یک محقق مسائل خانواده بهنام والرستین یک تحقیق طولانی به مدت 15 سال بر روی کودکانی که والدین آنها طلاق گرفته بودند، انجام داد. وی پس از مصاحبه با کودکان 131 خانواده که والدین آنها از هم جدا شده بودند، به این نتیجه رسید که این کودکان مدتها غمگین بودهاند و حدود یک سوم کودکان در طی 5 سال اول بعد از طلاق دچار افسردگی شدند. تحقیق وی نشان داد که وضعیت پسرها در تحصیل، رابطه با همسالان و رفتار خشن با اعضای خانواده بدتر از دخترها بوده است، در حالی که دخترهایی که زیرسن بلوغ بوده و والدین آنها از هم طلاق گرفته بودند، سازگاری بیشتری با شرایط داشتند. با توجه به مسائل فوق، باید متوجه شده باشید که تطابق کودکان با تغییرات ناشی از طلاق چه اهمیت ویژهای میتواند داشته باشد. اما گاهی طلاق اجتناب ناپذیر است و قصد این نوشته هم این نیست که هشدار نسبت به وضعیت کودکان طلاق را تکرار کند: مسئله این است که نقش والدین در ایجاد تطابق انکارناپذیر بوده و میتوان بهسادگی،با در پیش گرفتن رفتارهای درست و صحیح در مقابل همسر و فرزندان، محیط بهتری را برای فرزندان طلاق به وجود آورد.
ترجمان طلاق
بهترین کار این است که شما و همسرتان، هر دو به کودکتان در مورد طلاق توضیح دهید. باید حتما مطمئن شوید که کودک شما متوجه این موضوع شده است که شما هنوز دوستش دارید و مراقبش هستید. راحت، آرام و صادقانه با فرزندتان صحبت کنید و از بحثوجدل و استفاده از عبارات نامانوس خودداری کنید. بهعنوان مثال میتوانید به کودک خود اینگونه بگویید که من و مادرت (یا پدرت) در کنار هم مشکلات بسیار زیادی داشتیم و بنابراین فکر میکنیم که بهترین کار برای همه ما این است که از هم جدا شویم.
بچههای خشم
پس از طلاق، ممکن است کودک در مورد مسائل کلی نظیر جایی که در آینده در آنجا زندگی خواهد کرد و یا مدرسهای که قرار است برود، نگران شود. باید سعی شود تغییرات زندگی کودک به حداقل ممکن برسد. اگر برخی از این تغییرات در حداقل ممکن بوده و با ثبات باشند بهطوری که پس از مدتی، وجود آنها برای کودک عادی شود. این موضوع به کودکان کمک میکند، تا احساس امنیت بیشتری داشته باشند. علاوه بر این، کودک ممکن است واکنشهای احساسی بسیار قوی به استرس ناشی از طلاق نشان دهد؛ واکنشهایی نظیر اندوه، اضطراب و یا افسردگی، اما شایعترین واکنش، خشم است. این خشم ممکن است فرو خورده شود و منجر به افسردگی شود و یا به بیرون ریخته شود و مشکلات رفتاری ایجاد کند.
بازگشت به گذشته
در طی این دوران پر استرس، احتمال دارد برخی از اطفال رفتارهایی را نشان دهند که در دوران نوزادی و اوایل کودکیشان داشتهاند. بهعنوان مثال، ممکن است آنها بخواهند که والدینشان به آنها غذا بدهند و یا اینکه مجددا شروع به مکیدن شستشان کنند و یا جای خود را هنگام خواب خیس کنند. علاوه بر این، باید در نظر داشته باشید که بروز واکنشهایی نظیر اضطراب جدایی در کودکان در اثر ترس از احتمال رها شدن آنها توسط والدین نیز یک واکنش شایع است. جهت کمک به کاهش استرس، کار مهمی که میتوانید انجام دهید، دادن وقت بیشتر به کودک جهت انجام امور روزمرهاش است. غیر از این، صرف وقت و رابطه دو طرفه شما با کودکتان میتواند بسیار کمک کننده باشد. کار دیگری که میتوانید جهت افزایش روحیه و کاهش استرس کودکان انجام دهید، این است که از یکی از افراد خانواده و یا یک دوست خانوادگی که از جنسیت والد طلاق گرفته است، خواهش کنید که مدتی را با کودک شما بگذراند و بهوی آرامش دهد. انجام این موارد همگی به کاهش استرس کودک کمک میکنند.
کودکان خود را از جنگ و جدلهای طلاق تا میتوانید، دور کنید.
چند نکته کاربردی
همانگونه که گفته شد، سازگاری بهتر و سریعتر کودک با طلاق و جدایی والدین عمدتا بستگی به این دارد که والدین چگونه با یکدیگر و نیز با کودکشان تعامل دارند. چند نکته بسیار مهم وجود دارند که والدین در هنگام طلاق باید حتما بهخاطر داشته باشند.
هرگز کودک خود را مجبور نکنید تا بین والدین، یکی از آنها را انتخاب کند.
هیچگاه از کودک بهعنوان وسیلهای جهت ردوبدل کردن پیغام بین یکدیگر استفاده نکنید.
هرگز در مورد مسائلی که به سرپرستی کودکتان، حمایت از وی و یا آینده وی مربوط میشود، در حضور کودکتان بحثوجدل نکنید. از تخلیه اطلاعاتی کودک در مورد همسرتان پرهیز کنید.
هیچگاه از کودک خود بهعنوان ابزاری جهت اذیت و آزار همسرتان استفاده نکنید.
مهمتر از همه، هرگز به کودکتان در مورد همسرتان بد نگویید. بچههای شما بهخوبی میفهمند که آنها مخلوطی از هر دو والد هستند. چنانچه شما بهطور مداوم از همسرتان بد بگویید و وی را مقصر و یک آدم نادرست قلمداد کنید، آنگاه کودکان شما حتی شاید به خودشان نیز شک کنند.
