مشاوره خانواده  -  مشاوره  تحصیلی

مشاوره خانواده - مشاوره تحصیلی

خواهشمند است ما را از ارائه نظرات گرانبارتان محروم نفرمایید.
مشاوره خانواده  -  مشاوره  تحصیلی

مشاوره خانواده - مشاوره تحصیلی

خواهشمند است ما را از ارائه نظرات گرانبارتان محروم نفرمایید.

نظریه شخصیت اریکسون Erikson

اریک اریکسون، یکی از روان‌کاوانی است که معمولا به روان‌شناس خود((Ego-psychologist معروف‌اند. روان‌شناسان خود، برای فعالیت و کارکرد "ایگو" که در فارسی به "خود" ترجمه شده است، اهمیت زیادتری قایلند. اریکسون نیز مانند دیگر روان‌شناسان خود، توجه خویش را به فعالیت ایگو معطوف ساخت و برای "نهاد" و "فراخود" اهمیت کمتری قایل بود.[1]

  اریکسون که به شیوه فرویدی آموزش دیده بود، رویکردی را در شخصیت گسترش داد که به طور قابل ملاحظه‌ای گسترده‌تر از رویکرد فروید بود، ضمن اینکه قسمت اعظمی از هسته اندیشه فروید را حفظ کرد.
  فعالیت‌هایی که اریکسون در گسترش نظریه فروید انجام داد، اساسا سه وجه دارد. نخست، او تا اندازه زیادی مراحل رشد فروید را بسط داد. در حالی که فروید بر دوران کودکی تاکید می‌کرد و معتقد بود که شخصیت تا سن 5 سالگی و یا حدود آن به طور کامل شکل می‌گیرد، اریکسون معتقد بود که رشد شخصیت در طول زندگی، از طریق مجموعه‌ای از هشت مرحله رشدی ادامه می‌یابد. هر کدام از این مراحل، از طفولیت تا پیری، حاوی یک بحران است که باید حل شود. در هر مرحله، یک تعارض وجود دارد که حول یک نحوه رویارویی سازگارانه یا ناسازگارانه با مشکلات آن دوره، تمرکز یافته است. شکست در یک مرحله می‌تواند به فشار روانی و اضطراب در همان مرحله و رشد کند در مرحله بعد منجر شود.
  دومین تغییری که اریکسون در نظریه فروید به عمل آورد، تاکید بیشتر بر "خود" در مقایسه با "نهاد" بود. در دیدگاه اریکسون، خود، بخش مستقلی از شخصیت است و به واسطه نهاد و یا تحت تسلط آن نیست. علاوه بر این، خود نه تنها به وسیله والدین(همان‌طور که فروید معتقد بود)، بلکه به وسیله محیط اجتماعی و تاریخی فرد تحت تاثیر قرار می‌گیرد.
  سومین اصل بسط‌ یافته فرویدی، اعتقاد اریکسون به تاثیر فرهنگ، اجتماع و تاریخ بر شکل‌گیری کل شخصیت بود. انسان‌ها به طور کامل، تحت تاثیر نیروهای زیست‌شناختی که در دوران کودکی فعال هستند، قرار نمی‌گیرند.[2]
  اریکسون می‌گفت، فروید از اهمیت تجارب کودکی در جریان پرورش و روابط اجتماعی و نیز عوامل فرهنگی موثر بر رشد "خود" غافل مانده و به آن کم‌توجهی کرده است. او پاسخگویی صحیح به مشکلات حاصل از تعاملات اجتماعی کودک را ضامن رشد روانی آینده کودک می‌دانست و معتقد بود شکست در تعاملات اجتماعی، در هر مرحله یا دوره‌ای از رشد، از مهمترین موانع به شمار می‌رود.[3]
 
به طور کلی خصوصیات بارز نظریه اریکسون عبارتند از:
1- تکیه بر تغییرات رشدی و تکاملی انسان در تمام طول عمر
2- تمرکز بر انسان سالم نه انسان بیمار
3- توجه به حساسیت و اهمیت هویت در انسان
4- کوشش برای درآمیختن یافته‌های تجربی و بالینی با بینش تاریخی و فرهنگی، به منظور توجیه بهتر شخصیت انسان.[4]
 
  اریکسون استدلال می‌کند که، جریان رشد از طریق مراحل مختلف به وسیله فرایندی کنترل می‌شود که او آن را اصل اپی‌ژنتیک رشد ((epigenetic principle of maturation نامید. منظور او از این اصل، آن است که گام‌ها یا مراحل رشد، به وسیله عوامل ارثی یا ژنتیک تعیین می‌شوند. علاوه بر این، اریکسون بر نقش نیروهای محیطی و اجتماعی نیز تاکید می‌کرد. پس به طور کلی به نظر وی، رشد تحت تاثیر دو عامل فطری و اکتسابی یعنی متغیرهای فردی و موقعیتی قرار دارد.[5]
  اصل اپی‌ژنتیک که محور اصلی نظریه اریکسون است، اشاره به این دارد که رشد و تکامل تمام انسان‌ها در قالب سلسله مراحل مشخص و جهان‌شمولی صورت می‌گیرد.
 
اریکسون این اصل را به شکل زیر تعریف کرده است:
1- شخصیت انسان بر گام‌های از پیش‌ تعیین شده و بالقوه‌ای استوار است. این گام‌ها او را برای آگاهی یافتن و ایجاد ارتباط متقابل با عوامل اجتماعی گسترده و مختلف تحریک می‌کنند.
2- اجتماع به نحوی ساخته شده است که بتواند گنجایش‌ها و گرایش‌های بالقوه شخصیت را شکوفا سازد و از آن‌ها محافظت کند و ایجاد شرایط زمانی و مکانی لازم را تا حد ممکن سرعت بخشد.[6]
 
