مشاوره خانواده  -  مشاوره  تحصیلی

مشاوره خانواده - مشاوره تحصیلی

خواهشمند است ما را از ارائه نظرات گرانبارتان محروم نفرمایید.
مشاوره خانواده  -  مشاوره  تحصیلی

مشاوره خانواده - مشاوره تحصیلی

خواهشمند است ما را از ارائه نظرات گرانبارتان محروم نفرمایید.

چرا افسرده می شویم؟

 

استرس می تواند به سلامت انسان آسیب برساند و در صورت عدم آشنایی با روش های مقابله با آن یا یک مشکل یا بیماری موجود را بدتر کند.
استرس پاسخ بدن برای دفاع از خود است. این طبیعت بدن در فوریت ها مانند کنار رفتن از سر راه ماشینی که بسرعت نزدیک می شود ، خوب است اما اگر به مدت طولانی ادامه پیدا کند اثرات سوئی بر بدن اعمال می کند بطوری که ممکن است بدن به هر محرک و تغییر عادی در زندگی روزانه عکس العمل نشان دهد.

در این شرایط ممکن است حتی زمانی که ماشینی به شما نزدیک می شود و علیرغم اینکه می خواهید از سر راه آن کنار بروید قادر به این کار نباشید.علت ایناست که بدن شما پیوسته در حال واکنش است و جایی برای نگهداشتن این همه انرژی اضافی ندارد و لذا دچار اضطراب ، نگرانی و عصبی می شوید.چه عواملی باعث استرس می شوند؟هر نوع تغییر اعم از خوب و بد می تواند باعث ایجاد تنش در شما شود. عوامل استرس زا برای افراد مختلف فرق می کند.
برای مثال بازنشستگی ممکن است برای شخصی استرس زا باشد در حالیکه دیگری را دچار استرس نکند.بطور کلی هر رویدادی که نوعی تغییر وضعیت باشد و تاثیر جدیدی بر زندگی داشته باشد ممکن است استرس زا باشد.این تغییرات شامل تغییر یا از دست دادن شغل ، بیماری ، از دست عزیزان ، ازدواج یا طلاق ، پیشرفت شغلی ، صدمه دیدن ، مشکلات مالی ، جابجایی ، بچه دار شدن و بسیاری علل دیگر می باشد.
استرس چه تاثیری بر سلامت می گذارد؟مسلما استرس می تواند به سلامت انسان آسیب برساند و در صورت عدم آشنایی با روش های مقابله با آن یا یک مشکل یا بیماری موجود را بدتر کند. علائمی که به هنگام استرس بروز می کند عبارتند از :اضطراب ، کمر درد ، یبوست یا اسهال ، خستگی یا رخوت ، سردرد ، فشار خون بالا ، بی خوابی ، مشکل در روابط با دیگران ، تنگی نفس ، گرفتگی گردن ، ناراحتی معده ، از دست دادن یا افزایش وزن ، احساس غم واندوه یا گریه زیاد، از دست دادن علاقمندی به امور ، احساس گناه ، ناامیدی یا پوچی فکر در باره مرگ یا خودکشی ، خواب زیاد یا عدم توانائی برای به خواب رفتن و یا در خواب ماندن ، مشکل در عطف توجه به امور و تصمیم گیری ، و دچار شدن به دردهائی که با درمان بهبود نمی یابند.چگونه با استرس مقابله کنیم؟
افسردگی را می توان با مشاوره ، دارو و یا به کمک هردو روش درمان کرد. مراقبت مناسب ، ورزش منظم و خوردن غذاهای سالم نیز حائز اهمیت است.در صورت شدید نبودن افسردگی ممکن است مشاوره به تنهائی موثر واقع شود.- خود را از دیگران جدا نکنید با افراد مورد علاقه و دوستان ، راهنمای مذهبی ، و پزشک خاوادگی تان در ارتباط باشید.- در این دوران از اخذ تصمیمات مهم زندگی (مثلا در باره جدائی یا طلاق) خودداری کنید.شاید نتوانید درست فکر کنید بنابراین تصمیمات درستی نخواهید گرفت.- بخاطر افسردگی ، خودتان را سرزنش نکنید.شما مسبب آن نیستید.- از اینکه هم اکنون احساس خوبی ندارید ناامید نشوید. صبور باشید.- تسلیم نشوید.- هر روز ورزش کنید تا انرژی بیشتری کسب نموده و احساس بهتری داشته باشید.- رژیم غذائی متعادل و سالم داشته باشید و سعی کنید به اندازه کافی بخوابید.- طبق دستور پزشک برای مشاوره مراجعه کنید و یا داروهای توصیه شده را مصرف نمائید.