بیمها و امیدها
بسیاری از بچهها بهویژه در سنین قبل از مدرسه فکر میکنند که آنها به سبب طلاق والدینشان مورد سرزنش هستند. فکر میکنند که اگر آنها بچههای بدی نبودند، احتمال داشت که والدین آنها با یکدیگر بمانند و از هم جدا نشوند. حتی ممکن است که در مواردی ناگهان خشمگین شوند و آرزوی مرگ یکی از والدین خود را بکنند. شما باید مکررا به کودک خود اطمینان دهید که آنها هیچگونه تقصیری در مورد طلاق ندارند. بچهها بهویژه چنانچه در سنین ابتدایی باشند هنوز امید دارند که والدین آنها شاید دوباره به یکدیگر برگردند. صرف وقت هر یک از والدین بهطور جداگانه با کودک میتواند در سازگار شدن کودک شما با این واقعیت که والدین وی اکنون زندگی جداگانهای دارند، بسیار کمک کننده باشد.
لوسشان نکنید
شاید شما تصمیم بگیرید که جهت کاهش اندوه کودکتان در اثر طلاق، تعدادی از وظایف پدری و یا مادری خود را کاهش دهید. توجه داشته باشید که انجام این عمل تنها موجب لوس شدن کودک و نیز احساس عدم امنیت بیشتر در وی خواهد شد. بچهها در واقع خودشان ترجیح میدهند که یک زندگی منظم و یک برنامه معمول با حد و مرزهای مشخص داشته باشند، حتی اگر در ظاهر، از وجود محدودیتها ناراضی باشند. چنانچه کودک مدت زمانی را با یک والد و مدتی را با دیگری سپری کند، بهتر است که پدر و مادر سعی کنند تا قوانین مشابهی برای زندگی کودکشان داشته باشند. رعایت محدودیتها و پرهیز از دادن آزادی بیش از حد بهویژه در کودکان قبل از بلوغ اهمیت دارد زیرا آنها بیشتر امکان دارد که درگیر فعالیتهای پرخطر شوند.
توسل به مشاوره
آسیب روحی ناشی از طلاق در برخی از والدین ممکن است بهقدری شدید باشد که آنها حتی از فرزندانشان جهت کاهش ناراحتی و یا حتی راهنمایی کمک بگیرند. والدین باید از درخواست چنین مسئولیتهایی که خاص افراد بزرگسال است، پرهیز کنند. تغییرات و ناراحتی ناشی از طلاق برای هر کسی سخت است. بسیاری از افرادی که طلاق میگیرند، شاید به مشاوره احتیاج داشته باشند. حفظ و نگهداری سلامت احساسی و روحی شما در کمک کردن و همراهی کودکانتان در خلال این دوران سخت، بسیار کمک کننده است.
چنانچه کودک دچار مسائلی نظیر مشکلات تحصیلی، رفتارهای وسواسی و یا هراسهای غیرطبیعی، مشکلات خواب، مشکلات تغذیهای و یا تغییرات شخصیتی شده باشد، انجام مشاوره برای وی بسیار مفید و کمک کننده خواهد بود.
حق با بچههاست
پس از طلاق، قاعدتا تنها کاری که نمیخواهید انجام بدهید تماس و ارتباط با همسرتان است.با اینکه سخت است ولی بهتر است بهخاطر فرزندتان با کمک همسر سابقتان تلاش کنید که به اهداف مشترکی که همه والدین برای فرزندانشان دارند، برسید. سعی کنید همیشه به این فکر کنید که بچههایتان چه نیازهایی دارند نه اینکه شما چه میخواهید. در نظر داشته باشید که کمک به کودکانتان جهت نگهداری یک ارتباط قوی و عاطفی با هر دو والد مهمترین عمل برای کمک به فرزندانتان جهت سازگاری با طلاق است
یرفع الله الذین امنو منکم والذین اوتوالعلم الدرجات
با عنایت الهی و تلاش مستمر اعضای انجمن علمی – دانشجویی مشاوره با حمایت دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی و همکاری صمیمانه برخی مراکز و سازمانها نخستین همایش ملی دانشجویی مشاوره و دین را در تاریخ 5 خردادماه در دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران برگزار گردید.ضمن سپاسگزاری از همه همکاران، علاقه مندان و شرکت کنندگان امیدواریم نتایج و تجربیات بدست آمده راه وصول به اهداف مورد نظر همایش را تا حدی هموار نموده، سهمی را در ایجاد زمینه رشد و توسعه مطالعات میان رشته ای مشاوره و دین در جامعه اسلامی ایران ایفا کرده باشد. به همین مناسبت کمیته علمی و دبیران همایش نکانی را به عنوان بیانیه همایش متذکر می گردد.
امروز مسلم است که جهان بینی و مبانی فلسفی به فرآیند پژوهشی و علمی به ویژه در تعیین موضوع ، روش، اهداف و نیز تفسیر و نتایج حاصله مؤثر می باشد. بدین ترتیب پس از گذراندن بیش از یک قرن تسلط دیدگاه تجربه گرایی محض و رویکردهای تقلیل گرا درعلوم مدرن در دهه های اخیر شاهد گسترش نظریه های کل نگر و نیز شکل گیری گفتگوی پر ثمر میان علم و الهیات در حاشیه ی علوم متداول طبیعت گرا بوده ایم . پس از انقلاب اسلامی و تأکید رهبر عظیم الشان و فقید انقلاب اسلامی بر ضرورت وحدت وهمدلی و هم زبانی حوزه و دانشگاه به عنوان دو کانون اصلی علم شناسی و دین شناسی ، پرداختن به بحث "گفتگوی علم و دین " ضرورت مضاعفی پیدا کرده است . در حوزه ی بهداشت روان فرد و جامعه و خدمات مشاوران در این زمینه، تأثیر علم و دین در تمامی مراحل رشد شخصی ، آموزش تخصصی، فراگیری روش ها، مهارت ها و ارئه خدمات مشاوران را می توان مشاهده کرد .