  اصل اپی‌ژنتیک نشان می‌دهد که، رشد در مراحل متوالی روی می‌دهد و برای پیشرفت همواره رشد، هر مرحله باید به طور رضایت‌بخش حل و کامل شود. طبق این مدل اگر مرحله‌ای خاص از رشد به طور موفقیت‌آمیز حل نشود، تمامی مراحل بعدی ناسازگاری جسمی، شناختی، اجتماعی یا هیجانی را نشان خواهد داد.[7]
همان‌طور که ذکر شد، اریکسون برای توصیف رشد در تمام دوران، یک سلسله مراحل هشت‌گانه را پیشنهاد کرده است. وی این مراحل را روانی – اجتماعی نامید، چون معتقد بود که رشد روانی افراد به ارتباط اجتماعی تشکیل شده در دوره‌های مختلف عمر آن‌ها بستگی دارد.[8]
چهار مرحله اول نظریه وی، تا اندازه‌ای شبیه مراحل دهانی، مقعدی، آلتی و نهفتگی فروید هستند، ولی اریکسون بر خلاف فروید که بر جنبه جنسی مراحل توجه داشت، بیشتر بر مولفه‌های روانی – اجتماعی این مراحل توجه داشت.[9]
  این مراحل از نظر زمانی ثابت نیستند و دارای رشد مستمرند. هر چند مرحله‌ای خاص ممکن است در زمانی خاص مسلط باشد، امکان دارد شخص مسایلی را از مرحله‌ای به مرحله بعدی منتقل سازد یا تحت استرس شدید به طور نسبی یا کامل به مرحله قبلی عقب‌نشینی کند.
  هر یک از این مراحل با یک یا چند بحران درونی همراه هستند، بحران‌هایی که نقاط عطف تلقی می‌شوند و دوره‌هایی که شخص در حالت افزایش آسیب‌پذیری است.[10]
  اریکسون معتقد بود که هر فرد، هر یک از این بحران‌ها را باید چنان موفقیت‌آمیز طی کند که برای انجام تکلیف روانی – اجتماعی مرحله بعد آماده باشد.[11]
  به عقیده اریکسون این بحران‌ها و تعارض‌ها دارای یک جزء مثبت و یک جزء منفی می‌باشند که یکی سازنده و موجب رشد شخصیت و دیگری مخرب و موجب اختلال رشد می‌شود.[12]
  بنا به نظر وی هشت قابلیت اساسی وجود دارد که متناظر با مراحل رشد است؛ هر کدام از این قابلیت‌ها تنها هنگامی ظاهر می‌شوند که بحران هر دوره به طور مطلوبی حل و فصل شود. چهار قابلیتی که ممکن است در کودکی ظاهر شوند، امید، اراده، هدفمندی و شایستگی هستند. وفاداری در نوجوانی و عشق، توجه و خرد در بزرگسالی آشکار می‌شوند. این قابلیت‌ها تا اندازه بسیار زیادی به یکدیگر وابسته‌اند و هیچ‌ کدام نمی‌توانند تا تحکیم کامل و مطمئن قابلیت قبلی گسترش یابند.[13]
 
 
مراحل هشت‌گانه نظریه اریکسون عبارتند از:
1- اعتماد در برابر بی‌اعتمادی(تولد تا یک سالگی)
  اریکسون معتقد بود، زیربنای شخصیت سالم را احساس اعتماد می‌سازد. اگر کودک حس اعتماد درونی و عمیق داشته باشد، دنیا را امن و باثبات و مردم را قابل اطمینان می‌بیند. این حس به چگونگی رابطه مادر و کودک و نحوه مراقبت او از کودک بستگی دارد.
 
2- خودگردانی در برابر شرم و تردید(1 تا 3 سالگی)
  خودگردانی به احساس تسلط کودک بر خود و تکانه‌هایش مربوط می‌گردد. کودک در این دوره مستقل از والدین مهارت‌های حرکتی را می‌آموزد.
 
3- ابتکار در برابر احساس گناه(3 تا 5 سالگی)
  اریکسون این دوره را سن بازی می‌نامد و معتقد است کودک در این دوره شدیدا اجتماعی شده است.
 
4- کوشایی در برابر احساس حقارت(6 تا 11 سالگی)
  در این سن کودک مهارت‌های اجتماعی و استفاده از تکنولوژی زمان خود را آموزش می‌بیند.
 
5- هویت در برابر سردرگمی نقش(11 سالگی تا اواخر نوجوانی).[14]                 اریکسون معتقد بود تکلیف عمده نوجوان کسب هویت است. یعنی یافتن پاسخی به این دو سوال: "من که هستم؟" و "چه می‌کنم؟" اریکسون بحران این دوره را بحران هویت نامید و آن را بخش جدایی‌ناپذیر رشد سالم روانی – اجتماعی دانست. وی معتقد بود این دوره را باید دوره نقش‌آزمایی دانست، دوره‌ای که فرد ممکن است برای شکل دادن به مفهوم یکپارچه‌ای از خود، رفتارها، عقاید و علایق گوناگونی را امتحان کند.[15]
 
6- صمیمیت در برابر انزوا(21 سالگی تا 40 سالگی)
  بحران این دوره در خود فرورفتن و کناره‌گیری از روابط اجتماعی است. اخلاق که پدیده‌ای اجتماعی است نیز در اغلب فرهنگ‌ها در این مرحله به وجود می‌آید.
 
7- باروری در برابر بی‌حاصلی(40 سالگی تا 65 سالگی)
  این دوره(میانسالی) برای بسیاری از افراد بارورترین دوره عمر است. اریکسون برای اشاره به نگرانی این افراد در مورد هدایت نسل بعد و فراهم کردن امکانات برای آن‌ها اصطلاح باروری را به کار برد.
 
8- یکپارچگی در برابر پریشانی و رکود(بالای 65 سالگی)
  یکپارچگی عبارت است از، احساس رضایت و خرسندی از بابت سازنده و باارزش بودن زندگی. اریکسون اصطلاح "عروج خود" را برای اشاره به این دوره به کار ‌برده و ناامیدی را بحران این دوره می‌دانست.[16]


[1] شاملو، سعید؛ روان‌شناسی شخصیت، تهران، رشد، 1382، چاپ هفتم، ص 75.
[2] شولتز، دوان؛ نظریه شخصیت، یوسف کریمی، تهران، ارسباران، 1378، چاپ اول، ص 223.
[3] بی‌ریا، ناصر و همکاران؛ روان‌شناسی رشد، تهران، سمت، 1375، چاپ اول، ص 778.
[4] روان‌شناسی شخصیت، ص 75.
[5] نظریه شخصیت، ص 326.
[6] روان‌شناسی شخصیت، ص 76.
[7] کاپلان، هارولد؛ خلاصه روان‌پزشکی علوم رفتاری، نصرت‌الله پورافکاری، تهران، شهر آب، 1376، چاپ دوم، جلد اول، ص 314.
[8] اتکینسون، ریتال و همکاران؛ زمینه روان‌شناسی عمومی، حسن رفیعی و همکاران، تهران، رشد، جلد اول، ص 96.
[9] نظریه شخصیت، ص 325.
[10] خلاصه روان‌پزشکی علوم رفتاری، ص 415.
[11] زمینه روان‌شناسی عمومی، ص 96.
[12] کرمی نوری، رضا؛ روان‌شناسی تربیتی، تهران، 1369، چاپ اول، ص 43.
[13] نظریه شخصیت، ص 335.
[14] خلاصه روان‌پزشکی علوم رفتاری، ص 416.
[15] زمینه روان‌شناسی عمومی، ص 97.
[16] خلاصه روان‌پزشکی علوم رفتاری، ص 417 و 418.      
 