در صورت عدم مصرف صحیح و به موقع ، داروها تاثیری نخواهند داشت.- اهداف کوچکی را برای خود تعیین کنید چراکه ممکن است انرژی کمتری داشته باشید.- خود راتشویق کنید.- هر چه می توانید در مورد افسردگی و درمان آن کسب اطلاع کنید.- در صورت خطور افکار خودکشی به مغزتان فورا پزشک کعالج و یا مرکز بهداشت محلی را مطلع سازید.افسردگی چگونه درمان می شود؟داروهای ضد افسردگی نیز مانند اکثر داروها می توانند اثرات جانبی داشته باشند اما همه افرادی که این داروها را مصرف می کنند به اثرات جانبی دچار نمی شوند.اثرات جانبی به نوع داروی انتخابی توسط پزشک بستگی دارد.
برخی از این داروها باعث خشکی دهان ، یبوست ، دید تار ، احساس خلاء ، مشکلات مثانه ، خستگی ، خواب آلودگی ، سرگیجه ، لرزش دست ، تپش قلب یا افزایش وزن می شوند. اگر یکی از اثرات جانبی دارو موجب آزار بیمار شود لازم است با پزشک در این مورد صحبت کند.با تاثیر دارو فرد بهتر به خواب می رود.اشتها و انرژی بیشتری خواهد داشت.
در باره آینده نیز احساس بهتری می کند. کمتر غمگین می شود و تصمیم گیری برایش آسانتر می شود.در عرض یک هفته پس از شروع مصرف دارو متوجه روند بهبود خواهد شد اما احتمالا تا حدود ۸-۶ هفته همه اثرات را نمی بیند.این امر بستگی به میزان افسردگی فرد دارد. اگر اولین بار باشد که دچار افسردگی می شود احتمالا پزشک به مدت شش ماه دارو ثجویز می کند.اگر بریا بار دوم دچار این حالت شده حدودا یک سال دارو توصیه می شود اما در صورتی که سومین یا چهارمین تجربه افسردگی باشد شاید برای چند سال باید دارو مصرف شود تا افسردگی مجددا بازنگردد.برای کاهش استرس چه کنیم؟
اولین اقدام تشخیص به موقع علائم است. اولین نشانه های هشدار دهنده استرس شامل احساس فشار در شانه و گردن ، یا گره کردن مشت است.اقدام بعدی انتخاب روش مقابله با آن است. یک راه ، اجتناب از آن عاملی است که بنظر می رسد عامل استرس باشد.
اما اغلب چنین چیزی ممکن نیست.راه دوم تغییر نحوه واکنش به استرس است که معمولا بهترین راه محسوب می شود. به هر حال راهکارهایی برای مقابله با استرس وجود دارند که به برخی از آنها اشاره می شود :- نگران آنچه در کنترل شما نیست ، نباشید.- برای موقعیت هایی که می دانید استرس زا هستند مانند یک مصاحبه شغلی ، خود را آماده کنید.- هر گونه تغییری را تنها یک تغییر در نظر بگیرید و آن راتهدیدی بر زندگی بشمار نیا ورید.- بکوشید کشمکش هایی که بین شما و دیگران وجود دارد را بر طرف کنید.- در صورت مشاهده علائم از خانواده ، دوستان نزدیک و یا پزشک کمک بخواهید.- برنامه ورزشی منظمی را دنبال کنید.- رژِیم غذایی سالم و خواب کافی داشته باشید.- با روابط اجتماعی بیشتر ، سرگرمی و ورزش گروهی خود را از شرایط استرس زا دور کنید