بدون تردید در شرایط کنونی با توجه به نظریه های علمی حوزه ی مشاوره که اکثراً از بستر طبیعت گرائی و با تعریف خاصی از انسان برخاسته اند، تبیین و تعریف مناسبی از مشاوره ی دینی و یا مشاوره با استفاده از عناصر دین و معنویت، نیازمند تمهید مقدماتی است که به برخی از آن ها درذیل اشاره می کنیم :
1- نخستین قدم ، فراهم نمودن کتابخانه ی جامع و تخصصی علم ودین در حوزه های مختلف و بالاخص در حوزه ی بهداشت روان و دین در دانشگاه ها
2- اضافه نمودن ساعات تخصصی آموزشی مشاوره حساس به فرهنگ و معنویت و نیز روش شناسی تحقیقات میان رشته ای علم و الهیات برای دانشجویان مشاوره در مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد
3- تاسیس گرایش مشاوره و دین برای کارشناسی ارشد و دکتری
4- انجام مرتب و منظم کارگاه ها و همایش های داخلی و خارجی و دعوت از برجستگان و متخصصان این حوزه نیز می تواند زمینه ی مناسبی را برای ادامه ی این راه فراهم نماید .
در پایان با شکرگذاری به درگاه احدیت و با استمداد از انفاس قدسیه حضرت ولی عصر (عج) ، از همه ی کسانی که در این راه ما را مدد کردند تقدیر و تشکر می نمائیم و امیدواریم که این قدم پایان طریقت نبوده و به منزله قدم نخستین در این راه دشوار و طولانی تلقی شود .
من الله التوفیق
از طرف دبیر کمیته ی علمی و دبیران همایش
انجمن علمی – دانشجویی مشاوره دانشگاه تهران برگزار می کند.
اولین همایش علمی – دانشجویی مشاوره و دین
تاریخ برگزاری همایش 4 و 5 خرداد
کارگاه های آموزشی همایش: (۴ خردادماه)
1- Self review ( دکتر پورحسین) صبح از ساعت ۸ الی ۱۲
2- نظام مشاوره اسلامی (دکتر فقیهی) بعد الظهر از ساعت ۱۴ الی ۱۸
3- کاربرد دین در مشاوره ( دکتر خلیلی) صبح از ساعت ۸ الی ۱۲
4- مثبت نگری در روان درمانگری (دکتر خدایاری فرد) صبح از ساعت ۸ الی ۱۲
۵- مشاوره و رواندرمانی وجودی با تاکید بر مفاهیم دینی ( دکتر علی محمد نظری)
بعد الظهر از ساعت ۱۴ الی ۱۸
شرکت در این همایش برای عموم آزاد می باشد، ضمنا به شرکت کنندگان در همایش از نظام روان شناسی و مشاوره کشور مدرک بازآموزی اعطاء خواهد شد.
هزینه شرکت در هر کارگاه ۴۰ هزار تومان می باشد
هزینه شرکت در هر کارگاه برای دانشجویان( با ارائه کارت دانشجویی) ۲۰ هزار تومان می باشد
هزینه شرکت در هر کارگاه برای دانشجویان دانشگاه تهران( با ارائه کارت دانشجویی) ۱۵ هزار تومان می باشد
لازم به ذکر است که به دلیل استقبال مخاطبان علمی و پژوهشی از سراسر کشور، پذیرش شرکت کنندگان در همایش تنها از طریق ثبت نام دبیر خانه صورت می پذیرد.
آدرس دبیرخانه همایش: بزرگراه جلال آل احمــد، مقابل کوی نصر (گیشا)، خیابان نسیم، دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی، دفتر انجمن های علمی، اتاق 305 مراجعه فرمائید. تلفن: - 09365402019
۶۱۱۱۷۴۳۴(۰۲۱)
ساعات مراجعه به دبیرخانه همایش: شنبه تا چهارشنبه از ساعت 9 الی 14
قربانی آزار جنسی;
اکثر افرادی که مورد آزار جنسی و یا حتی آزار جسمی قرار گرفته اند حس میکنند که بدنشان از آنها گرفته شده است
آزار و سوءاستفاده جنسی در حالت کلی زمانی اتفاق می افتد که یک فرد بدون اطلاع و یا رضایت فرد دیگر از او لذت جنسی ببرد طوری که باعث تحقیر شخص شده و یا به شخص آسیب روحی و یا جسمی وارد شود.
آزار و سوءاستفاده جنسی درجات مختلف دارد. آزار جنسی میتواند جزو دسته جرم ها تلقی شود و جوامع مختلف مجازات های متفاوتی را برای افراد مجرم در نظر می گیرند.
آزار های جنسی به سه دسته تقسیم میشوند:
۱-آزارهای جسمی: یعنی چنانچه فردی شخص دیگر را مجبور به برقراری ارتباط جنسی کند در حالتی که فرد مایل به برقراری این ارتباط نباشد) تجاوز جنسی(و یا دستمالی کردن فرد دیگر در صورت عدم آگاهی و یا رضایت فرد.
۲- آزارهای روانی و روحی: یعنی کلماتی به کار برده شود که باعث احساس تحقیر شخص دیگر شود مثل متلک گویی، و یا دنبال کردن فرد و آزارهای تلفنی که شخص را مورد فشار روانی قرار دهد. یا حتی اگر فردی در حال تعویض لباس باشد و فرد دیگری بدون اطلاع وی به تماشای او پرداخته و لذت جنسی ببرد یک نوع از سوءاستفاده جنسی را مرتکب شده.
۳-سوء استفاده از موقعیت و اعتماد طرف مقابل در اعمال زور برای برقراری رابطه جنسی: مثلا فرد بزرگسالی که از بی دفاع بودن کودکی استفاده میکند و یا بدلیل نسبتی که با وی دارد او را به برقراری ارتباط جنسی تشویق و یا وادارد میکند. مثل معلم، پدر و مادر، و اقوام یا رئیسی که از موقعیت خودسوء استفاده کرده و کارمند خود را تحت فشار قرار میدهد.
هرگونه تعرض به فضای خصوصی افراد بدون درک آنها از شرایط وخواست آنها که باعث وارد آمدن فشار روحی و احساس تحقیر در فرد شود آزار و سوءاستفاده جنسی است. بنابراین متلک گفتن، دستمالی کردن افراد و بوق زدن و چشم چرانی،ایستادن بر سر راه افراد و مزاحمت های خیابانی و مسائلی از این دست هم جزو آزارها و سوئاستفاده های جنسی بشمار می روند.
بشنویدقسمت یازدهم برنامه درگوشی ها را اینجا بشنوپد
برخی افراد براثر ناآگاهی از قوانین و مناسبات قابل قبول اجتماعی دست به چنین کاری می زنند و برخی دیگر دچار اختلالات روحی و یا روانی هستند که آنها را به سمت ارتکاب به این اعمال ناپسند سوق می دهد.
سارا ونازنین:
در فرهنگ هایی که آموزش جنسی شرایط روحی طرف مقابل را در بر نمی گیرد موارد آزار جنسی شایع تر است.
البته آمارهای مربوط به این مسئله دقیق نیستند چون به دلایل زیادی از جمله دلایل زیر افراد ممکن است
گزارش این وقایع به مقامات را در اولویت قرار ندهند:
* فرد نمیداند به کجا و چه کسی مراجعه کند
* فرد نمیداند که این کاری که انجام شده آزار جنسی بوده و کاری نیست که همه انجام می دهند
* ترس از آبروریزی و شکستن حرمتهای فامیلی و خانوادگی
* ترس از اینکه متهم به دروغگویی و هرزگی شود
* فرد آزار دهنده شخص را تهدید کرده که اگر موضوع را بازگو کند خودش و یا عزیزانش تاوان آن را باز پس خواهند داد
افرادی که مورد آزار جنسی قرار گرفته اند بسته به نوع این آزار و اثری که روی آنها داشته میتوانند دچار اختلالات ریشه دار جنسی شوند بطور مثال فردی که بخصوص در دوران خردسالی و یا نوجوانی مورد آزار بوده در برقراری ارتباطات جنسی در آینده ممکن است دچار یک و یا چند مورد از این حالات شود:
* از برقراری ارتباط جنسی واهمه داشته باشد
* از برقراری ارتباط جنسی بشدت سرباز بزند
* به رابطه جنسی به عنوان یک وظیفه نگاه کند
* در برانگیخته شدن جنسی مشکل داشته باشد
* در صورتی که کسی به او دست بزند احساس انزجار، ترس و عصبانیت پیدا کند
* در حین برقراری ارتباط جنسی نتواند در لحظه حظور داشته باشد و از نظر فکری فرسنگ ها دور باشد.
* در روابط جنسی وسواس گونه و نامتعارف وارد شود
* برای خانم ها درد در هنگام دخول و یا غیر ممکن بودن دخول بر اثر انقباضات غیر طبیعی دهانه واژن
* برای آقایان مشکلات نعوظ و عدم کنترل بر روی زمان انزال
* تمایل داشتن به برقراری جنسی به همان صورتی که در هنگام آزار جنسی اتفاق افتاده
* خودآزاری جنسی و دیگر آزاری جنسی
فهرست بالا تنها موارد شایع را در بر میگیرد اما این اثرات میتواند از یک فرد تا فرد دیگر کاملا متفاوت باشد. بطور کلی اکثر این افراد در برقراری ارتباطات با دیگران دچار مشکل هستند به این صورت که یا بیش از حد صمیمی میشوند و یا از حد خاصی جلوتر نمیروند.
این نکته هم شایان ذکر است که آزار و سوء استفاده جنسی چه برای مردان و چه برای زنان، چه برای کودکان و چه برای افراد مسن وجود دارد و با وجود اینکه زنان و کودکان بیشتر مورد آزارهای جنسی قرار میگیرند اما مردان و افراد مسن هم از این قاءده مستثنا نیستند.
موقعیت همسر یا شریک جنسی فردی که مورد آزار جنسی قرار گرفته
فردی که مورد آزار جنسی واقع شده قربانی اول و شریک جنسی وی در واقع قربانی دوم این عمل است. همسریا شریک جنسی فردی که مورد آزار جنسی واقع شده ممکن است احساس طرد شدگی کند، مدام به این فکر کند که شاید کاری را انجام می دهد که فرد آزار دهنده با همسرش انجام داده و نمی داند کدام کار درست است و کدام ممکن است باعث برانگیخته شدن احساسات منفی در شریک جنسی اش شود و در عین حال نمی تواند گذشته همسرش را تغییر دهد.
در برخی موارد افرادی که مورد آزار جنسی واقع می شوند آگاه نیستند که خودشان به نوعی این رفتار را دعوت کرده اند
فرد ممکن است بشدت نسبت که فردی که این کار را انجام داده عصبانی باشد. در حالتی که فرد مورد آزار دچار زیاده خواهی جنسی و یا اعتیاد جنسی است ممکن است به شریک جنسی اش فشار بیش از حد آورده و باعث برانگیخته شدن احساسات منفی در وی شود. در برخی اوقات هردو فرد تجربه آزار جنسی داشته اند. در هر حالت این مهم است که زوج با هم مورد مشاوره قرار گیرند تا احساسات هردو در نظر گرفته شود.
درمان
همه افرادی که مورد آزار جنسی بوده اند ممکن است آمادگی شروع فرایند درمان را نداشته باشند. این افراد غالبا نیاز دارند که ابتدا درک درست و محکمی از خودشان داشته باشند و از سطح عزت نفس خوبی برخوردار شوند.