طرز برخورد صحیح با خانمها

برخی از آقایون واقعاً کم لطف و بی اعتنا هستند. خانمها به شدت نیازمند تشکر و قدردانی بوده و تمایل دارند که طرف مقابل همواره و در همه حال علاقه و محبت خود را به آنها ابراز کند. خانمها به کسی احتیاج دارند که بتوانند از نظر روحی با او ارتباط برقرار کنند. آنها کسی را می خواهند که بتوانند با تمام وجود به او اعتماد کنند؛ به دنبال یافتن مردی هستند که بتوانند با او آزادانه در مورد مشکلات خود صحبت کنند و آمال و آرزوهای آتی خود را مطرح نمایند. اصولاً خانمها موجودات عجیب و مرموزی هستند، اما اگر فقط بخواهید و بتوانید صادقانه نقش یک شریک و همدم عاشق را بازی کنید آنها هم با اخلاص تمام معنای عشق حقیقی را به شما نشان خواهند داد. اگر در پی بدست آوردن عشق حقیقی خود هستید، باید با رفتار و گفتار خود به او اثبات کنید که صمیمانه دوستش می دارید.


مراحل


1- مهربان باشید و در تمام شرایط با او اظهار همدردی کرده و درکش کنید. خانمها عاشق مردهایی هستند که دلسوز و مهربان بوده و قلباً برایشان ارزش و اهمیت قائل باشند. یک خانم تمایل دارد عبارت "چه مرد خوبی!" را دائماً در مورد کسی که با او وارد رابطه شده است، تکرار کند. او دوست دارد که شوهرش هرچند وقت یکبار به او بگوید که تا چه حد برایش مهم است و این امر را در رفتارهایش نیز به او ثابت کند! بی دلیل به او گل، کادو، و کارت هدیه بدهید، به او زنگ بزنید، و یا زمانیکه خانه نیست روی منشی تلفنی پیامی عاشقانه برایش بگذارید!!! به هر حال هر کار کوچکی که فکرش را می کنید انجام دهید تا او متوجه شود که شما برایش اهمیت قائل هستید.


2- به او کادوهایی با فکر قبلی هدیه بدهید. خانم ها عاشق این هستند که طرف مقابل آنها را سورپرایز کند. این هدایا لازم نیست که حتماً گرانقیمت باشند تا او را خوشحال کنند، بلکه فقط کافیست این کار را از صمیم قلب خود انجام دهید. ارزش یک هدیه هیچ ربطی به قیمت آن ندارد بلکه فکری که ورای آن بوده و دلیل خریداری است که آنرا ارزشمند می کند. این هدیه های گاه و بی گاه به خانم نشان می دهد که تنها کسی است که شما در ذهن خود به او فکر می کنید و برایش ارزش و اهمیت قائل هستید.


3- لازم نیست حتماً منتظر رسیدن تولد و یا روز خاص دیگری باشید. بی هیچ دلیل خاصی برایش گل و جواهرات خریداری کنید. حتی اگر در کنار هم نیستید، می توانید از قبل هدیه ی مورد نظر را سفارش دهید تا دقیقاً آنرا در همان تاریخ خاصی که در نظر دارید برایتان ارسال نمایند. بهتر است که بیشتر بر روی جواهرات هزینه کنید، تنها یک جفت گوشواره ساده شادی عمیقی را در قلب او ایجاد می کند. از جمله سایر موارد هم می توان به یک شاخه از گلی که او دوست می دارد و یا یک دست لباس زیبا اشاره کرد. برخی از آقایون تصور می کنند که باید حتماً پولدار باشند تا بتوانند این کارها را انجام دهند، اما اینچنین نیست، تنها کافی است که کمی بیشتر فکر خود را به کار بیندازید. اگر خانمتان شاغل است می توانید یکی از روزهای سال که برایش اهمیت خاصی دارد، هدیه هایتان را به دفتر کارش ارسال نمایید و او را بیش از پیش هیجان زده کنید. با این کار نه تنها او احساس غرور می کند بلکه اطرافیانش هم متوجه می شوند که چقدر خوب با او برخورد شده و نازپرورده بار آمده و این مطلب برای خانم از اهمیت بالایی برخوردار می باشد.


4- هیچ موقع روز تولد، سال نو، ولنتاین، روز مادر و ... را فراموش نکنید. همه دوستانش در این روز هدایای کوچک محبت آمیزی را دریافت می کنند. خانم ها همسر خود را در این موارد با دیگران مقایسه می کنند تا ببینند او تا چه حد به آنها اهمیت می دهد. اگر می خواهید همچنان شاهزاده ی رویاهای همسرتان باقی بمانید بهتر است هدیه ی وی‍ژه ای را برای او در نظر بگیرید. به هر حال یک چیز کوچک هم خیلی بهتر از هیچ چیز است.


5- مودب باشید و از او تمجید کنید. خانم ها دوست دارند شما از وا‍ژه های "لطفاً" ، "ببخشید"، "قول می دهم" و "متشکرم" استفاده نمایید. از او بپرسید که روز خود را چگونه گذرانده؛ به او بگویید که زیبا، قشنگ، و با نمک است، و چه چشم های زیبا و نافذی دارد. به او بگویید که برایتان فوق العاده ترین فرد دنیاست. از او به خاطر تمام کارهایی که برایتان انجام می دهد تشکر کنید. علاوه بر این به او بگویید که جز جنبه ی فیزیکی و جسمانی خصوصیات پیچیده ی زیادی در وجودش نهفته است که کشف همه ی آنها مدت زیادی به طول می انجامد.


6- شنونده خوبی باشید. برای افکار و عقاید او ارزش قائل باشید. نقاط قوت و افکار ناب او را تشخیص دهید. حتی اگر در برخی از موارد با او هم عقیده نیستید، نکات مثبتی را در نظریاتش پیدا کرده و به او یادآوری کنید. این مسئله ضروری است که او احساس کند در مقابل شما یک انسان کامل است. هیچ موقع او را خرد نکنید حتی به شوخی! مسئله ای منحصر بفردی که تا کنون هیچ کس به او نگفته است را پیدا کرده و به خاطر آن ستایشش کنید.


7- هنگامیکه در جایی هستید که نمی توانید آشکارا ابراز علاقه کنید، به او نگاه کرده و لبخند گرمی نثارش کنید. دست هایش را همیشه در دست بگیرید و تا آنجاییکه می توانید نزدیکش باشید. زمانیکه افراد دیگری هم اطراف شما هستند، می توانید بوسه ای بر پیشانی و یا دستش بزنید تا هم در انظار از او قدردانی کرده باشید و هم به نوعی عشق و محبت خود را به او ابراز نموده باشید. مثل یک نجیب زاده با او برخورد کنید. همیشه درها را برایش باز کنید، شاید بعضی ها بگویند که این کارها قدیمی شده است، اما این امر نشانی از احترام است و ادب و احترام هم چیزی نیست که رنگ کهنگی به خود بگیرد. این امر به عنوان نوعی نزاکت عمومی قلمداد می شود. لازم به ذکر است که این کار را نباید فقط به مجامع عمومی محدود کنید. در مواقعی که خودتان دو نفر هم هستید، همیشه اجازه دهید او اول وارد شود، چرا که او یک "خانم" است. در خرید خانه به او کمک کنید. در خرید لباس همراهی اش کنید، این کار سبب می شود یک ایده از لباس هایی که او دوست دارد هم بگیرید. مطمئن باشید که این تجربه بعدها به شما کمک خواهد کرد.