نظرات 1 + ارسال نظر
محمد چهارشنبه 12 مرداد 1390 ساعت 23:54 http://www.397.blogsky.com

هنگامی که پروردگار ،انسان را بدرقه میکرد،به او گفت: به جایی میفرستمت که مردمانش میشکنند مبادا غم خوری،من همه جا با تو هستم. در کوله بارت عشق می نهم تا بگذری قلب به تو دهم تا جای دهی هر آنکه را دوست میداری به تو اشک میدهم تا همراهیت کند... در نهایت مرگ را که بدانی عاقبت بسوی خود من می خوانمت
حتی اگر همه چیز در این دنیا خوب و کامل بود،ما باز هم به خدا نیاز داشتیم زیرا خوبی و کمال خداست. کار من این نیست که به خودم فکر کنم. کار من این است که به خدا فکر کنم . خدا خودش به من فکر می کند. هر چه روح به خداوند نزدیک تر باشد اشفتگی اش کم تر است زیرا نزدیک ترین نتقطه به مرکز دایره کمترین تکان را دارد.
هر اتفاقی که می افتد چه کوچک چه بزرگ وسیله ای است برای انکه خدا با ما حرف بزند و هنر زندگی دریافت این پیام هاست.
هر کجا محبت باشد خدا هم هست
خدا در قلب توست و تو در بیابان ها به دنبالش می گردی
من خدا را دوست دارم. فرصتی برای نفرت داشتن از شیطان را ندارم
روح از خدا امده و به او باز می گردد
زندگی در لحظه حاضر فاصله میان مبدا و مقصد است سرپیچی از فرمان ظالم اطاعت از امر خداست
خداوند هرگز به ما رویائی نمی دهد که توان تحقق بخشیدن به ان را نداشته باشیم
هر وقت احساس احترام به خود در شما کاهش یافت فکر کنید که خداوند شما را به صورت خودش افریده است.
ممکن است تعطیلات و دعاهای متفاوت داشته باشیم اما همگی دقیقا یک خدای واحد داریم. این نشان می دهد که شباهت های ما بیشتر از تفاوت های مان است بگذار خداوند دیگران را به وسیله تو دوست بدارد و تو را به وسیله دیگران
خدا دعای ما را می فهمد حتی وقتی کلمه ای برای گفتنش پیدا نمی کنیم.
ایمان این نیست که باور کنیم خدا می تواند بکند،ان است که بدانیم او خواهد کرد
کسی که مهربان نیست،خدا را نمی شناسد،زیرا خدا مهر است.
تنهایی سرشار از موهبت است زیرا در سکوت درون خدا را خواهی یافت.
مردم هر روز خدا را می بینند،فقط او را تشخیص نمی دهند.
بعضی فکر می کنند منصفانه نیست که خدا کنار گل سرخ خار گذاشته است.
بعضی دیگر خدا را ستایش می کنند که کنار خارها گل سرخ گذاشته است. خدا دندان داده است پس نان هم خواهد داد.
شفا را خدا می دهد و پزشک حق ویزیت می گیرد.
همه ازمون های خداوند هدفمند است روزی نور را خواهی دید.او فقط می خواهد که به او اعتماد کنی،با ایمانت راه برو نه با چشمت
خدا می گذارد سختی های زندگی را تجربه کنیم تا درس هایی بیاموزیم که در هیچ شرایط دیگری نمی توانستیم یاد بگیریم. یاد گرفتن این درس ها به معنای انکار احساس ناراحتی نیست. بلکه یافتن مفهمومی است که در زیر ان احساس وجود دارد. امنیت در غیاب خطر نیست بلکه در حضور خداست.یک کودک وقتی چیزی را می خواهد ممکن است تا شب بهانه بگیرد
اما در انتها به خواب می رود و خواسته را ناخواسته به خدا واگذار می کند
بیایید خواسته هایمان را به او واگذار کنیم ....
خواسته هایمان را کاملا رها و بدون هیچگونه دغدغه ای به زیباترین بسپاریم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد