغم میلش ادامه میدهد و ارتباط جنسی را تجربه می کند که به هر دلیلی نمیخواسته و یا آمادگی اش را نداشته. یعنی مورد تجاوز جنسی قرار میگیرد. تجاوز جنسی لزوما با خشونت همراه نیست و هرگونه رابطه جنسی که با تمایل طرفین نباشد تجاوز جنسی محسوب میشود. فردی که مورد تجاوز واقع شده میتواند دچار احساس گناه، شرم و انزجار از خود و یا طرف مقابلش بشود در صورتی که اگر می دانست و یا در برخی شرایط باید گفت اگر می توانست رابطه را در حدی که می خواست نگاه دارد چه بسا هیچ یک از این احساسات منفی پیش نمی آمد.
در همین جا باید بگویم که تحت هر شرایطی هیچ کدام از موارد بالا رفتار ناپسند فرد آزار دهنده را توجیه نمی کند. اما افراد باید بدانند که در چه زمانی با قاطعیت نظر خود را در مورد ادامه رابطه بیان کنند. و طرف مقابل هم باید به خواسته فرد احترام گذاشته و رابطه را در همان حد نگاه دارد.
در اکثر شرایط زمانی که افراد بیش از حد برانگیخته هستند و شرایط هم به این موضوع دامن می زنند کنترل شرایط دشوار می گردد، بنابراین بهتر است که همیشه چندین مرحله پیش از مرحله خطری که برای خود در نظر گرفته اید جریان را متوقف کنید. و حتما به زبان بگویید که نمی خواهید از آن مرحله جلوتر بروید و منتظر نشوید که طرف مقابل احساسات شما را حدس بزند.
این بحث وجود دارد که حتی در رابطه بین زوجها هم اگر یکی مایل به برقراری رابطه جنسی نباشد و برخلاف میلش وادار به برقراری این ارتباط شود تجاوز محسوب میشود یا خیر. در جوامع مختلف پاسخ های متفاوتی به این بحث داده شده مثلا در انگلستان این مسئله تجاوز محسوب شده و جزو جرم های جنسی است.
خلاصه
اگر فردی به شما اطمینان کرد و خاطره تلخ خود را با شما در میان گذاشت آن را باور کنید به فرد آرامش و اطمینان بدهید.
معمولا افراد تنها با کسی این مسئله را در میان میگذارند که نزدیک ترین به خود احساسش کنند.
در مورد زوج ها با وی همدلی کنید و به او اطمینان بدهید که بدن وی متعلق به خود اوست و شما به آن دست نمی زنید مگر اینگه خود شخص به شما اجازه دهد. این موضوع خیلی مهم است چون اکثر افرادی که مورد آزار جنسی و یا حتی آزار جسمی (کتک خوردن و غیره) قرار گرفته اند حس میکنند که بدنشان از آنها گرفته شده و اینکه شما به ایشان اطمینان دهید که بدون خواست آنها به بدنشان دست نمی زنید. این امر در التیام این جراحت روحی بسیار مهم است.
هرگز فردی را به داشتن ارتباط جنسی از هیچ نوعی مجبور نکنید. این عمل به حدی اثر عمیقی روی روحیه افراد می گذارد که بعضا حتی قابل التیام کامل نیست.
اگر شخصی گفت که مایل نیست از مرحله ای جلوتر برود به او احترام بگذارید. می توانید با هم در مورد عقاید و ارزش هایی که در ذهن دارید صحبت کنید. ممکن است همیشه به نتیجه مشترک نرسید اما حداقل هردو احساس مسکنید که طرف مقابل برای شما احترام قائل بوده و به هم آسیبی وارد نکرده اید که تا یک عمر موجب احساس بدی در طرف مقابل شود.
هرگونه ارتباط یا تماس جنسی با کودکان جزو جرایم جنسی شناخته شده و در اکثر جوامع مورد پیگرد قانونی واقع میشود. چه کودک به این کار رضایت داده باشد چه نداده باشد چون کودک قدرت درک کامل ندارد و از عواقب روحی و روانی این مسئله بی اطلاع است. این مورد شامل بازی با آلت تناسلی کودک و وادار کردن او برای بازی کردن با آلت تناسلی بزرگسالان هم می شود.
سارا ناصرزاده
پژوهشگر و روان درمانگر جنسی