8- سعی کنید به بهترین نحو با او صحبت کنید. به حرف هایش گوش دهید، منظورش را درک کنید، در حین مکالمه با او ارتباط چشمی برقرار کنید تا متوجه شود که کل توجهتان را به او معطوف کرده اید. به او اظهار علاقه کنید و خودتان را مشتاق نشان دهید. از سوی دیگر برخورد بازی با او داشته باشید. اعتقادات، نظریات، و برنامه ریزی های خود را با او در میان بگذارید، می توانید او را از کلیه ی مشکلات و مسائل خود با خبر کنید. وقتیکه او مشکلات خود را با شما در میان می گذارد، سعی کنید تا آنجا که می توانید صحبت هایش را قطع نکنید، نظریات مختلف در مورد راه حل های مختلف را با او در میان بگذارید، اما اگر خودش مسیر دیگری را انتخاب کرد ایرادی به او نگیرید و باز هم او را همراهی کنید.


9- در مورد او با دوستانتان خودتان و دوستان خودش با افتخار صحبت کنید و نشان دهید از اینکه با او هستید به خود می بالید. این کار به وی‍ژه زمانیکه ارتباط در حال پیشروی به سمت جلوست اهمیت بیشتری پیدا می کند. او نیاز دارد که بداند شما دوستش می دارید و دوستان و اطرافیان نیز از این امر مطلع گردند.


10- زمانیکه در حال تعریف و تمجید از او هستید مستقیماً به چشم هایش نگاه کنید.


11- رویدادهای خاص مانند تولد، سالگردهای مهم، روز عشاق، و غیره را به خاطر داشته باشید و در عین حال توجه داشته باشید که شما باید در تمام روزهای سال علاقه خود را به او ابراز کنید و این روزها به عنوان سمبلی هستند که شما علاقه و توجه خود را بیش از پیش به او نشان خواهید داد.


12- لبخند بزنید و احترام او را نگه دارید.


13- به یاد داشته باشید: کار مهم است اما او هم به اندازه کار مهم است. هیچ موقع به دلیل مشغله ی کاری اولویتهای او را لغو نکنید. همچنین در کارهای خانه به او کمک کنید، اگر می بینید کاری باید تمام شود، بدون اینکه انتظار داشته باشید خانم آنرا انجام دهد، خودتان انجامش دهید.


14- از نظر جنسی او را تامین کنید. هر زمان که شرایط را مناسب دیدید، او را از احساسات خود با خبر نمایید؛ اما زمانیکه خانم می گوید تمایل دارد تا وقت با کیفیت تر و خاص تری را در کنار شما بگذراند تصور نکنید که منظورش تختخواب است! معمولاً منظورش این است که مدت زمانی را دو نفره با هم بگذرانید، حال چه یک فیلم تماشا کنید چه با اتومبیل در سطح شهر چرخ بزنید.


15- به او بگویید که زیباست. "خوشگل" بودن و "جذاب" بودن جایگاههای خاص خود را دارند اما زیبایی مقوله ای است که مستقیماً روی قلب می نشیند. البته بعضی وقت ها همسرتان ممکن است واقعاً خوشگل و جذاب شود پس تعلل نکنید و به او بگویید. نکته ی قابل توجه در این زمینه این است که نباید بیش از اندازه به او بگویید که با نمک و ملوس است! به هر حال او یک خانم است نه یک کودک خردسال. دقت کنید و ببینید که کدام قسمت از ضمیر او نیاز به تقویت بیشتری دارد و روی همان منطقه تمرکز کنید.


16- به جای اینکه دائماً در مورد ظاهر او صحبت کنید کمی هم به باطنش علاقه نشان دهید. سعی کنید گاه و بی گاه به خصوصیاتی که در اعماق وجودش نهفته است، بپردازید. ببینید از چه استعدادهای خاصی برخوردار است. خلاق است یا شوخ و خوش مشرب؟ در مورد طرز فکرش پیرامون زندگی سوال کنید، آیا با او موافق هستید؟ به او بگویید که چه احساسی دارید؛ خانم ها حس مهم تلقی شدن را دوست می دارند.


17- اگر کاری انجام داده اید که موجبات ناراحتی او فراهم آمده است، پیش از شروع هرگونه بحثی، عذرخواهی کنید. بعداً می توانید در مورد کاری که انجام داده اید توضیح داده و دلایل خود را بیان نمایید. به آرامی صحبت کنید و حرفهای خود را کاملاً صادقانه بیان نماید. خانم ها در تشخیص صداقت مهارت خاصی دارند. زمانیکه یک چنین برخوردی را از جانب شما مشاهده کنند، از دعوا صرفنظر کرده و موضوع را به طور کلی فراموش می کند.


18- باید علاقه او به تفریحاتی که ممکن است شما در آنها شرکت نداشته باشید را بپذیرید.


19- او را با یک وعده شام رمانتیک، ماساژ‍ در جکوزی های آب گرم، و یا قرار ملاقات آخر هفته در پاتوق مورد علاقه غافلگیر کنید. تمام برنامه ریزی ها را خودتان انجام دهید و فقط او را با خودتان ببرید. همیشه همه ی تصمیم گیری ها را به عهده ی او نگذارید.


20- نسبت به دوستان، همکاران و اطرافیان مذکر او بدون هیچ دلیل خاصی حسادت نورزید؛ چراکه مطمئن باشید او تمام مدت در مورد شما صحبت می کند. آنها می دانند که شما او را تصاحب کرده اید.


21- با دوستان، همکاران، و خانواده خود در مورد او صحبت کنید و به آنها بگویید که خانمتان چقدر دوست داشتنی است. این امر سبب می شود که او احساس خوبی پیدا کند حتی اگر این کار را در مقابل خودش هم انجام ندهید او خودش متوجه می شود؛ خانها در این زمینه قدرت درک بالایی دارند. همچنین صحبت کردن به این قشنگی باعث می شود که شما زودتر یکدیگر را ملاقات کنید و از این ملاقاتها فقط اخبار خوش به گوش خواهد رسید.


22- همیشه مطمئن شوید که او را عزیز و خاص می شمارید. چراکه وقتی شما تنهای تنها هستید و هیچ تکیه گاهی ندارید، تنها اوست که در کنارتان می ایستد.


23- به خاطر داشته باشید که او یک "زن" است و ممکن است افکارش در مورد چیزهایی که می خواهد هر روز تغییر پیدا کند. به خاطر این مسئله از دست او عصبانی نشوید. اصلاً به خاطر این مسئله باید عاشق او شوید چراکه او خانم است این مسئله در مورد خانم ها کاملاً طبیعی است.


24- از تعریف و تمجید دست برندارید. شما نمیتوانید در ابتدای رابطه خودتان را مرد رویاهای او جا بزنید اما همین که ارتباط شما شکل گرفت دست از خوشرویی و جنتلمن بازی بردارید و بی توجه شوید! این کار درستی نیست و احساسات بدی را در خانم ایجاد می کند چراکه او با این کار احساس میکند خودش کاری را نادرست انجام داده که شما احساس قبلی خود را نسبت به او از دست داده اید. همچنین این امکان نیز وجود دارد که با خوش بگوید که چقدر حماقت به خرج داده که شما را از روز اول همانطوری که بوده اید، نشناخته است. اگر می خواهید علاقه اش نسبت به ما همیشه همچنان پابرجا بماند، باید همیشه همانطور که روز اول خودتان را نشان داده اید، باقی بمانید. گذشت زمان مهم نیست، و مهم نیست که چقدر شما با او احساس راحتی می کنید، خانم ها به مردانی گرایش پیدا می کنند که توانایی آنرا داشته باشند که برای تمام طول عمر خود عاشق باقی بمانند. بنابراین خودتان را بی علاقه نشان ندهید و کاری نکنید احساس کند شما مطمئن هستید که او را برای همیشه در اختیار دارید.


25- فضا را رمانتیک کرده و با او عشقبازی کنید. به هر حال این وظیفه ی مرد است که یک چنین کاری را انجام دهد. نظر او را به سمت خود جلب کنید. باید در ارتباط قدری عشق و فضای رمانتیک هم وجود داشت باشد. نه هر روز اما هر چند وقت یکبار لازم است. همه کارها و برنامه ریزی ها را خودتان را انجام دهید. خانم ها دوست دارند که شما آنها را جایی دعوت کنید. انتظار نداشته باشید که پس از آن اتفاق خاصی بیفتد. به هر حال اگر شیوه ی صحیح بازی را یاد بگیرید 9 بار اول که شما شروع کننده باشید، بار دهم خانم خودش این کار را انجام خواهد داد. توجه داشته باشید که اگر سالگرد خاصی است که شما باید یک برنامه ایده آل ترتیب دهید. بدانید که هزینه ای که شما برای انتخاب یک هدیه انتخاب می کنید او را خوشحال نخواهد کرد. بلکه احساسی که در آن هدیه وجود دارد او را خرسند می کند. یک کارت با دست نوشته های خودتان، به همراه یک شاخه گل رز و جعبه ای که در آن پر از شکلات های مورد علاقه اوست بیش از هر چیز دیگری خوشحالش می کند. اگر می خواهید قدری بیشتر خرج کنید فکر نمی کنم یک گردنبد و یا یک جفت گوشواره هزینه ای بیش از 100 هزار تومان در بر داشته باشد. این نشان می دهد که شما چقدر برایش اهمیت قائل هستید و واقعاً ارزش زیادی برایتان دارد. هیچ گاه از او نپرسید که دوست دارد چه هدیه ای برایش بخرید. خانم ها عاشق هدیه گرفتن هستند حتی می توانید یک چیز دست ساز به او بدهید تا او هم تا آخر عمرش آن را فراموش نکند.


26- اگر می خواهید در هنگام ارتباط جنسی بیشترین لذت را ببرید، تمام مراحل را در نظر گرفته و پله پله جلو بروید. اگر می بیند که خانم حرفی نمی زند به خاطر این است که احساس می کند این چیزی است که شما می خواهید. حتی اگر قبلاً هم این کار را انجام داده اید، باز هم برای رسیدن به نقطه ی مورد نظر کلیه گامهای نخستین را انجام دهید و هرگز فراموش نکنید که او عاشق پیشنوازی است.


27- به هر حال به خاطر داشته باشید که زن ها موجودات حساسی هستند. حتی سرسخت ترین خانم ها در تمنای عشق و دلداگی است. فکر کنید و احساسات خود را به طرق مختلف بروز دهید. هیچ چیز مثل یک نوشته عاشقانه کار نمی کند. مرد باشید! خانم ها دوست دارند که احساس کنید شما آنها را می خواهید و از بودن با آنها لذت می برید.


28- هنگام مشاجره و دعوا فکر نکنید که اگر حرف آخر را شما بزنید، برنده می شوید. این کار سبب می شود که شما یک فرد کم اطلاع و خودخواه جلوه کنید. خیلی آرام دلیل کارتان را توضیح دهید و به او زمان بدهید تا پاسخ دهد. بی حرمتی نکنید که به طور اتوماتیک بازنده میدان خواهید بود.


29- برنامه که ریخته اید را بدون هیچ دلیل قانع کنده ای برهم نزنید. در صورتی هم که مشکلی پیش آمد و مجبور بودید برنامه ای را به هم بزنید حتماً با او تماس بگیرید و به یک پیامک کوتاه اکتفا نکنید.


30- همیشه از او حمایت کنید و مطمئن شوید که کلیه ی نیازهایش برآورده می شوند. علاوه بر خانه، ماشین، وسایل برقی، خوراک، پوشاک، بهداشت و سایر مورد او همچنان نیاز دارد بداند که شما "او" و "فقط او" را دوست می دارید. همین امروز با هدیه ای که تا آخر عمرش از آن محافظت خواهد کرد، شگفت زده اش کنید – بله قلب خود را به او هدیه بدهید.

نکات



- قول هایی که به او داده اید را با بهانه های واهی زیر پا نگذارید.


- او را تحقیر نکرده، خردش نکنید و با او بدرفتاری ننمایید.


- در همه حال حامی او باشید.


- در کارهایی که می خواهد انجام دهد به او کمک کنید چه او به شما کمک کند چه نکند! به خاطر داشته باشید که شما فرد خودخواهی نیستید و از طرف مقابل هم یک چنین انتظاری را ندارید. زمانیکه شما هر چه در توان دارید برای او در طبق اخلاص بگذارید، او هم همین کار را انجام خواهد داد.


- به ظاهر خود برسید و به سر و وضعتان اهمیت بدهید.


- زمانیکه خانم تغییری در چهره ی خود می دهد و زیبا می شود، به او بگویید که زیبا شده.


- در همه حال کاری کنید که احساس کند منحصر بفرد است.


- اگر ارتباط شما مداوم است او را برای چند روز به جایی ببرید که واقعاً خاص است و چند روزی را با یک زندگی عاشقانه در کنار یکدیگر سپری کنید. اگر هم در ابتدای ارتباط هستید ترتیب یک شام رمانتیک را بدهید.


- اگر چیزی را می بیند که احساس می کنید او از دیدن آن خوشحال می شود، آنرا برایش خریداری نمایید. منتظر موقعیت خاصی نباشید.


- تا زمانیکه چیزی شما را آزار نداده، انتقاد نکنید. سعی کنید جهت مثبت همه چیز را ببینید.


- در زمان برقراری رابطه جنسی، پیش نوازی را فراموش نکنید. بهترین جای این ارتباط برای خیلی از خانم ها همین پیشنوازی است و این امر سبب ایجاد صمیمیت بیشتر در میان شما می شود.


- اجازه دهید خانم بداند از این که با او در ارتباط هستید چه احساسی دارید. نشان دهید که در دنیا دلتان نمی خواهد با هیچ کس دیگری جز او باشید و اگر احساس می کنید که با بیان این حرف، دروغ گفته اید، پس بدانید که واقعاً عاشق او نیستید.