در مرحله بعدی آنها باید تمایل داشته باشند که رابطه جنسی شان را در سطحی عمیق تر تجربه کنند و مثلا بجای اینکه به رابطه جنسی به عنوان وظیفه نگاه کنند بخواهند که از آن لذت هم ببرند. این مسئله معمولا اتفاق نمی افتد تا زمانی که فرد احساسات خود را در مورد واقعه ای که اتفاق افتاده برای خود روشن کند و مثلا بداند که در مورد فردی که او را مورد آزار قرار داده چه حسی دارد؛ عصبانیت؟ ضعف؟ تحقیر؟ و غیره.
در مواقعی که زوج ها بر روی روابط جنسی شان کار می کنند دانستن اینکه یکی و یا هر دو فرد در این رابطه مورد آزار جنسی بوده اند برای مشاور ضروری است در غیر این صورت ممکن است مواردی را بحث کند و یا زوج را به انجام کارهایی تشویق کند که موضوع را بدتر کند.
--------------------------------------------------------
توصیه من این است که چنانچه در صدد شکافتن تجربه تان از آزار جنسی برآمدید حتما این روند را با همکاری مشاور خبره انجام دهید که در صورت لزوم بتواند به شما کمک کند تا احساساتی را که بر انگیخته میشوند را کنترل کرده و در جهت مثبت هدایت کنید.
در حالت ایده آل فردی که تخصص مشاوره زوج ها، مشاره جنسی و تجربه کار با قربانیان آزار جنسی را هم دارد توصیه میشود. هدف این نیست که فرد به داشتن رابطه جنسی تشویق شود.
هدف از این فرایند این است که فرد بتواند حد خود را بشناسد یعنی بداند در چه زمانی و با چه شخصی می خواهد ارتباط جنسی داشته باشد و تا چه حد می خواهد در این ارتباط پیش برود.
همچنین در صورت تمایل، قدرت برقراری ارتباط صمیمانه جنسی بدون ترس را پیدا کند. معمولا مراحل التیام در رابطه زوج ها به ترتیب زیر اتفاق می افتد اما ممکن است در هر زوجی متفاوت باشد:
* در وهله اول ببینند مشکل رابطه شان چیست. برای چه اصلا به این فکر افتاده اند که باید در این مورد فکر کنند (مثلا خانم از آغاز رابطه مشترکشان اصلا میل جنسی نداشته)
* هر دو درک مشترکی از مشکلی که در رابطه شان بوجود آمده (بر اثر سابقه آزار جنسی) پیدا کنند
* مثل یک تیم در مقابل واقعه عمل بکنند یعنی همدیگررا سرزنش و یا تحقیر نکنند
* رابطه جنسی با هم برقرار نکنند تا زمانی که واقعه را کاملا بررسی کنند و بدانند چه حرکتی میتواند یادآور آن واقعه ناخوشایند باشد تا ازانجام آن خودداری کنند.
* رابطه جنسی شان را دوباره از اول و با درک متقابل شروع کنند. مثلا برای هم توضیح دهند که چه کاری لذت بخش و چه کاری برایشان ناخوشاید است تا شریک جنسی شان بداند که در چه موقعیتی است و چه باید بکند. برخی اوقات راحت تر است که از توضیح ناخوشایند ها شروع کنید.
* جو را طوری آماده کنید که بتوانید به راحتی در مورد نگرانیها و ترس های خود صحبت کنید.
* معنای جدیدی از رابطه جنسی را در ذهن خود و شریک مقابلتان شکل دهید یعنی اگر مثلا رابطه جنسی را برای جلب محبت و یا از فرار تنبیه انجام می دادید حالا این رابطه را برقرار می کنید چون طرف مقابلتان را دوست دارید و چون میخواهید از این رابطه لذت ببرید.
بر طبق آمارهای موجود اکثر آزار دهنده های جنسی فرد مورد آزار را می شناختند و فرصت کافی داشته اند تا مقدمات را برای انجام این عمل فراهم کنند. بنابراین این مهم است که از کودکی فرزندان خود را در این زمینه آموزش دهیم.
ساده ترین کار این است که به آنها بیاموزیم چه نوع تماسی درست است و چه نوع تماسی درست نیست. فقط باید مراقب بود که اگر کودک را بیش از حد از دیگران بترسانیم در آینده نمی تواند ارتباطات سالمی برقرار کند و از هزگونه صمیمیتی می هراسند.
بهترین کار این است که با فرزند خود ارتباط نزدیکی برقرار کنید تا در صورت هرگونه مسئله ای بتواند موضوع را با شما در میان بگذارد. اکثر افرادی که در کودکی مورد آزار جنسی قرار گرفته اند موضوع را با هیچ کس در میان نگذاشته اند بدلیل اینکه می ترسیدند مورد تنبیه واقع شوند.
به عنوان مثال کودکی که توسط عموی خود مورد آزار جنسی واقع شده و مورد را با مادر خود در میان گذاشته مورد تنبیه واقع شده چون مادر نمیخواسته این مورد را باور کند و یا حتی اگر باور میکرده توانایی مطرح کردن این قضیه را با همسر خود نداشته و غیره. بنابراین تنبیه بچه بی دفاع و محکوم کردن وی به خیالبافی، گزینه راحت تری بوده.
رابطه عاشقانه
در برخی موارد افرادی که مورد آزار جنسی واقع می شوند آگاه نیستند که خودشان به نوعی این رفتار را دعوت کرده اند. بخصوص در مورد جوانها مثلا خانم جوانی که بعد از یک بعداز ظهر قدم زدن در پارک با دوست پسر خود به منزل وی میرود و بعد از کمی صحبت کردن شروع به بوسیدن هم می کنند.
کم کم بوسه طولانی تر میشود و خانم حس میکند که رابطه به مرحله دیگری کشیده میشود. اما طرف مقابل را متوجه نمی کند که تمایلی به پیشروی این ارتباط ندارد و یا نگران است که اگر چنین کاری بکند طرف مقابلش از او زده شده و یا او را طرد می کند.
بنابراین علیرغم میلش ادامه میدهد و ارتباط جنسی را تجربه می کند که به هر دلیلی نمیخواسته و یا آمادگی اش را نداشته. یعنی مورد تجاوز جنسی قرار میگیرد. تجاوز جنسی لزوما با خشونت همراه نیست و هرگونه رابطه جنسی که با تمایل طرفین نباشد تجاوز جنسی محسوب میشود. فردی که مورد تجاوز واقع شده میتواند دچار احساس گناه، شرم و انزجار از خود و یا طرف مقابلش بشود در صورتی که اگر می دانست و یا در برخی شرایط باید گفت اگر می توانست رابطه را در حدی که می خواست نگاه دارد چه بسا هیچ یک از این احساسات منفی پیش نمی آمد.
در همین جا باید بگویم که تحت هر شرایطی هیچ کدام از موارد بالا رفتار ناپسند فرد آزار دهنده را توجیه نمی کند. اما افراد باید بدانند که در چه زمانی با قاطعیت نظر خود را در مورد ادامه رابطه بیان کنند. و طرف مقابل هم باید به خواسته فرد احترام گذاشته و رابطه را در همان حد نگاه دارد.
در اکثر شرایط زمانی که افراد بیش از حد برانگیخته هستند و شرایط هم به این موضوع دامن می زنند کنترل شرایط دشوار می گردد، بنابراین بهتر است که همیشه چندین مرحله پیش از مرحله خطری که برای خود در نظر گرفته اید جریان را متوقف کنید. و حتما به زبان بگویید که نمی خواهید از آن مرحله جلوتر بروید و منتظر نشوید که طرف مقابل احساسات شما را حدس بزند.
این بحث وجود دارد که حتی در رابطه بین زوجها هم اگر یکی مایل به برقراری رابطه جنسی نباشد و برخلاف میلش وادار به برقراری این ارتباط شود تجاوز محسوب میشود یا خیر. در جوامع مختلف پاسخ های متفاوتی به این بحث داده شده مثلا در انگلستان این مسئله تجاوز محسوب شده و جزو جرم های جنسی است.
خلاصه
اگر فردی به شما اطمینان کرد و خاطره تلخ خود را با شما در میان گذاشت آن را باور کنید به فرد آرامش و اطمینان بدهید.
معمولا افراد تنها با کسی این مسئله را در میان میگذارند که نزدیک ترین به خود احساسش کنند.
در مورد زوج ها با وی همدلی کنید و به او اطمینان بدهید که بدن وی متعلق به خود اوست و شما به آن دست نمی زنید مگر اینگه خود شخص به شما اجازه دهد. این موضوع خیلی مهم است چون اکثر افرادی که مورد آزار جنسی و یا حتی آزار جسمی (کتک خوردن و غیره) قرار گرفته اند حس میکنند که بدنشان از آنها گرفته شده و اینکه شما به ایشان اطمینان دهید که بدون خواست آنها به بدنشان دست نمی زنید. این امر در التیام این جراحت روحی بسیار مهم است.
هرگز فردی را به داشتن ارتباط جنسی از هیچ نوعی مجبور نکنید. این عمل به حدی اثر عمیقی روی روحیه افراد می گذارد که بعضا حتی قابل التیام کامل نیست.
اگر شخصی گفت که مایل نیست از مرحله ای جلوتر برود به او احترام بگذارید. می توانید با هم در مورد عقاید و ارزش هایی که در ذهن دارید صحبت کنید. ممکن است همیشه به نتیجه مشترک نرسید اما حداقل هردو احساس مسکنید که طرف مقابل برای شما احترام قائل بوده و به هم آسیبی وارد نکرده اید که تا یک عمر موجب احساس بدی در طرف مقابل شود.
هرگونه ارتباط یا تماس جنسی با کودکان جزو جرایم جنسی شناخته شده و در اکثر جوامع مورد پیگرد قانونی واقع میشود. چه کودک به این کار رضایت داده باشد چه نداده باشد چون کودک قدرت درک کامل ندارد و از عواقب روحی و روانی این مسئله بی اطلاع است. این مورد شامل بازی با آلت تناسلی کودک و وادار کردن او برای بازی کردن با آلت تناسلی بزرگسالان هم می شود.
سارا ناصرزاده
پژوهشگر و روان درمانگر جنسی
باسمه تعالی
پرسشنامه زیر جهت سنجش میزان صمیمیت زوجین طراحی شده است، لطفاً سوالات زیر را به دقت خوانده و مقابل گزینه مورد نظر علامت بزنید.
ضمناً داده های حاصل از پرسشنامه کاملاً محرمانه بوده و به جز استفاده آماری، به منظور دیگری مورد استفاده قرار نخواهد گرفت.
در این پرسشنامه منظوراز اعداد بدین صورت می باشد.
1 : کاملاً موافق 2 : موافق 3 : بی نظر 4 : مخالف 5 : کاملاً مخالف
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | |
1. من و همسرم به راحتی احساساتمان را برای یکدیگر بیان می کنیم | |||||
2. هنگامی که من و همسرم روی یک موضوع بحث می کنیم به سختی به توافق می رسیم | |||||
3. من نسبت به همسرم خیلی متعهد هستم | |||||
4. همسرم به احساسات من توجه نمی کند | |||||
5. همسرم را فردی وفادار می دانم | |||||
6. من از گفتگو با همسرم لذت نمی برم | |||||
7. آرزو می کنم که همسرم نسبت به من بیشتر محبت وعشق ابراز می کرد | |||||
8. همسرم من را یک فرد ارزشمند می داند | |||||
9. برایم سخت است که به همسرم بگویم دوستش دارم | |||||
10. گاهی اوقات به همسرم دروغ می گویم | |||||
11. ازدواج باعث شده است که بیشتر از قبل خود را ارزشمند بدانم | |||||
12. هنگامی که من از دست همسرم دلخور می شوم قادرم این احساسم را به او بگویم | |||||
13. اگر قرار باشد دوباره از اول شروع کنم با همین فرد ازدواج خواهم کرد | |||||
14. گاهی اوقات من افکار و عقایدی دارم که دوست ندارم به همسرم بگوییم | |||||
15. من از داشتن رابطه جنسی با همسرم رضایت ندارم | |||||
16. همسرم مرا درک نمی کند | |||||
17. رابطه جنسی ما رضایت بخش و بدون مشکل است | |||||
18. همسرم در مورد عقاید و افکارش با من صحبت نمی کند | |||||
19. من و همسرم از بودن در کنار هم لذت نمی بریم | |||||
20. من نمی توانم همه چیزهایی که دوست دارم به همسرم بگوییم | |||||
21. ازدواج به من کمک کرده تا به اهدافی که در زندگیم ترسیم کرده بودم برسم | |||||
22. ازدواج کاملاً من را محدود کرده است | |||||
23. هنگامی که مشکلی برایمان بوجود می آید من و همسرم سعی در حل آن می کنیم | |||||
24. من مطمئن هستم که می توانیم مشاجراتی که بین ما پیش می آید را حل کنیم | |||||
25. مرتب همسرم را می بوسم و نوازش می کنم | |||||
26. همسرم از اینکه گاهی اوقات در کنار دوستان یا خانواده ام باشم مخالفت نمی کند | |||||
27. همسرم از لحاظ جنسی من را جلب می کند و برایم سکسی است | |||||
28. من هرگز با همسر بحث و جدل نداشته ام | |||||
29. همسرم بهترین دوست من است | |||||
30. همسرم به جز من به شخص دیگری فکر نمی کند | |||||
31. همسرم به اهداف شخصی من احترام می گذارد | |||||
32. همسرم من را سکسی و جذاب می داند | |||||
33. من و همسرم برای استقلال یکدیگر ارزش قائل هستیم |
چارچوب نظری:
صمیمیت[1] که به عنوان یک فرایند مهم در توسعه روابط دوستانه شناخته شده است، در حال حاضر نگرانی عمده متخصصان مشاوره و خانواده است. تغییرات تکنولوژی، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و نیز تغییرات در حوزه مذهب در تعییر کارکرد اولیه ازدواج که شامل عشق و محبت و صمیمیت بین زن و شوهر نقش اساسی داشته است. (برگر و هانا[2]،1999).
شفر و اولسون[3] (1981) صمیمیت را نزدیکی رابطه عاطفی، معنوی، عقلانی و جنسی می دانند از نظر آنها صمیمیت یک هدف نهایی نیست بلکه فرایندی است که در طول زمان بوجود می آید.
اشلمن و گلارک[4] (1987) به نقل از استنلی و همکاران[5] (1995) بیان کرده اند که صمیمیت به هر گونه رابطه یا دوستی که در بر دارنده گرمی ،بازبودن و سهیم شدن غیر رسمی باشد اشاره دارد.
باکاروزی[6](2001).مولفه های صمیمیت را به 9 حیطه تقسیم کرد:
1. صمیمیت عاطفی[7]: که نیاز به در میان نهادن و سهیم شدن کلیه احساسات اعم از احساسات مثبت و منفی با همسر می باشد
2. صمیمیت روانشناختی[8]: که نیاز به در میان نهادن، ارتباط برقرار کردن و پیوند با یک فرد دیگر از طریق افشای مطالب مهم و عمیق و مسائل معنادار فردی در مورد خود حقیقی یا درونی می باشد
3. صمیمیت عقلانی[9]: که نیاز به سهیم شدن و در میان نهادن ایده ها ،افکار و باورهای مهم با یک شریک یا همسر می باشد
4. صمیمیت جنسی[10]: که نیاز به در میان نهادن، سهیم شدن و ابراز افکار، احساسات و خیال پردازی های جنسی با همسر است
5. صمیمیت فیزیکی[11]: که نیاز به نزدیکی فیزیکی با همسر است این نوع نزدیکی جسمانی را نباید با صمیمیت جنسی که هدف از آن ایجاد بر انگیختگی جنسی بوده اشتباه گرفت.
6. صمیمیت معنوی[12]: نیاز به سهیم شدن افکار ، احساسات ، عقاید و تجارب خود با همسر است که به نوعی با مذهب . معنویت ارتباط دارد
7. صمیمیت زیبا شناختی[13] : که نیاز به سهیم شدن احساسات و افکار و ادراکات و باورها و تجاربی است که از نظر فرد به هیجان آورنده، نفس گیر و زیبا هستند.
8. صمیمیت اجتماعی-تفریحی[14]: که نیاز به درگیر شدن و مشارکت در فعالیت ها و تجارب تفریحی و لذت بخش با همسر می باشد
9. صمیمیت زمانی[15]: در بر دارنده آن است که زوجین تمایل دارند به آنکه تا چه میزان از وقت خود را در روز را با شریک خود صرف انجام فعالیت های صمیمانه نماید.
یکی از نظریه پردازان دیگر به اسم وارینگ[16] 1980 به نقل از دکتر نظری، (1386) صمیمیت در روابط زوجها را ترکیبی از هشت عنصر زیر میداند:
بنابرین با توجه به توضیحات ارائه شده در باره صمیمیت پرسشنامه حاضر بر اساس نظریه وارینگ طراحی شده است.
تعداد سوالات این پرسشنامه 33 ماده است که ماده های 1،4،7،9،12 عنصر عاطفه، ماده های 2،23،24 عنصر حل تعارض، ماده های 3،5،29،30 عنصر همبستگی، ماده های 6،13،16،28،11عنصر سازگاری، ماده های 8،11،21 عنصر هویت، ماده های 10،14،20،18 عنصر بیانگری، ماده های 15،17،25،32،27 عنصر رابطه جنسی و ماده های 22،31،26،33 عنصر خود مختاری را می سنجد.
این پرسشنامه بر اساس مقیاس 5 درجه ای لیکرت از کاملا مخالف تا کاملاً موافق طراحی شده است و محققان برای از بین بردن اثر سوگیری پاسخ دهنده ماده های 4،6،9،15،16،19،18،22 را به صورت منفی طراحی کرده اند.
نمره گذاری:
حداقل نمره برای هر ماده 1 می باشد و حداکثر آن 5 می باشد که به ترتیب به گزینه های کاملا موافق نمره 5 ، و کاملاً مخالف نمره 1 منظور می گردد و نمره برای ماده های منفی عکس ماده های مثبت می باشد. (کاملاً موافق نمره 1 و کاملاً مخالف نمره 5).
روایی و پایایی:
این پرسشنامه به علت محقق ساخته بودن روایی و پایایی آن محاسبه نشده است.
تهیه و تنظیم: محمد حسین اسوده و علی تیموری دانشگاه تهران زمستان ۸۷
فهرست منابع:
[1] .intimacy
[2] .Berger & Hannah
[3] . Schaefer et al
[4] .eshleman & Clarke
[5] .Stanley & Olson
[6] .Bagarozzi
[7] .emotional intimacy
[8] .psychology intimacy
[9] .rational intimacy
[10] .sexual intimacy
[11] .psychical intimacy
[12] .spiritual intimacy
[13] . aesthetic intimacy
[14] .social and recreational intimacy
[15] .temporal intimacy
[16] .waring
[17] .expressiveness
[18] .compatibility
[19] .cohesion
[20] .conflict resolution
[21] .autonomy
[22] .identity
اطلاعیه اولین همایش ملی دانشجویی
مشاوره و دین
آخرین مهلت ارسال چکیده مقالات: 15 فروردین ماه88
توجه!(مهلت ارسال چکیده مقالات تا ۲۵فروردین 88 تمدید شد!)
آخرین مهلت ارسال اصل مقالات: 10اردیبهشت ماه88
توجه!(مهلت ارسال اصل مقالات تا 15اردیبهشت 88 تمدید شد!)
چکیده مقالات خود را تایپ شده همراه با مشخصات کامل و شماره تماس ارسال نمایید
*کلیه افرادی که چکیده مقاله خود را ارسال نموده اند در صورت تمایل می توانند اصل مقاله خود را نیز تا تاریخ مذکور ارسال نمایند.
*اولویت با مقالات میدانی می باشد.
جهت کسب اطلاع بیشتر به وب سایت زیر مراجعه کنید
www.coreligion.blogfa.com
کاش وقتی زندگی فرصت دهد
گاهی از پروانه ها یادی کنیم
کاش بخشی از زمان خویش را
وقف قسمت کردن شادی کنیم
کاش وقتی آسمان بارانی ست
از زلال چشمهایش تر شویم
وقت پاییز از هجوم دست باد
کاش مثل پونه ها پرپر شویم
کاش وقتی چشمهایی ابریند
به خود آییم و سپس کاری کنیم
از نگاه زرد گلدانهای مان
کاش با رغبت پرستاری کنیم
کاش دلتنگ شقایق ها شویم
به نگاه سرخ شان عادت کنیم
کاش شب وقتی که تنها می شویم
با خدای یاس ها خلوت کنیم
کاش گاهی در مسیر زندگی
باری از دوش نگاهی کم کنیم
فاصله های میان خویش را
با خطوط دوستی مبهم کنیم
کاش با چشمانمان عهدی کنیم
وقتی از اینجا به دریا می رویم
جای بازی با صدای موج ها
دردهای آبیش را بشنویم
کاش مثل آب،مثل چشمه سار
گونه ی نیلوفری را تر کنیم
ما همه روزی از اینجا می رویم
کاش این پرواز را باور کنیم
کاش با حرفی که چندان سبز نیست
قلب های نقره ای را نشکنیم
کاش هر شب با دو جرعه نور ماه
چشم های خفته را رنگی زنیم
کاش بین ساکنان شهر عشق
رد پای خویش را پیدا کنیم
کاش با الهام از وجدان خویش
یک گره از کار دل ها وا کنیم
کاش رسم دوستی را ساده تر
مهربان تر آسمانی تر کنیم
کاش در نقاشی دیدارمان
شوق ها را ارغوانی تر کنیم
کاش اشکی قلب مان را بشکند
با نگاه خسته ای ویران شویم
کاش وقتی شاپرک ها تشنه اند
ما به جای ابرها گریان شویم
کاش وقتی آرزویی می کنیم
از دل شفاف مان هم رد شود
مرغ آمین هم از آنجا بگذرد
حرف های قلب مان را بشنود
وای باران!
باران
شیشه پنجره را باران شست
از دل تنگ من اما
چه کسی نقش تو را خواهد شست؟
آسمان سربی رنگ من درون قفس سرد اتاقم دلتنگ
می برد مرغ نگاهم تا دور
وای باران!
وای باران!
خواب، رویا ی فراموشی هاست
خواب را دریابیم
که در آن دولت خاموشی هاست
من شکوفایی گل های امیدم را در رویا ها می بینم
و ندایی که به من میگوید
گرچه شب تاریک است
دل قوی دار سحر نزدیک است
در میان من و تو فاصله هاست
گاه می اندیشم
می توان با لبخندی این فاصله ها را برداری
تو توانایی بخشش داری
دستهایی تو توانایی آن را دارد
چشمهای تو به من آرامش می بخشد
و تو چون مصرع شعری زیبا
سطر بر جسته ای از زندگی من هستی
دفتر عمر مرا، با وجود تو شکوهی دیگر رونق دیگر هست
می توانی تو به من زندگانی بخشی
یا بگیری از من آنچه را می بخشی
من به خود می گوییم؛
چه کسی باور کرد؟ جنگل جان مرا
آتش عشق تو خاکستر کرد
منبع: سارا