- همیشه به او بگویید که برایتان مهم است، خاص است، و زیبا است.


- برایش شعر بنویسید زیرا شعر به راحتی می تواند عمیقترین احساسات یک نفر را به تصویر بکشد و اگر او ببیند که شما شعری را در وصف او سروده اید به احساسات شما نسبت به خودش پی می برد و واقعاً از این کار لذت می برد.


    هشدار


    - احترام گذاشتن به خانمها یک قضیه است و زیر سوال بردن ارزش و اعتبار فردی مسئله ای دیگر. سعی کنید در عین حال که به او احترام می گذارید ارزش های فردی خود را نیز حفظ کنید. کسیکه برای خود و ارزش های شخصی اش ارزش قائل می شود می تواند برای یک خانم خیلی جذاب تر باشد.


    - در تعریف و تمجید از او مبالغه نکنید و همیشه حقیقت را ببینید. در غیر اینصورت او تصور می کند که همه حرف های شما دروغین، جعلی و ساختگی هستند و شما فرد متظاهر و خودنمایی هستید. همچنین به او بی توجهی نکنید چراکه خود به خود جذب کسی می شود که بیشتر از شما به او بها می دهد. خانم ها نیاز دارند که شما همواره آنها را بخواهید و طلب کنید.

    - بعضی از آقایون از قیمت بالای حلقه های ازدواج شکایت می کنند؛ اما به خاطر داشته باشید این نشان عشق شماست، چیزی است که خانم تا آخر عمر خود آن را نگه می دارد، این مهمترین زیور آلاتی است که او گرفته و با افتخار بدست می اندازد. او می خواهد در تمام طول عمر در مورد آن با دوستانش صحبت کند. ما نمی گوییم که یک حلقه 5 میلیون تومانی بخرید اما برای انتخاب وقت بگذارید و از دیگران به وی‍ژه دوستانش مشورت بخواهید، چراکه تمام خانم ها در مورد آرزوهایشان با دوستان خود صحبت می کنند. با اتکا به این روش می توانید یک انتخاب خاص داشته باشید.

    - به خاطر داشته باشید که همه خانم ها مثل هم نبوده و با هم فرق دارند. هیچ موقع به او نگویید: "من برایت گل آوردم، همه خانم ها گل دوست دارند" و یا "باید چیزی را که برایت خریدم دوست داشته باشی، خیلی گران است"

    - هیچ موقع قولی که نمی توانید به آن عمل کنید را ندهید. ممکن است تنها به همین خاطر او را از دست بدهید.


    - زمانیکه ناراحت است به او اهمیت بدهید و سریعاً دلیل غم و غصه اش را جویا شوید.


    - اخطار: خانم ها دوست دارند مثل یک خانم با آنها برخورد شود. نمی خواهند که شما احساس کنید آنها را بی چون و چرا برای مابقی عمر خود در اختیار دارید. اگر دوستش دارید به او بگویید، به او نشان دهید، هر روز و هر ساعت او را در آغوش بگیرید. اگر این کار را انجام ندهید مطمئن باشید که او را از دست خواهید داد او در نهایت تعجب و با چشمانی اشکبار از شما دور می شود و می رود تا مردی را پیدا کند که احساس زن بودن را در وجودش آشکار نماید. 

    منبع: مردمان      

    چگونه با همسر/ نامزدمان صحبت کنیم

     

    یکی از لذت بخش ترین تجربیات زندگی مشترک این است که حرف مبهمی را بزنید و بدانید که همسرتان دقیقاً منظور شما را می فهمد.

    توانایی در صحبت خودمانی، ایماء و اشاره، نکته پرانی و چشمک زدن و نظایر آن، نشانه ی نزدیکی و صمیمیت است. گفت و گویی که پایان خوش دارد نشانه صمیمیت است. طرفین می دانند که دیگری چه می گوید و تدریجاً از این که می توانند آزادانه حرف بزنند و منظور یکدیگر را بفهمند لذت می برند. اما در ازدواج های ناموفق ، لذت گفت و گو در فضای شکایت ها و گله مندی های خشمگینانه و سوءتفاهم ها گم می شود و جای اشارات دلنشین ابروها و چشمک های خوشایند را نگاه های خیره و اشارات انتقادی و بهانه گیری ها و تهدیدها پر می کند. چه اتفاقی می افتد؟ چرا صحبت های دلنشین از دست می روند؟ مسئله اینجاست که به مرور شیوه های متفاوت صحبت، منافع و چشم اندازهای متفاوت و سوءتفاهم ها روی هم انباشته می شوند و آهنگ دلپذیر صحبت را تغییر می دهند.

    برخی از اشخاص نسبت به وضع ظاهر خود حساس هستند و بعضی دیگر به طرز صحبت خود با سایر اعضای خانواده حساسیت دارند. اگر با همسر خود صحبت می کنید، از توهین، تهمت و سرزنش بپرهیزید. از زدن برچسب مانند «شلخته»، «خودخواه» یا «بی ملاحظه»، «لجباز» و غیره خودداری کنید.

    زن و شوهر ممکن است هنگام صحبت علی رغم حُسن نیت به بیراهه بروند. به جای صحبت نرم و ملایم ، با هم مشاجره کنند و چون یکی از آنها به قصد سبک کردن فضای سنگین صحبت، به شوخی حرفی بزند، دیگری چنان واکنش نشان دهد که انگار در شوخی هم قصد و شری در کار بوده است. در این شرایط هر اقدامی برای تلطیف فضای صحبت، نتیجه معکوس می دهد.

    هم صحبتی زن و شوهر با هم، برای رشد و بقای احساس صمیمیت آنها نقش قطعی دارد. متأسفانه «بسیاری از زوج ها» و شاید بتوان گفت «اغلب» آنها از مهارت های لازم برای گفت و گو با یکدیگر برخوردار نیستند و بی آنکه بخواهند گرفتار سوءتفاهم و دلسردی و تکدر خاطر می شوند.


    در این جا به چند نمونه از مسائل و مشکلاتی که بر سر راه گفت و گوی مؤثر همسران وجود دارد اشاره می کنیم:

    1- مسئله: «نمی توانم با همسرم صادق باشم.»

    2- مسئله: «نمی توانم خودم باشم» بسیاری از اشخاص مدعی هستند که نمی توانند با همسرشان راحت صحبت کنند، باید احتیاط کنند مبادا حرفی بزنند و همسرشان را ناراحت کنند. زنی شکایت می کند که «وقتی به شوهرم حرفی می زنم واکنش بسیار بدی نشان می دهد. باید مواظب باشم، باید روی کلماتم فکر کنم.»

    سؤال می تواند آغازگر صحبت و ادامه آن ، و در نهایت اسباب توقف و ناتمام ماندن آن گردد. گاه یک سؤال دقیق و حساب شده می تواند به گونه ای اعجاب انگیز همسر شما را به صحبت تشویق کند. اما یک پرسش نابهنگام، طعنه آمیز یا بی تناسب می تواند از ادامه صحبت جلوگیری کند.

    برای آموختن شیوه های جدید صحبت با همسر خود،کلمات را با سیاست و با رعایت همه جوانب ادا کنید، سعی کنید لحن خوشایندی داشته باشید. می توانید اگر خواستید یاد صحبت های مؤدبانه روزگار قبل از ازدواج بیفتید. استفاده از این طرز صحبت در مناسبات زناشویی، به خصوص اگر در برخورد با همسر خود لحن انتقاد آمیز دارید، ساده نیست. در این صورت برای ایجاد تغییر باید تلاش بیشتری کنید. شکستن عادت ها ساده نیست، اما با یاد گرفتن الگوهای جدید می توانید بدون کنترل و به طیب خاطر با همسرتان حرف بزنید.


    3- مسئله: «همسرم مرتب سر من داد می کشد» به اعتقاد بعضی ها بلند صحبت کردن همسر، نشانه عصبانیت و حتی ضعف اخلاقی است. در این مورد زن و شوهر می توانند با گفت و گو، مسئله بلند صحبت کردن را حل کنند. زن یا مردی که از صدای بلند همسرش رنجیده ، باید این احتمال را در نظر بگیرد که ممکن است بلند صحبت کردن همسرش را اشتباه تفسیر کرده باشد. از سوی دیگر همسر نیز می تواند لحن صدای خود را ملایم تر کند. راه حل بهتر این است که کسی که از صدای بلند همسرش ناراحت می شود نسبت به آن حساسیت نشان ندهد. می تواند به ملایمت اعتراض کند، اما رنجشی به دل نگیرد.

    4- مسئله: «شوهرم فقط به خودش فکر می کند و به صحبت های من گوش نمی دهد» بسیاری از زن ها از شوهرانشان انتظار دارند که از احساسات خودشان حرف بزنند، این موجب می شود که آنها نسبت به شوهرانشان احساس صمیمیت بیشتری کنند. واکنش احساسی زن و مرد نسبت به فراز و نشیب های زندگی، به آنها احساسی از وحدت و انسجام می بخشد. بسیاری از نویسندگان، احتیاط در ابراز احساسات از سوی مردها را یکی از اشکالات عمده آنها می دانند. بسیاری از زن ها هم درباره همسرشان همین نظر را دارند: «شوهرم مثل آهن سرد و خشک است. اگر احساساتش را بروز می داد خیلی بهتر می شد.» اما اغلب شوهرها، احتیاط در ابراز احساسات را دلیل نقص و ضعف نمی دانند. مردها در مقایسه با زن ها اغلب خویشتن نگری کمتری دارند و احتمالاً به قدر زن ها از احساسات خود، آگاه نیستند. مردی که به احساسات خانمش توجه می کند، نسبت به احساسات خودش هم حساس می شود.

    5- مسئله: «با هم صحبت می کنیم اما صحبت ما سرد و بی روح است» مسئله این است که طرفین موضوعات مورد علاقه یکدیگر را طرح نمی کنند. از آن گذشته طراوت و شادابی گفت و گوهای اوایل آشنایی، دیگر وجود ندارد و طرفین اقدامی برای جلب نظر یکدیگر صورت نمی دهند. دلیل دیگر این است که زن و شوهر نتوانسته اند گفت و گو برای حل مشکلات را از مکالمات خوشایند جدا کنند. بنابراین وقتی یکی از آنها با یک تعریف محبت آمیز شروع می کند، دیگری ممکن است فرصت را برای طرح یکی از گرفتاری های خود مناسب بپندارد، در نتیجه گفت و گوی محبت آمیز و لذتبخش کمیاب می شود.

    مقررات و آداب گفت و گو
     

    قانون شماره 1- با همسر خود هماهنگ شوید.

    زن و شوهر برای این که بتوانند با یکدیگر ارتباط سازنده برقرار کنند باید در مسیر صحبت یکدیگر قرار گیرند، زیرا در بسیاری از مواقع زن و شوهر با آنکه درباره ی موضوع واحدی صحبت می کنند اما روش صحبت آنها به قدری متفاوت است که نمی توانند با هم هماهنگ شوند. ممکن است زن یا شوهر قصد تسکین ناراحتی همسر خود را داشته باشد، اما بر شدت ناراحتی او بیفزاید. متأسفانه بسیاری از زوج ها در مخابره افکار و احساسات خود به یکدیگر با دشواری روبه رو هستند. بعضی خواسته هایشان را چنان طرح می کنند که به درک طرف مقابل منجر نمی شود؛ عقاید خود را مبهم طرح می کنند، از طرح موضوع اصلی طفره می روند ، حاشیه می روند و با این حال خیال می کنند که همسرشان موضوع را دقیقاً و آن طور که هست درک می کند. یکی بیش از حد وارد جزئیات می شود و دیگری به قدری در کلمات صرفه جویی می کند که کلامش تفهیم نمی شود و هر دو بر این باورند که به تفاهم میان خود کمک می کنند.

    گاه به نظر می رسد که اصولاً به دو زبان متفاوت حرف می زنند. در این شرایط، هرگز عجیب نیست که زن و شوهر، هر دو ناراحت شوند، زیرا هر کدام بی خبر از تفصیر خویش، دیگری را به دیر فهمی و سرسختی متهم می کند.

    توجه داشته باشید که همسر شما با گفت و گوی خود ، گاهی فقط به حمایت شما و گاهی نیز به راهنمایی های عملی شما نیاز دارد، پس باید نسبت به اشاره ها و احساسات همسرتان حساس باشید تا راه های مناسب ارتباط با همسرتان را پیدا کنید.

    قانون شماره2 - با علاقه گوش بدهید.

    گاهی اوقات زن شکایت می کند که شوهرش به حرف های او گوش نمی دهد و حال آنکه شوهر در مقام اعتراض مدعی است که همه حرف های او را شنیده است. بررسی های به عمل آمده نشان می دهد که در این زمینه اختلاف جنسی مشهودی وجود دارد. زن ها هنگام گوش کردن با ابراز کلماتی نظیر «آره»، «عجب» و تکان دادن سر، به گوینده می فهمانند که به حرف های او گوش می دهند و حال آن که مردها هنگام گوش دادن بیشتر سکوت می کنند.

    گاه شما فراموش می کنید که گفت و گو مبادله اطلاعات و نقطه نظرهاست. صحبت کردن و جواب نگرفتن در حکم صحبت با دیوار است. اگر شما هنگام گوش دادن سکوت اختیار می کنید احتمالاً می توانید به اشاره کردن و تکان دادن سر، عادت کنید و نشان دهید که به راستی گوش می دهید و همسرتان را از تردید بیرون آورید.

    قانون شماره 3: از قطع صحبت اجتناب کنید.

    قطع صحبت برای کسی که این کار را می کند احتمالاً طبیعی به نظر می رسد اما ممکن است در کسی که صحبت او قطع می شود ایجاد نارضایتی و افکار منفی کند. «او به حرف هایم گوش نمی دهد، تنها می خواهد خودش حرف بزند.»

    قطع صحبت هم مانند سایر عادات ممکن است بخشی از طرز مکالمه اشخاص باشد و برخلاف برداشت احتمالی کسی که صحبتش قطع می شود ارتباطی با خود محوری و مخالفت و غیره ندارد. در اینجا نیز زن و مرد رفتار متفاوتی نشان می دهند. مردها بیش از زن ها صحبت را قطع می کنند، اما قطع صحبت آنها مشمول زن ها نیست، یعنی با مردهای دیگر هم که صحبت می کنند همین سیاست را دارند. بنابراین زنی که برای قطع صحبت از سوی همسرش دلایل منفی می تراشد باید به خاطر داشته باشد که این رفتار ممکن است مربوط به طرز صحبت او باشد. اما با این حال کسی که صحبت را قطع می کند باید به انتظار پایان صحبت بپرد و صبر کند. ممکن است مردی با تأنی و با جملات فاصله دار حرف بزند و زنش که حاضر جواب و بی قرار است مرتب به میان صحبت پریده، رشته کلام را قطع کند. در این شرایط ممکن است مرد عصبانی شود و زن را مورد انتقاد قرار دهد. غافل از این که رفتار خانم او دلایل عمیق تری دارد.

    مردها در مقایسه با زن ها اغلب خویشتن نگری کمتری دارند و احتمالاً به قدر زن ها از احساسات خود، آگاه نیستند. مردی که به احساسات خانمش توجه می کند، نسبت به احساسات خودش هم حساس می شود.

    قانون شماره4: ماهرانه سؤال کنید.

    سؤال می تواند آغازگر صحبت و ادامه آن ، و در نهایت اسباب توقف و ناتمام ماندن آن گردد. بعضی ها طبیعتاً کم حرف هستند، در برخورد با این اشخاص می باید زمینه صحبت را فراهم نمود. گاه یک سؤال دقیق و حساب شده می تواند به گونه ای اعجاب انگیز همسر شما را به صحبت تشویق کند. اما یک پرسش نابهنگام، طعنه آمیز یا بی تناسب می تواند از ادامه صحبت جلوگیری کند. در برخی از مواقع، لحن عتاب انگیز و یا پرخاشگرانه سؤالات مسئله ساز می شود: «چرا دیشب دیر آمدی؟»، «چرا این همه به خودت رسیده ای؟ » در بسیاری از موارد سؤالاتی که با «چرا» شروع می شوند تولید اشکال می کنند، علتش این است که این قبیل سؤالات اغلب مخاطب را در موضع دفاعی قرار می دهد. با آنکه ممکن است سؤال کننده صرفاً برای کسب اطلاع سؤال کرده و منظور دیگری هم نداشته باشد، استفاده از کلمه «چرا» در شروع یک جمله سؤالی احتمالاً شما نت ها و خطاب های پدر و مادر در دوران کودکی را تداعی می کند: «چرا دیر کردی؟

    از آن گذشته سؤالاتی که با «چرا» شروع می شوند، اغلب بی اعتمادی و یا حتی سوء ظن را تداعی می کند. می توان برای اجتناب از این مشکل ، سؤالات را به شکل دیگری مطرح کرد مثلاً به جای «چرا دیر کردی؟» می توان پرسید «مشکلی پیش آمده که دیر به منزل برگشتی؟» در این صورت همسرتان از این که شما نگران او هستید و یا دوست دارید در جریان مشکلات او قرار گیرید خوشحال خواهد شد.

    قانون شماره 5: سیاست و نزاکت به خرج دهید.

    شاید در ظاهر رعایت این قانون در روابط زناشویی عجیب به نظر برسد اما در عمل، هر کس حساسیت هایی دارد و حتی نزدیک ترین اشخاص ممکن است احساسات ما را جریحه دار کنند. برخی از اشخاص نسبت به وضع ظاهر خود حساس هستند و بعضی دیگر به طرز صحبت خود با سایر اعضای خانواده حساسیت دارند. اگر با همسر خود صحبت می کنید، از توهین، تهمت و سرزنش بپرهیزید. از زدن برچسب مانند «شلخته»، «خودخواه» یا «بی ملاحظه»، «لجباز» و غیره خودداری کنید. این برچسب ها با ایجاد تکدر خاطر، فضای حاکم بر گفت و گوی شما را تیره می کند. از مطلق گویی و استفاده از کلماتی مانند «هرگز» یا «همیشه» خودداری کنید. این واژه ها معمولاً اشتباه هستند. چون به ندرت همسری پیدا می شود که «هرگز» کارش را درست انجام ندهد و یا «همیشه» در انجام کاری کوتاهی کند.

    - حرفتان را بزنید و از انتقاد خودداری کنید مثلاً به جای این که بگویید «تو هرگز به من کمک نمی کنی» بگویید «اگر در شستن ظرف ها به من کمک کنی بسیار ممنون می شوم».

    ذهن خوانی نکنید، احتمال این که ذهن خوانی اشتباه باشد، زیاد است و در نتیجه زمینه عصبانیت همسرتان را فراهم می سازید. اگر فکر می کنید که همسرتان از شما دلگیر است بهتر است به او بگویید «احساس می کنم از من دلگیر هستی» تا او برای شما توضیح دهد.

    صحبت با همسر خود، کلمات را با سیاست و با رعایت همه جوانب ادا کنید، سعی کنید لحن خوشایندی داشته باشید. می توانید اگر خواستید یاد صحبت های مؤدبانه روزگار قبل از ازدواج بیفتید. استفاده از این طرز صحبت در مناسبات زناشویی، به خصوص اگر در برخورد با همسر خود لحن انتقاد آمیز دارید.



    اگر شنونده صحبت های همسرتان هستید این اصول را رعایت کنید

    زمینه های توافق را پیدا کنید. ببینید با کدام یک از نکات مورد اشاره همسرتان موافق هستید تا در نقش مخالف او ظاهر نشوید« بله قبول دارم که اخیراً سرم خیلی شلوغ بوده است.»

    مضامین منفی صحبت های همسرتان را ناشنیده بگیرید، بعید نیست که همسر شما در حالت دلخوری یا عصبانیت در بیان مسئله مبالغه کند. به «علت» عصبانیت توجه کنید و انتقادها و سرزنش ها را نادیده بگیرید.

    - مطمئن شوید که منظور همسرتان را درک کرده اید، در غیر این صورت از او سؤال کنید . مثلاً: «فکر می کنم منظور تو این است که حاضر نیستی دخالت های مادرم را تحمل کنی. درست است؟»

    از گفتن «متأسفم» ترسی به دل راه ندهید. روابط زناشویی ایجاب می کند که اگر خواسته و ناخواسته اسباب تکدر خاطر همسرتان را فراهم کرده اید در مقام پوزش برآیید و تأسف خود را به او اطلاع بدهید.